غول بیابان
نویسه گردانی:
ḠWL BYABAN
غول بیابان. غول بیابان موجودی است افسانهای و مهیب که در بیابانها در جوار خارهای مغیلان (امّ غیلان= مادر غولها) خانه دارد. او مترصد فریفتن کاروانیان و از قافلهماندگان است تا به او نزدیک شوند و آنان را نابود کند. ابزار فریبکاری غول، یکی نشان دادنِ سراب است. سراب نوعی خطای باصره است که در بیابان به صورتِ وجود آب یا آبادیای جلوه میکند که شخص هرقدر به سمتش میرود به آن نمیرسد ولی همین تلاش برای رسیدن به سراب، اندک قوای سرگشتگان را میگیرد و عاقبت آنان را هلاک میکند. غول بیابان با نمایاندن سراب چه نقطهضعفی را در وجود انسان نشانه میگیرد؟ *** در مناطق بیابانی و نیمهبیابانی که منابعِ نقدِ آب، نظیر رود، رودخانه، چشمه یا برکه متعدد نیست، آبِ پنهان در عمق زمین، تنها به تدابیری پیچیده نظیر حفر قنات و آن هم با زحمت بسیار، بر سطح پدیدار میشود. در عوض سراب منبع نقد و بیزحمت آب است. «سراب» درست متضاد «سرِ آب» است، آنجا که حافظ میگوید: دور است سرِ آب از این بادیه هشدار/ تا غول بیابان نفریبد به سرابت هنوز هم در برخی شهرهای حاشیهی کویر از جمله میبد به مظهر قنات (نخستین جایی که آب قنات بر سطح آشکار میشود) «سرِ آب» میگویند. آنچه غول بیابان در وجود انسان در مناطق بیابانی نشانه میگیرد، طمع است؛ خیالِ یافتنِ راهی میانبر و بیزحمت برای رسیدن به مقصود. درجایی که پیدا کردن حیاتیترین منابع زندگی نیاز به «استنباط» (به آب رسیدن چاهکن، قوهی تشخیص امر پنهانی) دارد، امید بستن به منابع حاضر و آماده جز به نابودی نمیانجامد. *** غول بیابان نه خرافه، که قصهی رویارویی دائمیِ ساکنین این فلات خشک با دشواریهاست. بسیاری از شهرها و آبادیها، واحههایی است که بر اثر کوشش بسیار و قدمبهقدم عقب راندنِ مرزهای بیابان پدید آمده. در عوض بسیاری از الگوهای رایج زندگی در چند دههی اخیر شاهدی است بر اینکه ما فریب غول بیابان را خوردهایم. شاهدش چاههای عمیق مجاز یا غیرمجازی است که بیزحمت و از راهی میانبر، همهی ذخایر آب زیرزمینی را، بیتوجه به آهنگ تجدید آن، بیرون میکشد، در حالیکه بسیاری از دشتها بر اثر برداشت بیرویهی این ذخایر دچار فرونشست شده؛ یا شیرهای آب که اغلب وقتی بازشان میکنیم احساس میکنیم به اقیانوسی بیانتها از آب شیرین متصلیم، درحالیکه سرزمین ما با خشکسالی دست به گریبان است. آیا اینها شبیه دیدن سراب در بیابان نیست؟ به گواهی آمار بیش از نیمی از روستاهای خراسان بر اثر خشکی متروک شده و این یعنی ما فریب خوردهایم و عرصههای بسیاری را به غول بیابان باختهایم و به راه هلاک افتادهایم. کاش خاقانی باز بیدار میشد و میگفت دفع غولان بیابان را در کجای خراسان یافته!۱ پانوشت: ۱. خاقانی شروانی از بزرگترین قصیدهسرایان ادب فارسی سدهی ششم، در بیتی از قصیدهای بلند که سراسر مدح خراسان است با ردیف «به خراسان یابم»، چنین آورده: در بیابان سماوات همه غولاناند/ دفع غولان بیابان به خراسان یابم
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.