نوح
نویسه گردانی:
NWḤ
نوح (عبری: נוֹחַ) یکی از شخصیتهای اصلی سفر پیدایش در تورات است. به گفته این کتاب، وقتی خدا شرارت نفیلیمها را دید، تصمیم به نابودی بشر گرفت اما به نوح خبر داد که کشتی بسازد و نجات پیدا کند. نوح در ادیان ابراهیمی دیگر، نظیر مسیحیت، اسلام و بهائیت، نیز شخصیت مهمی محسوب میشود. وقتی پسران خدا با دختران آدمیان آمیزش کردند، از ایشان نژادی به نام نفیلیم پدید آمد که شریر بودند. خدا که شرارتهایشان را دید، از آفرینش بشر پشیمان شد و تصمیم به نابودیاش گرفت اما به نوح که در شرارتهای نسل خود بیتقصیر بود، خبر داد که یک کشتی بسازد تا با خانوادهاش و سایر موجودات نجات پیدا کند. بعد از اینکه نوح سوار کشتی شد، خدا دریچههای آسمان را باز کرد و آبها زمین را در خود گرفتند و سایر انسانها و موجودات نابود شدند. متن سفر پیدایش دربارهٔ مدت طوفان دارای تناقض است و یک بار آن را دو ماه و بار دیگر یک سال دانستهاست. به هر روی، با پایین آمدن آبها نوح از کشتی پیاده شد و به خدا قربانی تقدیم کرد؛ خدا با استشمام بوی خوش قربانی، عهد کرد که دیگر هرگز آنچه انجام داده را تکرار نکند و رنگینکمان را به نشانه آن در آسمان قرار داد. نوح بعد از پیادهشدن، تاکستانی کاشت و شراب درست کرد. او از آن شراب نوشید و مست شد. زمانی که نوح مست و برهنه در خیمه خود خوابیده بود، پسرش حام لختی او را دید و برادرانش سام و یافث را آگاه کرد. نوح که به هوش آمد و از ماجرا آگاه شد، کنعان پسر حام را نفرین کرد که «برده حقیر» برادرانش باشد. به گفته پیدایش، نوح در ۹۵۰ سالگی مرد. افسانه طوفان ریشه در اساطیر بینالنهرینی دارد. احتمالاً زمانی که یهودیان نیاز به تاریخی مکتوب را احساس کردند، آن را از مردم بینالنهرین، به خصوص بابلیها، وام گرفتند. این داستان علاوه بر نسخه یهودی و بینالنهرینی، نسخههای متعدد دیگری هم دارد، از جمله نسخه هوری که احتمالاً واسطه میان قصه بابلی و نسخه یهودی بودهاست. سایر بخشهای داستان نوح به اساطیر یونانی شباهت دارد. محتویات ۱ روایت کتاب مقدس ۱.۱ طوفان ۱.۲ بعد از طوفان ۲ دیدگاه تاریخی ۲.۱ طوفان ۲.۲ مستی نوح ۲.۳ نوادگان نوح ۳ تحلیل متن ۴ دیدگاه یهودیان ۵ دیدگاه مسیحیان ۶ دیدگاه مسلمانان ۷ یادداشتها ۸ منابع روایت کتاب مقدس طوفان تابلوی طوفان نوح، اثر میکلآنژ زمانی که مردم در زمین زیاد شدند، پسران خدا با دختران بشر آمیزش کردند و از ایشان نژاد جدیدی به نام نفیلیم پدید آمد. چون خدا شرارتهای اینان را دید، از آفرینش آدمیان پشیمان شد و قلبش شکست. نتیجتاً، تصمیم گرفت همه موجودات را نابود کند. اما نوح با خدایان قدم زد و در نظر خدا مرحمت یافت. نوح پسر لمک در شرارتهای نسل خود شریک نبود و ۳ پسر به نامهای سام، حام و یافث داشت.[۱] خدا به نوح گفت: تصمیم گرفتهام همه آدمیان را نابود کنم زیرا زمین از ایشان پر از ظلم گشتهاست. حال آنان را به همراه زمین نابود میکنم. برای خود از چوب درخت سرو کشتی بساز… من نیز بر زمین طوفانی خواهم آورد و هر چه بر زمین باشد، خواهد مرد. اما با تو عهدی میبندم؛ تو وارد کشتی خواهی شد، تو، پسرانت، زنت و زنان پسرانت با تو خواهند بود. و از همه زندگان، نر و ماده، با خود به کشتی ببر. از همه پرندگان، از همه حیوانات و از همه خزندگان، یک جفت از هر نوع، نزد تو خواهند آمد تا زنده نگاهشان داری. و از هر غذایی که خوردنی است، با خود ببر تا غذای تو و آنان باشد. پس نوح آنچه خدا به او گفته بود انجام داد؛[۲] سپس خداوند با او گفت: «داخل کشتی شو، تو و خانوادهات، تنها تو را در این نسل از صالحان یافتم. هفت جفت از هر حیوان و پرنده پاک و یک جفت از هر حیوان و پرنده ناپاک با خود ببر. چرا که من تا هفت روز دیگر برای چهل شب و چهل روز باران به زمین خواهم فرستاد و همه موجودات زنده از بین خواهند رفت.» و نوح آنچه خدا به او گفته بود انجام داد. او که در این زمان ۶۰۰ ساله بود، با خانوادهاش وارد کشتی شد تا از طوفان نجات یابد و حیوانات را نیز با خود برد و خدا در کشتی را بست. پنجرههای آسمان گشوده شد و هفت روز بعد طوفان شد و برای چهل روز بارید. آب به اندازهای زیاد شد که کشتی را روان کرد و همه کوههای زیر آسمان را پنهان کرد. تمام موجودات زمین مردند. تنها نوح و آنان که با او بودند زنده ماندند. آب ۱۵۰ روز بر روی زمین بود.[۳] خدا نوح و کشتی را به خاطر آورد. پس بادی فرستاد تا آب متوقف شود. پنجرههای آسمان بسته شدند و آب به مرور از روی زمین رفت. بعد از ۱۵۰ روز که آب کم شد، در هفتمین روز از هفتمین ماه، کشتی بر کوه آرارات آرام گرفت. پایین رفتن آب تا ماه دهم طول کشید و در اولین روز از دهمین ماه، نوک قلهها هویدا شد. در چهلمین روز، نوح دریچه کشتی را گشود؛ زاغی را بیرون فرستاد و تا زمانی که آب خشک شد، بیرون بود. سپس کبوتری فرستاد تا ببیند آب از سطح زمین رفتهاست. اما کبوتر جای پایی نیافت و برگشت زیرا زمین زیر آب بود. هفت روز صبر کرد و دوباره کبوتری فرستاد و این بار با برگ زیتونی به منقار بازگشت. نوح دانست آب کم شدهاست. هفت روز دیگر کبوتری فرستاد و کبوتر بازنگشت. نوح متوجه شد که زمین خشک شدهاست. پس خدا به آنها دستور داد پیاده شوند و در زمین پراکنده و زیاد شوند.[۴] بعد از طوفان آنگاه نوح برای پروردگار قربانگاهی ساخت و از همه حیوانات پاک و از همه پرندگان پاک به قربانگاه پیشکش کرد. زمانی که پروردگار بوی خوش را استشمام کرد، در قلب خود گفت: «دیگر هرگز زمین را به خاطر انسانها نفرین نخواهم کرد و هرگز موجودات زنده را آنگونه که نابود کردم، از بین نخواهم برد.» او نوح و پسرانش را برکت داد و به ایشان گفت ترسِ شما را در همه حیوانات قرار دادم و همه موجودات زنده غذای شما خواهند بود، فقط آنها را وقتی خون در رگهایشان است مخورید. همچنین هر انسانی که خون انسان دیگری را بریزد، خون او نیز باید ریخته شود. سپس خدا با نوح و پسرانش عهد بست:[۵] با تو و نوادگانت و همه موجودات زندهای که با تو هستند عهد میبندم که دیگر هرگز موجودات را با سیل و طوفان از بین نبرم و هرگز طوفانی نخواهد بود که زمین را نابود کند. کمان خود را در ابرها میگذارم تا نشان عهد میان من و زمین باشد. زمانی که ابرها بر فراز زمین آورم، کمان را میبینم و عهدی که با شما بستم را به خاطر میآورم. یک نقاشی از مستی نوح در ادامه روایت، سام، حام و یافث پسران نوح بودند که از کشتی خارج شدند و از نسل ایشان زمین پر شد. حام پدر کنعان بود. نوح سپس تاکستانی کاشت و از شراب آن خورد و مست شد و در خیمه خود عریان خوابید. حام، پدر کنعان، لختی پدرش را دید و برادرانش را مطلع کرد. سام و یافث با خود ردایی برده و نوح را پوشاندند. زمانی که مستی از سر نوح پرید و آگاه شد پسر کوچکش با او چه کرده، گفت: «لعنت بر کنعان. بردهِ حقیر برادرانش باشد. برکت خداوند بر سام و کنعان برده او باد. خدا زمین را به او دهد و او در خیمههای سام زندگی کند و کنعان برده او باشد.» کتاب مقدس روایت کرده که نوح ۳۵۰ سال بعد از طوفان زیست و در ۹۵۰ سالگی مرد.