اجازه ویرایش برای همه اعضا

رود

نویسه گردانی: RWD
رود /rud/ (اسم) (موسیقی) [قدیمی] ۱. سرود؛ نغمه. ۲. آرشه. ۳. تار و رشته‌ای که بر روی ساز کشیده می‌شود. ۴. ساز. ⟨ رود زدن: [قدیمی] ساز زدن. فرهنگ فارسی عمید
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۴۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
قصبه رود. [ ق َ ص َ ب َ ] (اِخ ) نام یکی از بخشهای پنج گانه ٔ شهرستان تربت حیدریه .محدود است از طرف خاور به مرز ایران و افغانستان و بخش طیبا...
قصبه رود. [ ق َ ص َ ب َ ] (اِخ ) قصبه ٔمرکز بخش رود شهرستان تربت حیدریه واقع در 10 هزارگزی خاور تربت حیدریه و سر راه اتومبیل رو باخرز. موقع جغرا...
قلقل رود. [ ق ُ ق ُ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای سه گانه ٔ شهرستان تویسرکان این دهستان در جنوب شهرستان واقع و محدود است از شمال به دهستان...
قلقل رود. [ ق ُ ق ُ ] (اِخ ) نام رودی است به تویسرکان . (یادداشت مؤلف ). رجوع به ماده ٔ قبل شود.
کاسه رود. [ س َ ] (اِخ ) نام رودخانه ای است غیر معلوم . (برهان ). رودی است . (فهرست ولف ). بموجب شاهنامه نام رودی است در سرزمین توران . (فر...
کاظم رود. [ ظِ ] (اِخ ) از رودخانه های مازندران . (ترجمه ٔ مازندران و استرآباد ص 24، 74، 200).
کشه رود. [ ک َ ش ِ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان رودبار بخش معلم کلایه ٔ قزوین واقع در 2 هزارگزی باختری معلم کلایه و 38 هزارگزی راه عمومی ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
هلیل رود. [ هََ ] (اِخ ) دهی است از بخش ساردوئیه ٔ شهرستان جیرفت که 27 تن سکنه دارد. آب آن از هلیل رود و ساکنان از طایفه ٔ سنیمانی هستند. ...
هری رود. [ هََ ] (اِخ ) رودی است که بر هرات گذرد و طول آن 800 هزارگز است . (یادداشت به خط مؤلف ). رجوع به هری شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.