اجازه ویرایش برای همه اعضا

تئوری ها و روش ترجمه

نویسه گردانی: TʼWRY HA W RWŠ TRJMH
تئوری ها و روش ترجمه**** تعریف ترجمه: آفرینش نوشته ای است که اگر زبان نویسنده همان زبان مترجم بود، آن متنی را می نوشت که مترجم ترجمه کرده است. ***ویژگی های مترجم: 1ـ هم به زبان مبدأ و هم به زبان خودش تسلط داشته باشد. از زبان خودش کتاب های بسیاری خوانده باشد تا گنجینه ی واژگانی گسترده ای داشته باشد که هنگام ترجمه بتواند بهترین و اثرگذارترین معادل ها را برگزیند. 2ـ به موضوعی که می خواهد ترجمه کند، تسلط داشته باشد. یک فیلسوف نمی تواند یک نوتشته ی فیزیک را به خوبی ترجمه کند؛ کسی می تواند یک شعر را ترجمه کند که شاعر باشد. 3ـ هنر نویسندگی مترجم، تا جایی که می شود، به اندازه ی هنر نویسندگی نویسنده باشد. 4ـ مترجم باید بتواند مانند یک هنرپیشه ی خود به واژه ها زندگی و جنبش ببخشد. 5ـ کسی که نتواند چیز درخوری بنویسد، شاید نتواند نوشته ی ارزنده ای را ترجمه کند. 6ـ مترجم باید پژوهشگر، زباندان، دوستدار ادبیات، دارای وجدان کار، امانت دار، ریزبین، شکیبا و کاوشگر باشد. از شتابزدگی بپرهیزد و به دنبال آن نباشد که هر چه زودتر ترجمه ای را روانه ی بازار کند؛ که در پی آن باشد ترجمه ی شایسته ای به دست خواننده برساند. او باید از پرس و جو برای روشن شدن مطالب پیچیده و نگاه کردن پیاپی به واژه نامه ها باکی نداشته باشد. 7ـ مترجم بهتر است در باره ی پیشینه ی فرهنگی نویسنده و نیز خوی و رفتار او آگاهی (هر چند اندک) پیدا کند تا بتواند پیام او را به خوبی ترجمه کند. 8ـ بهتر است مترجم نکوشد ترجمه ای بهتر از آن چه نویسنده نوشته، ارائه دهد. ***گونه های ترجمه: 1ـ بنیادی. در این ترجمه، مترجم ویژگی هایي هشتگانه ایی را که گفته شد، دارا می باشد. او هر پاراگراف از زبان مبدأ را به خوبی می خواند، هنگامی که معنی آن را به طور کامل دریافت، با رعایت امانت (نه چیزی به آن می افزاید و نه چیزی از آن می کاهد)، آن را با بهترین واژگان روز زبان خود ترجمه می کند و اگر در زبان مبدآ واژه یا اصطلاحی بود که در زبان خودش معادلی برای آن نداشت، در پی نوشت یا در کروشه آن را بیش تر شرح می دهد و با آوردن واژه ی اصلی می افزاید که در زبان خودش معادلی برای آن نیست. او واژه هایی را که نام جایی یا کسی است، در پانوشت یا درون کروشه شرح می دهد. او می کوشد ضرب المثلهای زبان مبدأ را با ضرب المثل های زبان خودش ترجمه کند مگر این که در زبان خودش برای آن چیزی نباشد. برای نمونه در زبان انگلیسی می گویند: کناره های ابر سیاه، سپید است. مترجم فارسی زبان به جای آن می نویسد: پایان شب سیه سپید است. از آن جایی که رابطه ی یک به یک میان زبان ها نیست، هنگامی که مترجم می بیند با برداشتن یک واژه از زبان مبدأ آسیبی به ترجمه نمی رسد، نباید دنبال آن باشد که حتما در برابر یک واژه از زبان مبدأ، واژه ای از زبان مقصد بیاورد؛ و یا این که وقتی می بیند ناچار است در برابر یک واژه از زبان مبدأ یک جمله از زبان مقصد بنویسد تا بتواند معنی را برساند، نباید شکی به خود راه دهد. هنگامی که مترجم یک پاراگراف را ترجمه کرد، آن را دو یا سه بار می خواند تا بداند آیا خودش فهمیده که نویسنده چه گفته است؟ و بهتر این که هر برگه ای را ترجمه می کند، از یکی از دوستان یا نزدیکانش هم بخواهد آن را بخواند و بگوید رسا می باشد یا خیر. 2ـ واژه به واژه. ترجمه ی واژه به واژه به این ماند که دیوانه ای گفته های دیوانه ی دیگری را بازگو کند. ***ویژگی های یک ترجمه ی خوب: یک ترجمه ی خوب، پاسخ آری به این پرسش هاست: الف ـ آیا مفهوم و پیام نوشته به خوبی رسانده شده است؟ ب ـ آیا لحن نویسنده حفظ شده و زبان ویژه ی متن رعایت شده است؟ پ ـ آیا هماهنگی دستور زبانی و فرهنگی (مانند ضرب المثل ها و اصطلاحات) به کار گرفته شده است؟ ت ـ آیا واژه ها درست برگزیده شده اند؟ ج ـ آیا طول سخن نویسنده در هر جمله در ترجمه رعایت شده است؟ (جمله ی ترجمه نباید به گونه ای از جمله ی نویسنده کوتاه تر یا بلند تر باشد که امانت داری رعایت نشده باشد) فانکو آدینات.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.