[۶] باب ۱۰ به نوادگان فرزندان نوح که به گفته نویسنده کتاب نسل بشر دوباره از ایشان پدید آمد اشارهاست.[۷] غیر از سفر پیدایش، تنها یک اشاره دیگر به نوح در کتاب مقدس وجود دارد؛ او در کتاب حزقیال یکی از ۳ مرد صالح دوران باستان نامیده شدهاست.[۸] دیدگاه تاریخی طوفان داستان طوفان بزرگی که برای نابودی نسل بشر فرستاده میشود، به حدی در اساطیر مردمان مختلف در سراسر جهان رایج است که به نظر میرسد یک ویژگی عمومی در تصورات انسانی باشد. عناصر بینالنهرینی در روایت کتاب مقدس آشکار است[۹] و اتفاق نظر جامعی وجود دارد مبنی بر اینکه افسانه طوفان ابتدا در آن سرزمین شکل گرفتهاست. با توجه به وابستگی زندگی مردم بینالنهرین به دو رودخانه بزرگ دجله و فرات، سیل و طوفان و خسارات پس از آن امری رایج در منطقه بودهاست و رایج شدن چنین داستانی نزد مردم دور از انتظار نیست. قدیمیترین نسخه داستان باید ریشه در گذشتههای بسیار دور و قبل از اختراع خط داشته باشد. توصیفات جهانِ پیش از طوفان در نسخه بابلی یادآور نیزارهای جنوب عراق است که در آن، خانهها و قایقها از نی ساخته میشدند.[۱۰] شباهت روایت سفر پیدایش و لوح ۱۱ از حماسه گیلگمش به اندازهای زیاد است که مستقل دانستن دو روایت از یکدیگر غیرممکن است. نظر معمول این است که متن عبری از یک نسخه خط میخی بابلی گرفته شدهاست. احتمالاً نیاز یهودیان به یک تاریخ مکتوب سبب شده آنها بخشهایی از برخی داستانهای بابلی دربارهٔ زمانهای اولیه را وام بگیرند، زیرا داستانهای سنتی خودشان ناکافی بودهاست.[۱۱] وجود یک واسطه میان متن بابلی و روایت کتاب مقدس منتفی نیست. مردم هوری، از ساکنان بینالنهرین شمالی، آناتولی و سوریه، میتوانند واسطه مورد نظر باشند. نسخه هوری داستان طوفان تنها به صورت پراکنده موجود است اما در همین متون پراکنده، نامی به صورت Na-aḥ-ma-su-le-el وجود دارد که نوح ممکن است مخفف آن باشد، گر چه رابطه میان این دو نام قطعی نیست.[۱۲] روایت کتاب مقدس از طوفان آشکارترین نمونه وابستگی مستقیم آن به دیگر افسانههای باستانی است و بیشتر جزئیات آن شباهت قابل تشخیصی با روایات بینالنهرینی، به خصوص گیلگمش و اترهسیس، دارند. مانند فهرست پادشاهان سومری و منابع سنتی بینالنهرینی، تاریخ اولیه بشر در کتاب مقدس نیز به دو دوره قبل از طوفان و بعد از طوفان تقسیم شدهاست. عهد قبل از طوفان، در بر گیرنده گذشتهای دور است که ادعا شده در آن انسانها طول عمری دراز و غیر معمول داشتند.[۱۳] در روایت بروص، قهرمان داستان دهمین پادشاه بابل قبل از طوفان است و بهطور مشابه، نوح دهمین شهپدر پیش از طوفان است.[۱۴] در هر دو سنت روایی، خدا به قهرمان داستان از طوفانی قریبالوقوع خبر میدهد. او شروع به ساختن کشتی کرده و با وقوع طوفان، خانوادهاش و همه گونههای حیوانی را سوار آن میکند. در پایان کشتی بر کوهی مینشیند و قهرمان داستان سه پرنده به اطراف میفرستد تا مطمئن شود زمان پایین آمدن فرا رسیدهاست.[۱۵] حماسه گیلگمش آنگاه که هفتمین روز رسید، کبوتری بیرون نگه داشتم و او را رها کردم. کبوتر پرید و بازگشت، جای آسایشی نیافته بود و برگشت. پرستویی بیرون نگه داشتم و او را رها کردم. پرستو پرید و بازگشت، جای آسایشی نیافته بود و برگشت. زاغی بیرون نگه داشتم و او را رها کردم. زاغ رفت و آب را دید که فرومینشیند… و برنگشت. همه چیز را بیرون نهادم و قربانی کردم… خدایان که بوی خوشی استشمام کرده بودند، مثل مگس گرد قربانی جمع شدند. سفر پیدایش آنگاه (بعد از یافتن خشکی توسط پرنده) نوح برای پروردگار قربانگاهی ساخت و همه حیوانات پاک و همه پرندگان پاک را به قربانگاه پیشکش کرد. زمانی که پروردگار بوی خوش را استشمام کرد، در قلب خود گفت: «دیگر هرگز زمین را به خاطر انسانها نفرین نخواهم کرد.» هر چند داستان کتاب مقدس باید از متن بابلی گرفته شده باشد، اما دیدگاه اسرائیلیان در آن غالب است. در داستان بابلی، خدایان به دلیل افزایش سر و صدا (یعنی افزایش جمعیت انسانها) که خوابشان را مختل کرده، تصمیم به نابودی انسانها میگیرند اما یکی از خدایان به قهرمان داستان اطلاع میدهد که قایقی بسازد و خانوادهاش و حیوانات را نجات دهد. سرانجام، خدایان به این نتیجه میرسند که عجولانه عمل کردهاند و تصمیم میگیرند دیگر چنین نکنند. اما در سفر پیدایش، خدا طوفان را به عنوان مجازات ظلم و شرارت میفرستد و همان خدا نیز نوح و خانوادهاش را نجات میدهد.[۱۶] اسناد باستانی دربارهٔ طغیان دجله و فرات در بینالنهرین وجود دارد اما هیچ مدرکی دربارهٔ وقوع سیل و طوفان جهانی یافت نشدهاست. همچنین هیچ مدرکی دربارهٔ روی دادن چنین طوفانی در منطقه فلسطین نیز موجود نیست. با این حال، داستان نوح را نیز در همان بینالنهرین قرار دادهاند زیرا کشتی بر کوه آرارات استراحت میکند. علاوه بر دجله و فرات، باستانشناسان یافتههایی دربارهٔ طوفان بزرگ حاصل از دریای سیاه نیز پیدا کردهاند که شاید منبع داستان کتاب مقدس باشد.[۱۷] در ابتدای روایت کتاب مقدس به رابطه جنسی خدایان و زنان آدمیان و تولد قهرمانان از ایشان اشاره شدهاست؛ چنین چیزی در داستان بابلی دیده نمیشود اما مشابه آن در اساطیر یونانی وجود دارد. در عصر قهرمانی یونانی نیز قهرمانان فرزندان نیمهالهی متولد شده از آمیزش خدایان و موجودات فانی هستند و دقیقاً مشابه باب ۱۰ سفر پیدایش، مردمانی که نسلشان به این قهرمانان میرسد نام برده شدهاند. بدین ترتیب داستان طوفان بابلی در این چارچوب قرار داده شده تا نشاندهنده قضاوت خدا دربارهٔ دوران قهرمانان باشد.