حرم نشین
نویسه گردانی:
ḤRM NŠYN
حرم نشین. {حَ رَ نِ}. (ا. ص. مر.). پردگی. عزلت نشین . عابد. زاهد. مجازاً، خلوت نشین. خلوتی، کنایه از گوشه نشین و مجرد. مستوره. مخدره. محرم اسرار. ولی مستور. مَلِک مُقرّب. اَشکِ حَرَم نشین نَهانخانه مَرا زان سوی هفت پَردِه به بازار میکِشی حافظ
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.