اجازه ویرایش برای همه اعضا

سور

نویسه گردانی: SWR
سور. (سُ وَ). (ع اِ) دیوار قلعه. (برهان). باره ٔ شهر. (منتهی الارب). مربض .(نصاب الصبیان). دیوار حصار. (دهار). بارو، ج ، اسوار. اسیران. (مهذب الاسماء). باره. (تفلیسی ) (مجمل اللغة). دیوار قلعه و شهرپناه. (غیاث): با کالیجار بترسید و سوری استوار گرد بر گرد شهر «شیراز» درکشید. (فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 133). در سور سر رسیده و دیده بچشم سر خلوت سرای قَدَمَت بی چون و بی چرا. خاقانی . گه از سوز جگر در سور سر دلبران بودن گه از راه صفت بر خوان اخوان الصفا رفتن . خاقانی. از آن جماعت در اندرون حصار گریختند و بسور و قصور آن اعتصام جستند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی). کنونم نگه کن بوقت سخن بیفتاد یک یک چو سور کهن. سعدی.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۹۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
شاتیون سور شالارون . [ ی ُ رُ ] (اِخ ) ۞ مرکز کمون ئن ۞ ، از آروندیسمان بورگ ۞ و دارای 2500 تن جمعیت است .
صور. (ع اِ) بوق . (مهذب الاسماء). شاخ حیوان که آنرا مینوازند. (غیاث اللغات ). شاخ که در آن دمند. (منتهی الارب ). نای . ناقور. قرن . شاخ . (م...
صور. (اِخ ) شهریست بر ساحل بحر متوسط، دارای 7000 تن سکنه و از پایتخت های فینیقیان است . این شهر دو قسمت است : یکی جزیره و دیگر صوری که بر...
صور. [ ص َ ] (ع مص ) بانگ کردن . || کژ کردن و میل دادن یا شکستن چیزی را. (منتهی الارب ). بچسبانیدن [ میل دادن ] . (ترجمان علامه ٔجرجانی ...
صور. [ ص ُ وَ ] (ع اِ) ج ِ صورة (صورت ). (منتهی الارب ) (ترجمان علامه ٔ جرجانی ترتیب عادل ) : باغ چون مجلس کسری شده پر حور و پری راغ چون ن...
صور. [ ص َ وَ ] (ع مص ) کژ گردیدن . || بریدن و جدا کردن چیزی را. || روی آوردن بجهتی . || (اِ) صورة. || نوع . || صفت . (منتهی الارب ).
صور. [ ص ِ وَ ] (ع اِ) ج ِ صورة. (منتهی الارب ).
صور. (اِخ ) نام پادشاه کشمیر که بهمن دختر او را به زنی گرفت . (مجمل التواریخ و القصص چ بهار ص 53).
صور. [ ص َوْ وَ ] (اِخ ) یاقوت نویسد: موضعی است و گمان دارم از اعمال مدینه است . (معجم البلدان ).
صور. [ ص ُوْ وَ ] (اِخ ) دهی است بر شاطی خابور بین آن وفُدَین حدود چهار فرسنگ است و خوارج را در آن واقعه ای است . (معجم البلدان ).
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۱۰ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.