[۱۸] مستی نوح نوشتار(های) وابسته: نفرین حام داستان مستی نوح (۹:۱۸ تا ۹:۲۹) ارتباط خاصی با قصه طوفان ندارد و به نظر میرسد ادامه روایت نسلهای بشر است که در بابهای ۴ و ۵ وجود دارد و مضمون گناه و فساد انسان در آن دیده میشود؛ با این حال، در آیات ۱۸ و ۱۹ به پیاده شدن پسران نوح از کشتی اشاره شدهاست. در ۹:۱۸ ذکر شده که حام پدر کنعان است و تلاش نویسنده برای ایجاد ارتباط میان این بخش و نفرین شدن کنعان در آیات ۲۵ تا ۲۷ را میرساند.[۱۹] در ۹:۲۰ نوح مخترع شرابسازی دانسته شدهاست؛ این نوعی سببشناسی از نوع ۴:۲۲ (دربارهٔ مس و آهن) است که البته در این مورد به صورت داستانی روايت شدهاست. بهطور کلی منظور آیات ۲۰ تا ۲۷ این نیست که نوح با مست شدن مرتکب گناه شده، بلکه حام با برهنه دیدن پدر خود گناهی انجام دادهاست که نتیجه آن نفرین شدن کنعان است. آیات ۷ تا ۱۱ باب ۳، لختی را شرمآور توصیف کردهاند و بدین ترتیب منظور نویسنده این است که حام با دیدن لختی پدر خود، او را تحقیر کردهاست. با این حال، نوح به جای حام، پسر او کنعان را نفرین میکند. این در واقع با نفرت بنی اسرائیل از کنعانیان (که برده شدن را تقدیر ایشان میدانستند) مرتبط است، اما به صورت قطعی مشخص نیست این آیات در چه شرایط و با چه پیشزمینهای نوشته شدهاند. دوباره در بخش نفرین نیز بازی با کلمات دیده میشود و یافث با فعل عبری «بزرگ شدن» پیوند خوردهاست.[۲۰] نوادگان نوح در باب ۱۰ سفر پیدایش، ادعا شده که نسل بشر این بار از سه پسر نوح پدید آمد و به مردمانی که اسرائیلیان با آنها آشنایی داشتهاند، اجدادی نسبت داده شدهاست. این فهرست ترکیبی از منبع پی و منبع جی است و با توجه به نامهای ذکر شده، کاملاً واضح است که شخصی در قرن ۶ یا ۵ قبل از میلاد آن را نوشتهاست. این شیوه شجرهنامه نویسی امری مرسوم بوده و هدف نشان دادن رابطه میان مردم مختلف با در نظر گرفتن اجداد آنهاست. این رابطه قومی نیست، بلکه فرهنگی و سیاسی است. همین شیوه میان یونانیان نیز رواج داشته و آنها معتقد بودند دئوکالیون (اولین انسان) سه پسر داشت که سه شاخه مردم یونانی از ایشان پدید آمدهاست. در فهرست سفر پیدایش، اسامی ملل، کشورها، مردمان، قبایل، شهرها و حتی پادشاهان و قهرمانان دیده میشود. همه نامهای موجود قابل شناسایی نیستند اما میتوان تعداد زیادی را تشخیص داد؛ مثلاً نمرود که پسر کوش معرفی شده، در واقع الهامگرفته از یک پادشاه آشوری است که بابل و کاسیان را مطیع خود کرد.[۲۱] تحلیل متن در نظر محققان، داستان طوفان و نوح در سفر پیدایش ماهیت ترکیبی کتاب را نشان میدهد؛ هر چند به لحاظ ادبی سبک واحدی دارد، اما داستان بر پایه حداقل دو منبع یهودی جداگانه و از پیش موجود نوشته شدهاست. پژوهشگران این دو منبع را منبع جی (یا یهوهای) و منبع پی (یا روحانی) لقب دادهاند. دو تناقض آشکار در متن موجود است که این مسئله را پدیدار میکند: ابتدا به نوح گفته میشود «از هر حیوانی دو به دو به کشتی ببر» و در ادامه او موظف میشود «هفت جفت از جانوران پاک و یک جفت از جانوران ناپاک» به کشتی ببرد. تناقض دیگر، نحوه روایت مدت طوفان است. از یک سو، بالا آمدن آب ۱۵۰ روز و پایین آمدن آن نیز ۱۵۰ روز طول میکشد. از سویی دیگر، بارش چهل روز و چهل شب ادامه پیدا میکند. بدین ترتیب، سنت روایی «دو به دو از هر حیوان» و طوفان یکساله متعلق به منبع پی محسوب میشود و دیگری به منبع جی. احتمالاً ویراستار کتاب به دلیل اهمیتی که این روایات داشتهاند، آنها را اصلاح نکردهاست.[۲۲][۲۳] منبع جی (قرون ۱۰ و ۹ قبل از میلاد) منبع پی (قرون ۶ و ۵ قبل از میلاد) ۶:۵–۷: شرح دلایل طوفان ۶:۹–۱۰: یک مقدمه جدید ۶:۸: معرفی نوح ۶:۱۱–۱۲: تکرار دلایل طوفان ۷:۱–۵: دستور به جمعآوری ۷ جفت از حیوانات پاک، ۱ جفت از حیوانات ناپاک ۶:۲۰–۲۱؛ ۷:۸–۹، ۱۴، ۱۶: دستور به جمعآوری ۱ جفت از هر حیوانی ۷:۴، ۱۲، ۱۷: وقوع طوفان در اثر ۴۰ روز باران ۷:۱۱؛ ۸:۲–۵: وقوع طوفان در اثر باز شدن دریچههای آسمان ۸:۶–۱۲: طوفان دو ماه طول میکشد ۸:۱۱، ۱۳: طوفان یک سال طول میکشد ۸:۲۰–۲۲: نوح از کشتی خارج میشود و قربانی میکند و یهوه قول میدهد دیگر طوفان جهانی نفرستد ۹:۱–۱۷: اجازه کشتن حیوانات و ممنوعیت قتل. عهد با نوح و نشانه رنگینکمان روشن است که منبع جی با استفاده از نسخه بابلی، نکات اساسی داستان را فراهم کرده و مطالب منبع پی الحاقی هستند. مضمون اصلی مطلب مبتنی بر منبع جی گناه و مجازات است که ویژگی یکسانی با داستان آدم و حوا و داستان هابیل و قابیل دارد. پارادوکسهای معمول روایتهای منبع جی در داستان نوح نیز دیده میشود: از سویی خدا به دلیل شرارت ذاتی انسانها آنها را نابود میکند و از سمت دیگر به همین دلیل نسبت به آنها مرحمت نشان میدهد.[۲۴] باری، تناقضات موجود بیشتر تناقضهای ادبی هستند و دو منبع پیام یکسانی دارند. آیات زیر از سفر پیدایش مطلبی مشابه را با ادبیاتی متفاوت بیان میکنند:[۲۵] منبع جی منبع پی و یهوه دید شرارت انسان در زمین زیاد است؛ هر چه در ذهن او میگذرد شرارت است. یهوه از خلق بشر در زمین پشیمان شد و قلبش شکست. یهوه گفت: «انسان را که خودم خلق کردهام، از زمین محو خواهم کرد… پشیمانم که آنان را خلق کردهام.» و نوح در نظر یهوه مرحمت یافت. (پیدایش، باب ۶، آیات ۵ تا ۸) این داستان نوح است: نوح مرد صالحی بود؛ درستکار در نسل خود. نوح با خدایان قدم زد. نوح ۳ پسر داشت: سام، حام و یافث. زمین در نظر الوهیم فاسد بود؛ زیرا همه زندگان در زمین به راه فساد رفتند. و الوهیم به نوح گفت: «نابودی همه موجود در مقابل من در راه است؛ زیرا زمین از ظلم ایشان پر شدهاست. من آنان را به همراه زمین نابود میکنم.» (پیدایش، باب ۶، آیات ۹ تا ۱۳) ورود نوح به روایت با معرفی کوتاه او و پسرانش آغاز میشود. راوی میگوید نوح در شرارتهای نسل خود بیتقصیر بود. این عبارت از سنت روحانی اسرائیلی گرفته شدهاست که حیوانات قربانی را مبری از ناپاکی توصیف میکند. در ادامه متن، برای سومین مرتبه ضرورت طوفان برای نابودی حیات از جانب خدا، توجیه میشود. خدا چهار مرتبه برای نوح سخنرانی میکند و هر چهار بار نویسنده بر اطاعت نوح تأکید میکند. نوح تا انتهای داستان (نفرین کنعان) هیچ نمیگوید. در ادامه خدا با نوح «عهد» میبندد که این عهد یکی از مهمترین مفاهیم در تنخ است.