رود
نویسه گردانی:
RWD
رود /rud/ (اسم) (موسیقی) [قدیمی] ۱. سرود؛ نغمه. ۲. آرشه. ۳. تار و رشتهای که بر روی ساز کشیده میشود. ۴. ساز. ⟨ رود زدن: [قدیمی] ساز زدن. فرهنگ فارسی عمید
واژه های همانند
۲۴۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
خرقان رود. [ خ َ رَ رو ] (اِخ ) نام یکی از رودهای بخارا بوده است . (از تاریخ بخارای نرشخی ص 39).
خرقان رود. [ خ َ رَ رو ](اِخ ) نام یکی از روستاهایی بوده که قبل از بنای بخارا بوجود آمده است . (از تاریخ بخارای نرشخی ص 5).
دامن رود. [ م َ ] (اِخ ) دهی بجنوب خوزستان و بیست فرسخ میانه ٔ جنوب و مشرق فلاحی است .
پیکان رود. [ پ َ ] (اِخ ) از رودهای بخارا. (نرشخی ، تاریخ بخارا ص 39).
باشت رود. (اِخ ) یکی از پنج نهر بزرگ هیلمند در سیستان : دوم نهر باشت رود و سوم نهر سنارود است که در یک فرسخی زرنج از هیرمند جدا میشد. (ترج...
باویل رود. (اِخ ) باویل ، نام ناحیتی به آذربایجان برحسب ضبط حمداﷲ مستوفی . در نزهةالقلوب گوید: ناحیه ٔ باویل رود مشهور است و در زاویه ٔ غرب و ...
باویل رود. (اِخ ) نام رودی به آذربایجان . و باویل رود از کوه سهند برمیخیزد و بر مواضع مذکوره گذشته در بهار هرزه آبش به سراورود و به دریای شو...
الماس رود. [ اَ ] (اِخ ) نام رودی است . رجوع به الماس (اِخ ) و فهرست ولف شود : فرستم همه سوی الماس رودنه هنگام ناز است و رود و سرود ۞ .ف...
تاریک رود. (اِخ ) محلی میان سیاه رود و «اُسکولک » کنار راه قزوین به رشت در 301500گزی طهران .
تالاب رود. (اِخ ) رودی است که بدریاچه ٔ هامون ریزد و تا محل تلاقی با رود میرجاوه ، خط سرحدی ایران در بلوچستان تعیین شده است .