خان
نویسه گردانی:
ḴAN
خان. (در اسلحه). شیارهای موازی دودی در داخل لوله برخی تفنگها و دیگر جنگافزارها که باعث میشود گلوله با چرخش حول محور حرکت خود از لوله خارج شود. خان با ایجاد حرکت چرخشی در گلوله باعث پایداری ژیروسکوپی گلوله و افزایش دقت تیراندازی میشود. درگیری خان با نوارهای پیشران پرتابهها باعث چرخش پرتابه میشود.خان دو نوع چپ گرد و راست گرد دارد. کار افزودن خان به لوله سلاحها یا دیگر لولهها را «خانکِشی» میگویند. پارسی ویکی
واژه های همانند
۶۲۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۷۴ ثانیه
کلاته علی خان . [ ک ت ِ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش حومه ٔ شهرستان بجنورد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
کلاته علی خان .[ ک َ ت ِ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بیزکی بخش حومه ٔ شهرستان مشهد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
کلاته شرف خان . [ ک َ ت ِ ش َ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میان آباد بخش اسفراین شهرستان بجنورد. محلی جلگه ای و معتدل است . (از فرهنگ جغرا...
خان تپه ٔثانی . [ ت َپ ْ پ َ ی ِ ] (اِخ ) قریه ای است بفاصله ٔ 10000 گزی شمال غرب زیارت خواجه سالار که در علاقه ٔ حکومت کلان شبرغان قرار دار...
چم لطفعلی خان . [ چ َ ل ُ ع َ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «یکی از قرای کوه کیلویه ٔ فارس میباشد». (از مرآت البلدان ج 4 ص 262).
حاجی بابا خان . (اِخ ) بختیاری . آنگاه که صادق خان برادر کریمخان اصفهان را تصرف کرد حاجی باباخان از طرف علیمردانخان حکومت اصفهان داشت و ...
پل اﷲوردی خان . [ پ ُ ل ِ اَل ْ لاه ْ وِ ] (اِخ ) در اسپاهان روی زاینده رود بتوسط یکی از سرداران شاه عباس ساخته شده است . طول آن 295 گز و ع...
النگ ساری خان . [ اُ ل َ گ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پساکوه بخش کلات شهرستان دره گز در 70 هزارگزی جنوب خاوری کلات .دره و معتدل است . س...
ابه ٔ موسی خان . [ اُب ْ ب َ ی ِ سا ] (اِخ ) ابّه ای است بصحرای اترک ، واقع در شمال غربی اُبه ٔ چاروا.
یکی از بزرگان روستای کهن ازغند و محضرداری خوشنام و بسیار خوش خط که از نوادگان نشاط اصفهانی ( شاعر و دبیر دربار فتحعلی شاه قاجار ) بود .