[۲۶] خدا به نوح اجازه میدهد همه اعضای خانوادهاش را به کشتی ببرد. این «اعضای خانواده»، پسران، همسر و همسران پسرانش هستند که تعریف سنتی خانواده در اسرائیل باستان از دیدگاهی دینی، اجتماعی و اقتصادی بود.[الف] در واقع اگر نوح بدون اینان وارد کشتی میشد، خواننده باستانی اسرائیلی «رستگاری نوح» را یک رستگاری واقعی محسوب نمیکرد. وقایع طبیعی داستان به صورت اتفاقی انتخاب نشدهاند؛ این وقایع به گونهای چیده شدهاند که روند خلق جهان که در باب اول سفر پیدایش توصیف شده را بر عکس کنند؛ مثلاً، تصور میکردند آسمان گنبدی است که از زمین در برابر آبهای بهشتی حراست میکند (باب اول، آیات ۶ تا ۷) و باز شدن پنجرههای آسمان در قصه نوح در نقطه مقابل آن قرار دارد.[۲۷] در ۷:۱۶ نوشته شده که خدا در کشتی را بست. انسانانگاری سنت حماسی قدیمی (یهوهای) در این خط حفظ شده تا «سادگی نسبتاً کودکانه» را با پیامی عمیق دینی ترکیب کند. در نسخه بابلی، اوتا ناپیشتی خود در را میبندد، اما در نسخه کتاب مقدس، تنها خدا میتواند چنین کند. در ۸:۴ کشتی بر کوه آرارات استراحت میکند؛ این بازی با کلمات است زیرا کلمه عبری استفاده شده (nwh) با نام نوح (به معنای استراحت) از نظر زبانی ریشه مشترک دارد. در ۵:۲۹ نیز گفته شده که نوح برای بشر «تسلی» آورد که موردی مشابه است. آرارات تلفظ عبری اورارتو است که دولتی قدرتمند در قرون هشتم و هفتم قبل از میلاد در خاورمیانه باستان بود.[۲۸] در عهد باستان، ناخداها از پرندگان برای یافتن خشکی استفاده میکردند. نوح نیز به همان شیوه از آنان استفاده میکند. روایت نسخه بابلی داستان هم همینگونه است، منتهی آنجا از زاغ، پرستو و کبوتر استفاده میشود، هر چند ارتباط دو روایت غیرقابل انکار است. مانند نسخه بابلی، قربانی و عبادت بلافاصله از زمان پیاده شدن آغاز میشود. اما میان دو نسخه تفاوت وجود دارد؛ خدایان حماسه گیلگمش گرسنه هستند و مثل مگس جمع میشوند.[۲۹] دیدگاه یهودیان در بین علمای یهودی در مورد درستکار بودن نوح اختلافاتی وجود دارد. در تورات ذکر شدهاست که او «درستکاری در میان نسل خود» بود و از این رو بعضی عقیده دارند درستکاری او نسبی بوده و تنها در زمان مردم خود که همگی گمراه بودند فردی درستکار محسوب میشود، و لیکن در مقایسه با زمان ابراهیم او فردی درستکار محسوب نمیگردد. آنان همچنین اشاره میکنند که نوح برای کسانی که قرار بود در زمان طوفان قربانی گردند، دست به دعا برنمیدارد، در حالی که ابراهیم برای مردم قوم لوط قبل از عذاب دعا میکند؛ ولیکن در داستان تورات، نوح هیچ سخنی نمیگوید و فرمانهای خدا را مو به مو اجرا میکند. کتاب مقدس نوح را یکی از صالحان نسل خود معرفی کرده، منتهی به هیچکدام از اعمال او اشاره نشدهاست. فیلون، فیلسوف یهودی هلنیستی، به این مسئله اشاره کرده که «چرا او (موسی) میگوید نوح در نظر خدا مرحمت یافت، در حالی که تا جایی که میدانیم، نوح هیچ کار خوبی انجام ندادهاست؟» آگادا، یک مجموعه متون یهودی، تلاش کرده فقدان موجود را با روایت اعمال نیک نوح بر طرف کند. به گفته این متن، اولین کار خوب نوح آشنا کردن اطرافیانش با ابزارهایی نظیر تبر و داس بود تا مجبور نباشند همه کارها را با دستان خود انجام دهند. در اساطیر یونانی چنین شخصی ε’υεργέτης نامیده میشود؛ او به دلیل کارهایی که سبب منفعت برای بشر شده، در نزد خدایان عزیز میگردد. کار خوب دیگر نوح، در نحوه ساخت کشتی بود؛ او برای ساخت کشتی عجله نکرد، بلکه سالها منتظر ماند تا درختانی که کاشته، رشد کنند. نوح که نمیتوانست از فرمان خدا سرپیچی کند و همچنین از نابودی انسانها وحشتزده بود، ۱۲۰ سال به امید اینکه همنسلانش دست از شرارت بردارند، منتظر ماند. او به ایشان هشدار داد و به توبه دعوتشان کرد (مضامین مشابهی در نوشتههای مسیحی نیز وجود دارد). نوح در کتاب مقدس فردی صالح و کم حرف است، اما در آگادا، او پیامبری صادق است که به دلیل درستکرداری آزار میبیند. در این متون، نوح و پسرانش اهمیت بسیار به حیوانات میدهند، به گونهای که برای هر کدام غدای مخصوص خودش را فراهم میکنند و برای مراقبت از آنان شب و روز نمیخوابند. به گفته فیلون، خدا خواستار نجات همه گونهها بود. افلاطون نیز ادعای مشابهی را به خدایان یونانی نسبت دادهاست.[۳۰] سِفِر رازیل هاملخ (רזיאל המלאך) (کتاب رازیل فرشته) مجموعهای از نوشتارهای کابالایی است که از چندین بخش مجزا تشکیل شدهاست. ۱) کتاب هاملبوش ۲) رازیل بزرگ ۳) کتاب اسرار یا کتاب نوح. در افسانهها در مورد این کتاب گفته میشود که محتوای آن توسط فرشته رازیل به آدم داده شد و نیز در زمان ساخت کشتی فرشته رازیل به نوح کمک کردهاست. دیدگاه مسیحیان در انجیل پطروس از نوح به عنوان پیامبر درستکار یاد شدهاست. در کتاب لوقا، از طوفان نوح به عنوان مثالی برای روز قیامت ذکر شدهاست که همانند آن طوفان، در قیامت زمان نابودی گناهکاران رخ میدهد. در کتاب دیگری از پیتر از کشتی نوح همانند باپتیسم یاد شدهاست که همان گونه که باپتیسم انسانها را نجات میدهد، کشتی نوح نیز انسانها را نجات داد. در قرون بعد از عیسی، نوشتههای مسیحی، کشتی نوح را همانند کلیسا دانستهاند که همان گونه که کلیسا مردم را به رستگاری میرساند، کشتی نوح نیز مردم را به رستگاری رهنمون میکند. در مسیحیت قرون وسطی معمولاً از سه پسر نوح (سام، حام و یافث) به عنوان پدران سه قاره شناخته شده (سام/آسیا، حام/آفریقا و یافث/اروپا) یاد میشد. در قرن ۱۸ و ۱۹ معمولاً از نفرین ذکر شده در تورات در مورد حام (نفرین حام) به عنوان دلیلی برای مقبول بودن برده داری سیاهپوستان آفریقایی یاد میگردید. دیدگاه مسلمانان نقاشی از کشتی نوح نوح یکی از شخصیتهای مهم قرآن و اساطیر اسلامی است. قرآن بر خلاف کتاب مقدس او را یک پیامبر میداند و از او با صفاتی چون «رسول الامین» و «عبد شکور» یاد میکند. او در کنار محمد، ابراهیم، موسی و عیسی پیامبران اولوالعزم محسوب میشوند و مثل هود، صالح، لوط، شعیب و موسی یکی از پیامبران عذابآور است.