طرفه
نویسه گردانی:
ṬRFH
طرفه. (طُ فِ) [ ع . ] (اِ.) 1 - چیز تازه و نو و خوشایند. 2 - شی عجیب ، شگفت آور. 3 - (ص .) معشوق . 4 - شعبده باز، حقه باز. طرفه فرهنگ فارسی معین
واژه های همانند
۲۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
طرفه /tarfe/ معنی منزل نهم از منازل قمر پس از نثره: ◻︎ نثره به نثار گوهرافشان / طرفه ز طرف دگر زرافشان (نظامی۳: ۴۶۱). فرهنگ فارسی عمید ///////////////...
یک طرفه . [ ی َ / ی ِ طَ رَ ف َ / ف ِ ](ص نسبی ) منسوب به یک طرف . یک سویه . || دراصطلاح راهنمایی رانندگی ، خیابان یا کوچه ای را گویندکه وس...
نقشکنندهی سخن نغز، در هنرهای تجسمی: کارتونیست.
امل طرفه . [ ] (اِخ ) دهی است از شهرستان اهواز با طول جغرافیایی 48 درجه و 48 دقیقه ، و عرض جغرافیایی 31 درجه و 12 دقیقه . (از فرهنگ آبادی...
طرفه اکسیر. {طُ. اِ ک} اکسیر بدیع، بکر، تازه، نو شاذ، شگفت، عجیب، کم نظیر، کمیاب، نادر. طرفه /tarfe/ معنی منزل نهم از منازل قمر پس از نثره: ◻︎ نثره به...
طرفه ٔ بغداد. [ طُ ف َ ی ِ ب َ ] (اِخ ) نام مردی بازیگر، چون این قوم در بغداد [ که ] سرآمد هر شهر است [ بسیار بوده اند ] طرفه ٔ بغداد مشهور شده...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.