[۳۱] بهطور کلی محمد علاقه داشت خود را در قامت پیامبران پیشین ببیند[۳۲] و نوح یکی از شخصیتهای مورد علاقهاش بود و زندگی وی را نمونه اولیه خود میدید.[۳۳] محمد آنچه دوست داشت خودش بگوید را از زبان نوح بازگویی میکرد و آنچه از دشمنان نوح شنیده بود را در دهان دشمنان خود قرار میداد: «بزرگان قومش… گفتند [او] بشری مثل شماست… و خدا اگر میخواست فرشتهای میفرستاد.» (مومنون، آیه ۲۴) «توسط جنیان تسخیر شده.» (قمر، آیه ۹) «تنها فرومایگان از او پیروی میکنند.» (هود، آیه ۲۹) و نوح به ایشان پاسخ میدهد: «من از شما پاداشی نخواستم و پاداشم تنها بر خداست.» (یونس، آیه ۷۳) «به شما نمیگویم خزاین الهی نزد من است. غیب نمیدانم و فرشته نیستم.» (هود، آیات ۳۱ تا ۳۳) که این آیات در واقع بازتابی از دفاعیات محمد است.[۳۴] در قرآن سورهای به نام نوح وجود دارد. به گفته سوره مد نظر، نوح نزد گناهکاران میرود و آنان را به عذاب هشدار میدهد. مردم مسخرهاش میکنند و در نتیجه، الله به نوح وحی میکند که یک کشتی بسازد. آنگاه طوفان شده و آب همه چیز را غرق میکند؛ تنها یک جفت از هر حیوان و آنان که به نوح ایمان آوردهاند، نجات پیدا میکنند. نوح همچنین تلاش میکند پسر خود را نجات دهد اما او بر فراز کوهی پناه میگیرد و در نهایت غرق میشود. نهایتاً کشتی بر کوه جود توقف میکند. علاوه بر پسر نوح، همسر او نیز به همراه همسر لوط در میان گناهکاران است. به گفته گایگر، سه عنصر کلی داستان قرآن از آگادا، یکی از متون یهودی، وام گرفته شدهاست: نوح یک پیامبر است، مردم به کشتی میخندند و خانوادهاش با آب داغ مجازات میشوند.[۳۵] وحی شدن دستور ساخت کشتی به نوح نیز در آگادا و قرآن مشترک است.[۳۶] مانند دیگر داستانهای قرآنی، داستان نوح نیز در ادبیات متاخر اسلامی بسط داده شده، نام دیگر شخصیتها ذکر شده و این افسانه را به داستانهایی از فرهنگهای دیگر، مانند داستان فریدون، پیوند دادهاند. همسر نوح را واعله نامیدهاند و گناه او «مجنون» خواندن نوح نزد مردم توصیف شدهاست. مفسران قرآنی با استفاده از کتاب مقدس سه پسر نوح را سام، حام و یافث ذکر کردهاند. اسم پسری که در طوفان کشته شد نیز کنعان است که «عرب او را یام گوید.»[۳۷] و بدین ترتیب، بر خلاف کتاب مقدس، نوح در عقاید اسلامی چهار پسر دارد.[۳۸] مطابق قرآن، نوح در زمان آغاز طوفان ۹۵۰ ساله بود که احتمالاً ریشه در بخشی از سفر پیدایش دارد که گوید نوح ۹۵۰ سال عمر کرد. در کل نوحِ کتاب مقدس برای اساطیر اسلامی کاملاً آشنا بودهاست اما به آن شاخ و برگ بسیار دادهاند. به عنوان مثال، ثعالبی نوشتهاست که بدنه کشتی مانند پرندهای بود و در داستانی دیگر، عیسی یکی از پسران نوح را زنده میکند تا ماجرا را بازگوید. در یک روایت، خر آخرین موجودی که وارد کشتی شد محسوب میشود زیرا ابلیس به دم او چسبیده بود؛ نوح که از آهستگی او بیتاب شده، فریاد میکشد: «وارد شو، حتی اگر شیطان با توست» و بدین گونه ابلیس نیز وارد کشتی میشود.[۳۹] تعداد افرادی که با نوح وارد کشته شدهاند در منابع اسلامی بین ۷ تا ۸۰ نفر ذکر شدهاست.[۴۰] این نجاتیافتگان نوح، ۳ پسرش و همسرانشان و ۷۳ نفر از مؤمنان هستند. روایتی دیگر نوح، همسرش، سه پسرش و همسران آنها را میان نجات پیدا کردگان میداند.[۴۱] نسل قابیل طی طوفان منقرض میشود اما نوح جسد آدم را با خود وارد کشتی میکند و از آن برای جداسازی میان زنان و مردان استفاده میکند. حام از این محدودیت تجاوز میکند و به عنوان مجازات، رنگ پوستش سیاه میشود. کعبه به بهشت برده و حجرالاسود توسط جبرئیل پنهان میشود. کبوتر به دلیل یافتن خشکی پاداش میگیرد و به یکی از حیوانات اهلی تبدیل میشود. در روز عاشورا، انسانها و حیوانات کشتی پیاده میشوند و جشن میگیرند و خدا را شکر میکنند.[۴۲] ///////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////// نوح(ع)، اولین پیامبر از پیامبران اولو العزم است. او نخستین پیامبری است که در زمان او عذاب نازل شده است. نوح حدود ۹۵۰ سال قومش را به یکتا پرستی دعوت کرد اما چون قومش به او ایمان نیاوردند خداوند آنها را به وسیله طوفان عذاب کرد. نوح به دستور و راهنمایی خداوند برای نجات مؤمنان و همچنین یک جفت از هر نوع حیوان از طوفان، کشتی ساخت. قرآن از نوح به عنوان اولین پیامبر صاحب شریعت و کتاب یاد کرده است. در سورههای متعددی به نوح و داستان او اشاره شده است، یک سوره قرآن به نام اوست و به دلیل عمر بسیار طولانی، به شیخ الانبیاء مشهور است. برخی برای اثبات طبیعی بودن عمر طولانی امام زمان(ع) به عمر نوح استناد کردهاند. محتویات ۱ معرفی ۱.۱ فرزندان ۱.۲ تاریخ وفات و محل دفن ۲ پیامبری ۳ عمر طولانی ۴ نوح(ع) در قرآن کریم ۵ ویژگیهای اخلاقی ۶ بازتاب داستان نوح(ع) در فرهنگ و هنر ۶.۱ داستان نوح(ع) در عرفان و ادبیات فارسی ۶.۲ حضرت نوح در ضربالمثلهای فارسی ۶.۳ نگارگری ۶.۴ سینما ۷ جستارهای وابسته ۸ پانویس ۹ منابع معرفی در این مینیاتور حضرت نوح در آغاز طوفان در حال نگاه کردن به قوم خود و غرق شدن آنها در امور دنیایی است- کتاب کوچک مرقع گلستان(۱۰۱۴-۱۰۳۹ق) بنابر روایات اسلامی، نوح فرزند نهم از نسل آدم(ع) است. او از نسل لَامک فرزند مَتُّوشَلْخ(مَنُّوشَلْخ)، فرزند ادریس، فرزند یَرْد، فرزند مَهْلَاییل، فرزند قَیْنَن، فرزند أنُوش بن شیث، فرزند آدم(ع) است.[۱] در مورد زمان تولد او اختلاف است؛ در برخی از منابع تولد او همزمان با درگذشت حضرت آدم(ع) عنوان شده است.[۲] به عقیده برخی محل زندگی و تولد او بینالنهرین و شهر کوفه بوده است.[۳] نام اصلی نوح روشن نیست و در منابع مختلف، «عبدالغفار»، «عبدالملک» و «عبدالعلی» آمده است.[۴] گریه و نوحه نوح برای خودش و در روایتی دیگر، گریه و نوحه ۵۰۰ سالهاش برای نجات و هدایت قومش، علت نامگذاری او به نوح دانسته شده است.[۵] فرزندان قرآن و بسیاری از روایات به فرزندان حضرت نوح(ع) قبل از طوفان اشاره کردهاند این در حالی است که برخی تولد فرزندان نوح(ع) را مربوط به بعد از طوفان دانستهاند.[۶] نوح(ع) چهار فرزند داشت که نام آنها سام، حام، یافث و کنعان بود. از میان آنها به غیر از کنعان، همه فرزندان به نوح ایمان آورده و همراه او در کشتی بودند. کنعان بنا بر منابع اسلامی به پدر خود ایمان نیاورده و غرق شد.[۷] به گزارش روایات، نسل حضرت نوح (ع) از طریق سام ادامه یافتهاست.[۸] تاریخ وفات و محل دفن تاریخ وفات حضرت نوح مشخص نیست مدت زمان عمر او بعد از طوفان از ۷۰ سال تا ۶۰۰ سال نقل شده است.[۹] درباره محل دفن حضرت نوح، چندین محل ذکر شده است: قریه ثمانین نزدیک کوه جودى در موصل نخجوان کوه بوذ در هند مکه: بین زمزم و رکن و مقام کوفه کَرَک بعلبک لبنان: در آرامگاهى که منسوب به حضرت نوح(ع) و فرزندش دانسته شده است. مغاره قدس، در کنار قبر حضرت آدم و سام و حضرت ابراهیم(ع) و اسحاق و یعقوب(ع). نجف در کنار حضرت آدم و امام على(ع).[۱۰] نهاوند در استان همدان: بر اساس پژوهشی با عنوان «نوح و نوحاوند»، قبر حضرت نوح (ع) و مکان فرود آمدن کشتی نوح، در نهاوند است.[۱۱] پیامبری حضرت نوح بعد از حضرت آدم، شیث و ادریس، چهارمین پیامبر دانسته شده است.[۱۲] وی همچنین بر اساس آنچه در آیه هفتم سوره احزاب و آیه ۱۳ سوره شوری آمده، اولین پیامبر اولوالعزم میباشد. بسیاری از مفسران معتقدند که پنج پیامبر مذکور در این دو آیه، مقام رفیعی دارند؛ چرا که آنان پیامبران اولوالعزم، صاحب شریعت و کتاب هستند.[۱۳] در مورد زمان مبعوث شدن نوح نیز اختلاف است.[۱۴]بنابر آیات قرآن کریم، نوح (ع) در طول مدت پیامبری خود قبل از طوفان، قوم خود را به پرستش خدای یکتا دعوت میکرد.[۱۵] بر اساس آیه ۲۳ سوره نوح، قوم نوح، بتهایی با نامهای «ود»، «سواع»، «یغوث»، «یعوق» و «نسر» را میپرستیدند.[۱۶] نوح برای هدایت قومش تلاش زیادی کرد اما در نهایت تعداد کمی به او ایمان آوردند.[۱۷] به نظر اکثر علمای شیعه و بر اساس روایات اهل بیت (ع) دعوت و پیامبری نوح جهانی بوده است.[۱۸] با این حال برخی از علمای اهل سنت معتقدند که دعوت نوح جهانی نبوده و فقط برای قوم خود یعنی قوم کلده و آشور که در فلسطین، شامات و عراق سکونت داشتند، مبعوث شده بود.[۱۹] علامه طباطبایی در تفسیر آیات ۱۹ تا ۳۵ سوره هود با بیان برخی از انذارهای حضرت نوح(مانند انذار از شرک و بت پرستی) و همچنین دلایل مشرکان برای رد دعوت او (مانند بشر بودن پیامبر مانند آنها، اتهام دروغگویی به پیامبر) و پاسخهای او (عدم دریافت مال و پول در ازاء هدایت و پیامبری)، به مشابهت و همانندی انذارها و احتجاجات نوح (ع) با قوم خود، با انذارها و احتجاجات پیغمبر اسلام (ص) با مشرکین زمان خود اشاره کرده است. او معتقد است چون حجتها و انذارهای این دو پیامبر یکی بود، خداوند در قرآن کریم داستان پیامبر و اتهاماتی که مشرکان مکه به او میزدند را عطف به داستان حضرت نوح مطرح کرده است. [۲۰] این مشابهت و همانندی را مفسران و پژوهشگران دیگر نیز تایید کردهاند.[۲۱] عمر طولانی قرآن کریم در آیه ۱۴ سوره عنکبوت، مدت زندگی حضرت نوح قبل از طوفان را ۹۵۰ سال دانسته و چون سخنی از کل عمر نوح به میان نیامده، در خصوص سن او اختلاف است.[۲۲] مدت عمر نوح به عنوان شیخالانبیاء از ۹۳۰ سال تا ۲۵۰۰ سال در منابع تاریخ از جمله تورات مطرح شده است. در مورد اتفاقات دیگری زندگی نوح مانند زمان مبعوث شدن، مدت زمانی زندگی او بعد از طوفان و ... همچون مدت زمان عمر او اختلاف فراوانی وجود دارد.[۲۳] نعمت الله جزایری معتقد است که بنابر بیشتر اخبار معتبر شیعه، عمر نوح (ع) ۲۵۰۰ سال بوده است.[۲۴] علامه طباطبایی نیز عنوان کرده است که بر اساس آیات و همچنین نص صریح قرآن مبنی بر ۹۵۰ سال پیامبری حضرت نوح(ع) قبل از طوفان، نوح عمر بسیار طولانی داشته است و این عمر بر خلاف آنچه دیگران عنوان کردهاند، نه معجزه بوده و نه مقدار سال و زمان آنها با زمان حال فرق داشته است. او ادامه میدهد، عمر نوح به صورت طبیعی عمری طولانی بوده است و تاکنون هیچ دلیلی مبنی بر عدم امکان تحقق عمر طولانی ارائه نشده است.[۲۵] عمر طولانی، تاخیر افتادن گشایش و فرج مومنان، از بین رفتن همه کافران و جهانی بودن دعوت از جمله شباهتهایی است که در برخی از روایات میان امام زمان(ع) و حضرت نوح بیان شده است.[۲۶] برخی نیز برای طبیعی بودن عمر طولانی امام زمان(ع) به عمر حضرت نوح اشاره کردهاند.[۲۷] نوح(ع) در قرآن کریم حضرت نوح یکی از ۲۶ پیامبری است که نام او در قرآن کریم آمده است.[۲۸] نام او عنوان یکی از سورههای قرآن کریم است و علاوه بر آن، ۴۳ مرتبه در ۲۸ سوره قرآن کریم ذکر شده است. در قرآن کریم فقط به کلیاتی از داستان حضرت نوح اشاره شده و جزئیات زندگی او نیامده است. فراوانی ذکر نام نوح(ع) در قرآن کریم در جدول زیر آمده است: ردیف شماره سوره نام سوره آیات ردیف شماره سوره نام سوره آیات ۱ ۳ آل عمران ۳۳ ۱۵ ۲۹ عنکبوت ۱۴ ۲ ۴ نساء ۱۶۳ ۱۶ ۳۳ احزاب ۷ ۳ ۶ انعام ۸۴ ۱۷ ۳۷ صافات ۷۵-۷۹ ۴ ۷ اعراف ۵۹-۶۹ ۱۸ ۲۶ شعرا ۱۰۵-۱۰۶-۱۱۶ ۵ ۹ توبه ۷۰ ۱۹ ۳۸ ص ۱۲ ۶ ۱۰ یونس ۷۱ ۲۰ ۴۰ غافر ۵-۳۱ ۷ ۱۱ هود ۲۵-۳۲-۳۶-۴۲-۴۵-۴۶-۴۸-۸۹ ۲۱ ۴۲ شوری ۱۳۲ ۸ ۱۴ ابراهیم ۹ ۲۲ ۵۰ ق ۱۲ ۹ ۱۷ اسراء ۳ -۷ ۲۳ ۵۱ ذاریات ۴۶ ۱۰ ۱۹ مریم ۵۸ ۲۴ ۵۳ نجم ۵۲ ۱۱ ۲۱ انبیاء ۷۶ ۲۵ ۵۴ قمر ۹ ۱۲ ۲۲ حج ۴۲ ۲۸ ۲۶ حدید ۲۶ ۱۳ ۲۳ مؤمنون ۲۳ ۲۷ ۶۶ تحریم ۱۰ ۱۴ ۲۵ فرقان ۳۷ ۲۸ ۷۱ نوح ۱-۲۱-۲۶ داستان نوح در بعضی از سورهها بهطور اجمال و در برخی دیگر مفصل آمده است. داستان او در سوره اعراف، آیات ۵۹ تا ۶۹، سوره هود، آیات ۲۵ تا ۴۹، سوره مؤمنون، آیات ۲۳ تا ۳۰، سوره شعرا، آیات ۱۰۵ تا ۱۲۲، سوره قمر، آیات ۹ تا ۱۷ و سوره نوح به صورت تفصیلی آمده است. محتوای کلی بخشهای مختلف قرآن کریم که داستان حضرت نوح در آنها بیان شده، به شرح ذیل است: انحراف تدریجی بشر از فطرت انسانی و پیدایش اختلاف طبقاتی بعد از حضرت آدم(ع) و رسالت حضرت نوح(ع) دین و شریعت نوح(ع) و جایگاه او میان پیامبران تحمل زحمات طاقتفرسای نوح(ع) در کار دعوت مدت زیستن نوح(ع) در میان قومش کشتیسازی نوح(ع) نزول عذاب و آمدن طوفان پایان یافتن داستان و پیاده شدن نوح و همراهانش به زمین داستان پسر غرق شده نوح خصائص نوح(ع) [اولین پیامبر اولوا العزم، پدر دوم نسل حاضر بشر و...][۲۹] ویژگیهای اخلاقی در روایات شیعی، ویژگیهای اخلاقیی برای نوح ذکر شده است؛ از جمله اینکه او بندهای شاکر بود، و هر گاه لباسی میپوشید یا خوراکی میخورد و یا آبی مینوشید خدای متعال را حمد و سپاس میگفت. از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) نقل شده که نوح در هر صبح و شام میگفت: «خداوندا تو را گواه میگیرم که در هر صبح و شام هر نعمتی که در دین یا دنیای من وجود دارد، از ناحیۀ توست، تو یگانهای و شریکی نداری، حمد و سپاس از آن توست، تا آنجا که از من راضی شوی».[۳۰] همچنین در روایات بسیاری نقل شده است که با وجود عمر طولانی نوح(ع) و معروف بودن او به شیخ الانبیاء، وقتی ملک الموت برای قبض روح وی رفت، حضرت نوح که در آفتاب نشسته بود از او اجازه خواست تا از آفتاب به سایه برود. ملک الموت از او پرسید دنیا را چگونه یافتی و نوح(ع) پاسخ داد آنچه در این دنیا بر من گذشت مانند این بود که از آفتاب به سایه بروم.[۳۱] بازتاب داستان نوح(ع) در فرهنگ و هنر داستان دعوت و طوفان حضرت نوح در بخشهای مختلف فرهنگ و هنر تاثیر مستقیم داشته است. در عرفان و سپس ادبیات عرفانی بسیاری از عرفا و شاعران بزرگ به تشریح داستان نوح پرداختهاند. در نگارگری اسلامی نیز تصاویر متعددی در مورد بازتات داستان حضرت نوح ترسیم شده است و سینما نیز از داستان نوح استفاده کرده است و با قرائتهای مختلف فیلمهای مختلفی در مورد حضرت نوح ساخته شده است. داستان نوح(ع) در عرفان و ادبیات فارسی ابن عربی در کتاب فُصُوص الحکم خود یک فَصْ را به احوالات حضرت نوح اختصاص داده است. او در این بخش به بیان آیات قرآن در مورد نوح(ع) و تفسیر عرفانی از آنها پرداخته است.[۳۲] برخی معتقدند برخی از تاویلهای ابن عربی در مورد داستان و زندگی حضرت نوح با برخی از گزارههای عقلی و کلامی تعارض دارند.[۳۳] همچنین در بسیاری از شعرهای فارسی به ویژه شعر عرفانی داستان حضرت نوح(ع) مطرح شده است. مولوی در دیوان مثنوی معنوی ۴۹ بار از کلمه «نوح» استفاده کرده و به ذکر داستان و تمثیلات حضرت نوح (ع) پرداخته است؛ مانند: نوح اندر بادیه کشتی بساخت صد مثل گو از پی تسخیر بتاخت[۳۴] همچنین حافظ شیرازی، یکی از مهمترین شاعران فارسیزبان، در دیوان خود در ۶ بیت به نام نوح (ع) اشاره کرده است از جمله [۳۵] حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت ابعاد مختلف داستان نوح همچون مقام و عمر وی، نوحه نوح، کشتی ساختن، سخریه کافران، طوفان نوح، و همچنین پسر نوح از جمله مهمترین موضوعاتی است که در شعر فارسی و مخصوصا در اشعار عرفانی به آنها پرداخته شده است.[۳۶] شاعرانی همچون سنانی، عطار نیشابوری، تأثیر تبریزی، سروش اصفهانی، خاقانی، جامی، نظیری نیشابوری، خواجو و سوزنی سمرقندی از جمله شاعرانی هستند که در اشعار و دیوانهای خود به نوح(ع) اشاره کردهاند.[۳۷] حضرت نوح در ضربالمثلهای فارسی بر اساس گزارشی که دهخدا در کتاب امثال و حکم داده است ضربالمثلهای متعددی با محوریت حضرت نوح(ع)، کشتی و طوفان نوح(ع) در ادبیات عامیانه فارسی وجود دارد. که برخی از آن آنها عبارتند از: چه بیم از موج بحر، آن را که باشد نوح کشتیبان [۳۸]: عمر اگر خوش گذرد زندگى نوح کم است [۳۹]: نه عمر نوح بماند نه ملک اسکندر | نزاع بر سر دنیاى دون مکن درویش [۴۰] مىبایدم خزانه قارون و عمر نوح | تا دولت وصال تو گردد میسرم[۴۱] نگارگری یکی از موضوعاتی که همواره مورد توجه هنرمندان ایرانی- اسلامی بوده، داستان حضرت نوح و کشتی او میباشد. از همین رو نگارههای متعددی از حضرت نوح و کشتی او توسط نگارگران ایرانی ترسیم شده است. [نیازمند منبع]البته در نقاشیهای مسیحی نیز هنرمندان مسیحی به ترسیم نوح و واقعه طوفان پرداختهاند.[نیازمند منبع] سینما داستان حضرت نوح در فیلم و انیمیشن نیز بازتاب گستردهای داشته است. فیلمها و انیمیشنهای متعددی با محوریت داستان نوح تولید شده است که از مشهورترین آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد: فیلم سینمایی«Noah» به گارگردانی «Darren Aronofsky» در سال ۲۰۱۴ ساخته شده است. برخی معتقدند داستان این فیلم نه توراتی است و نه قرآنی و انتقاداتی را به مضمون و داستان این فیلم وارد کردهاند.[۴۲] فیلم سینمایی «کشتی نوح» به کارگردانی «خسرو پرویزی» در سال ۱۳۴۷ش در کشور ایران ساخته شده است.[۴۳] فیلمهای متعدد دیگر همچون « The Noah Interview» در سال ۱۹۹۹، «Noah's Ark» در سال ۱۹۲۸ و انمیشن « Noah's Ark » در سال ۲۰۰۷ نیز بخش دیگری از فیلمهایی هستند که با محوریت نوح (ع) ساخته شدهاند.[۴۴] جستارهای وابسته سوره نوح کشتی نوح طوفان نوح پسر نوح پانویس ابن کثیر، قصص الانبیاء، ۱۴۱۱ق، ص۸۳؛ النجار، قصص الانبیاء، ۱۴۰۶ق، ص۳۰؛ قطب راوندی، قصص الانبیاء (ع)، ۱۴۳۰ق، ج۱، ص۲۵۰-۲۵۱. جزایری، النور المبین، ١٣٨١ق، ص۱۱۷؛ ابن کثیر، قصص الانبیاء، ۱۴۱۱ق، ص۸۳؛ طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۷۵ش، ص۱۷۸؛ ندایی، تاریخ انبیاء از آدم تا خاتم، ۱۳۸۹ش، ص۳۹. بیآزار شیرازی، باستانشناسی و جغرافیای تاریخی قصص قرآن، ۱۳۸۰ش، ص۳۲. قطب راوندی، قصص الانبیاء، ۱۴۳۰ق، ج۱، ص۲۵۶-۲۵۷. شیخ صدوق، علل الشرایع، ۱۳۸۵ق، ج۱، ص۲۸؛ قطب راوندی، قصص الانبیاء، ۱۴۳۰ق، ج۱، ص۲۵۶-۲۵۷. ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۳۷۴ش ،ج۱،ص ۲۵؛ مستوفی، تاریخ گزیده،۱۳۶۴ ش، ص۲۶؛ ندایی، تاریخ انبیاء از آدم تا خاتم، ۱۳۸۹، ص۴۴. ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۳۷۴ش ،ج۱،ص ۲۵؛ مستوفی، تاریخ گزیده،۱۳۶۴ ش، ص۲۶؛ ندایی، تاریخ انبیاء از آدم تا خاتم، ۱۳۸۹، ص۴۴. ندایی، تاریخ انبیاء از آدم تا خاتم، ۱۳۸۹، ص۵۱؛ قزوینی، موسوعة الامام الصادق،۱۴۱۷ق، ج۵، ص۱۲۸. مستوفی، تاریخ گزیده،۱۳۶۴ ش، ص۲۴. بیآزار شیرازی، باستانشناسی و جغرافیای تاریخی قصص قرآن، ۱۳۸۰ش، ص۴۶؛ نک: نصرالله، تریخ کرک نوح، ۱۴۰۶ ق؛ نک:ابن کثیر، قصص الانبیاء، ۱۴۱۱ق، ص۹۳. افراسیابپور، «نوح و نوحاوند (؟)»، در مجله فرهنگان، ش ۵، صص ۱۱۸-۱۴۲. بیومی مهران، بررسی تاریخی قصص قرآن، ۱۳۸۹ش، ج۴، ص۳؛ النجار، قصص الانبیاء، ۱۴۰۶ق، ص۳۰. ماتریدی، تأویلات أهل السنة، ۱۴۲۶ق، ج۸، ص۳۵۹؛ ثعلبی، الکشف و البیان، ۱۴۲۲ق، ج۸، ص۱۰؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج ۱۶، ص۲۷۸؛ صادقی تهرانی، الفرقان، ۱۴۰۶ق، ج ۲۴، ص۴۶. رک: جدول بخش عمر. سوره نوح، آیه ۵-۱۰. سوره نوح، آیه ۲۳. سوره نوح، آیه ۵-۱۵. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ۱۰، ص۱۰۲ و ۲۶۰. ندایی، تاریخ انبیاء از آدم تا خاتم، ۱۳۸۹ش، ص۴۸؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ۱۰، ص۲۶۰-۲۶۲. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۰، ص۲۱۰-۲۱۹. بیومی مهران، بررسی تاریخی قصص قرآن، ۱۳۸۹ش، ج۴، ص۹-۱۶. ابنکثیر، قصص الانبیاء، ص۶۵. قطب راوندی، قصص الانبیاء(ع)، ۱۴۳۰ق، ج۱، ص۲۵۷-۲۵۹؛ جزایری، النور المبین، ١٣٨١ق، ص۱۱۱؛ طبری، تاریخ طبری، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۱۱۷؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص ۲۵؛ مستوفی، تاریخ گزیده،۱۳۶۴ ش، ص۲۴؛ بنکثیر، قصص الانبیاء، ص۹۲؛ مقدسی، آفرینش و تاریخ، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۴۲۳. جزایری، النور المبین، ١٣٨١ق، ص۱۱۳. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۰، ص۲۷۱. علائی نژاد، شباهتهای امام زمان(ع) با ائمه معصومین و انبیاء (ع)، ۱۳۹۵ش، ص۶۲-۶۴. نگاه کنید به: قزوینی، امام مهدی(ع) از ولادت تا ظهور، ۱۳۸۷ش، ص۱۳۴؛ رضوی، امام مهدی(عج)، ۱۳۸۴ش، ص۳۳؛ رضوانی، وجود امام مهدی(ع) از منظر قرآن و حدیث، ۱۳۸۶ش، ص۷۹؛ نظریمنفرد، امام مهدی(عج) از تولد تا رجعت، ۱۳۸۹ش، ص۲۲۴؛ امینی گلستانی، سیمای جهان در عصر امام زمان(عج)، ۱۳۸۵ش، ص۲۱۸. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۲، ص۱۴۱. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۰، ص۲۷۱-۲۹۶. جزایری، النور المبین، ۱۳۸۱ق، ص۱۱۷. ندایی، تاریخ انبیاء از آدم تا خاتم، ۱۳۸۹ش، ص۵۰؛ قطب راوندی، قصص الانبیاء(ع)، ۱۴۳۰ق، ج۱، ص۲۵۷-۲۶۲؛ جزایری، النور المبین، ۱۳۸۱ق، ص۱۱۱. ابن عربی، فصولالحکم، ۱۳۷۰ش، فصنوحیه، ص۷۰. ناجی، «بررسی و تحلیل تأویلات نوحی از منظر ابن عربی»، ص۱۴۲. مولانا، مثنوی معنوی، ۱۳۷۲ش، دفتر سوم، ص۴۶۴. دیوان حافظ، ص ۱۸. انزابینژاد، «زندگی پیامبران و قصص قرآن در ادبیات فارسی (۲) نوح استوارترین مرد حق»، ١٣۵۵ش، ص٣٣۴-٣۶۰. انزابینژاد، «زندگی پیامبران و قصص قرآن در ادبیات فارسی (۲) نوح استوارترین مرد حق»، ١٣۵۵ش، ص٣٣۴-٣۶۰. دهخدا، امثال و حکم، ۱۳۸۳، ج۱، ص۳۲۹. دهخدا، امثال و حکم، ۱۳۸۳، ج۲، ص۱۱۱۶. دهخدا، امثال و حکم، ۱۳۸۳ش، ج۲، ص۱۱۱۷. دهخدا، امثال و حکم، ۱۳۸۳ش، ج۲، ص۱۱۱۷. انصاری، نوح (ع)، پیامبری زیر حملات هالیوود. خبر آنلاین، «حسرتی که بر دل کارگردان «سفیر» ماند». نگاه کنید به سایت Imdb منابع قرآن کریم. ابن کثیر، اسماعیل، قصص الانبیاء، تحقیق؛ الدکتور مصطفی عبد الواحدی، بیروت، موسسه علوم القرآن، چاپ چهارم،۱۴۱۱ق. النجار، عبدالوهاب، قصص الانبیاء، بیروت، احیاء التراث العربی، چاپ نهم، ۱۴۰۶ق. امینی گلستانی، محمد، سیمای جهان در عصر امام زمان(عج)، قم، مسجد مقدس جمکران، ۱۳۸۵ش. افراسیاپپور، علی اکبر، «آیا قبر حضرت نوح(ع) در نهاوند است؟»، در سایت تابناک، تاریخ انتشار: ۲۳ مرداد ۱۳۹۳ش، تاریخ رویت: ۵ اسفند ۱۳۹۵ش. انزابی نژاد، رضا، «زندگی پیامبران و قصص قرآن در ادبیات فارسی (۲) نوح استوارترین مرد حق»، نشریه پژوهشهای فلسفی دانشکده ادبیات و علوم انسانی تبریز، شماره ۱۱۹، پاییز ۱۳۵۵ش. انصاری، مهدی، «نوح(ع)، پیامبری زیر حملات هالیوود»، مشرق نیوز، تاریخ درج مطلب: ۱۳۹۳/۰۷/۱۲، تاریخ بازدید: ۱۳۹۶/۱۰/۲۶. بیآزار شیرازی، عبدالکریم، باستان شناسی و جغرافیای تاریخی قصص قرآن، تهران، دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی، ۱۳۸۰ش. بیومی مهران، محمد، بررسی تاریخی قصص قرآن، ترجمه مسعود انصاری، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۸۳ش. ثعلبی، احمد بن محمد، الکشف و البیان المعروف تفسیر الثعلبی، محقق: ابن عاشور، ابی محمد، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۲۲ق. جزایری، نعمتالله بن عبدالله، النور المبین فی قصص الأنبیاء و المرسلین (قصص قرآن)؛ به ضمیمه زندگانی چهارده معصوم(ع)، مصحح:سیاح، احمد، مترجم:مشایخ، فاطمه، تهران، ۱۳۸۱ق. خبر آنلاین، «حسرتی که بر دل کارگردان «سفیر» ماند».، خبر آنلاین، تاریخ درج مطلب: ۱۳۹۴/۱۱/۲، تاریخ مشاهده: ۱۳۹۶/۱۰/۲۶. دهخدا، علی اکبری، امثال و حکم، تهران، امیرکبیر، ۱۳۸۳ش. رضوانی، وجود امام مهدی(ع) از منظر قرآن و حدیث، قم، مسجد مقدس جمکران، ۱۳۸۶ش. رضوی، رسول، امام مهدی(عج)، قم، مرکز مدیریت حوزه علمیه قم، ۱۳۸۴ش.
واژه های همانند
۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
طوفان نوح . [ ن ِ نو ] (اِخ ) مصیبت و بلیه ای که بر بنی نوع بشر آمده و هیچ یک از بنی نوع بشر جز هشت نفر خانواده ٔ نوح رهائی نیافتند. (قاموس...
ساباطابی نوح . [ طِ اَ ] (اِخ ) موضعی است و عبداﷲ بن میمون القداح بنیاد گذار شعبه ٔ قرامطه از اسمعیلیه پس از آنکه عسکرمکرم را ترک گفت دو سر...
ابراهیم بن احمد بن نوح مؤدّب، از راویان حدیث و دانشمندان قرائت و تجوید اصفهان در قرن سوم هجری است. فهرست مندرجات ۱ - معرفی اجمالی ۲ - پانویس ۳ - منبع ...
نوه . (عدد، ص ) نُه ْ. (حاشیه فرهنگ اسدی نخجوانی ) (اوبهی ). به وزن کوه ، نه . تسعه . (از برهان ) (ازفرهنگ خطی از تحفه ). رجوع به نُه ْ شود :...
نوه . (ع مص ) بازایستادن از چیزی . (از منتهی الارب ). رجوع به نَوه شود. || (اِمص ) بازایستادگی از چیزی ، الانتهاء عن الشی ٔ. نَوه . (از اقرب ا...
نوه . [ ن َ وَ / وِ ] (اِ) ۞ نبیره .(رشیدی ) (برهان قاطع). فرزندزاده . (برهان قاطع) (ناظم الاطباء). نبه . نواسه . پشت دوم . (یادداشت مؤلف ). |...
نوه . [ ن ُ وَ / وِ ] (اِ) یکی از انواع چینی در عهد صفویه ، و آن مانند کاشی مشهد بود. (مجله ٔ یغماسال 15 ص 559، از جنگی خطی ، از فرهنگ فارسی ...
نوه . [ ن ُوْ وَه ْ ] (ع ص ، اِ) ماتمیان از مرد و زن . (منتهی الارب ). نوح . نائحات . (اقرب الموارد).
نوه . [ ن َوْه ْ ] (ع مص ) بلند گردیدن نبات و جز آن . (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ). بزرگ شدن نبات . (تاج المصادر بیهقی ). مرتفع وبلند گرد...