اجازه ویرایش برای همه اعضا

ارغوان

نویسه گردانی: ʼRḠWʼN
ارغوان. {اَ ر غَ }. (ا. فا.). ارغوان. به فارسی «ارغوان» و در کتب طب سنتی با نامهای «اکوان»، «ارجوان» و «ارجوان العرب»، «خرزیق» و «زعید» آمده است و صاحب شرح الاسماء آن را نوعی «داذی» یا «دادی» خوانده است. و دو نوع دادی ذکر کرده و می‌نویسد: «داذی اسم تربة هندیه ینبذون بها شراب العسل ...... و قیل ان الداذی شجره». به طوری که ملاحظه می‌شود طبق آنچه که مایرهوف مترجم و شارح شرح الاسماء العقار می‌نویسد در قسمت اول داذی را نوعی خاک هندی دانسته است ولی در حقیقت گیاهی است به نام شیرزاد که در ایران برای افزایش ترشح شیر می‌خورند و در قسمت دوم آن را درخت می‌داند که همان ارغوان است که در الابنیه عن الحقائق الادویه به نام داذی گفته شده است [مایرهوف- از فرهنگ داروها و واژه‌های دشوار]. شرح گیاه شیرزاد در جلد چهارم این کتاب خواهد آمد. به فرانسوی انواع ارغوان راGainier وArbre d'amour وArbre de Judee وSiliquastre وBouton rouge وArbre de feu و به انگلیسی انواع آن راLove tree وRed buds وJudas tree گویند. گیاهی است از خانواده‌Leguminosae تیره فرعی‌Caesalpinaceae که دارای گونه‌های متعددی در ایران است از جمله: 1. ارغوان معمولی به نام علمی‌Cercis siliquastrum L . و مترادفهای آن‌C .siliquosa St .Lager وC .florida Selisb . می‌باشد. درخت کوچکی است که بومی اروپا و آسیاست. در جنگلهای شمال ایران در ارتفاعات میان‌بند انتشار دارد. در معارف گیاهی، ج‌3، ص: 285 رستم‌آباد و در گرگان نیز دیده شده است. این درخت در لرستان و بروجرد و کوه الوند و در خان‌آباد همدان نیز می‌روید. در درختان کهن ارغوان، گلها در اوایل اردیبهشت قبل از باز شدن برگها به رنگ ارغوانی یکدست ظاهر می‌شوند. 2. ارغوان گونه‌Cercis griffithii Boiss . و مترادف آن‌C .siliquastrum var Griffithii Bornm . می‌باشد. این درخت در پشت‌کوه و پل‌دختر لرستان و تنگ ملاوی می‌روید. برگهای آن از گونه‌های شمال ایران کوچکتر است. 3. ارغوان گونه‌Cercis canadensis L .. این گونه بومی ایران نیست و در امریکای شمالی می‌روید ولی به عنوان درخت زینتی به ایران وارد شده و در باغها کاشته می‌شود. گلهای آن صورتی است. 4. ارغوان چینی‌Cercis chinensis Bge . این گونه بومی چین است و به ایران وارد شده و کاشته می‌شود. گلهای آن ارغوانی روشن است و در اواخر اسفند و اوایل بهار در ایران شکفته می‌شود و برگهای آن قلوه‌ای نوکدار به رنگ سبز روشن در اواسط فروردین ظاهر شده و آخر پاییز خزان می‌کند. شاخه ارغوان الف) میوه خواص- کاربرد در چین از پوست و از چوب ارغوان چینی برای معالجه آبسه‌ها و ناراحتی‌های سر تجویز می‌شود [روا]. و به علاوه برای بیماری‌های مثانه نیز مصرف می‌شود [استوارت . پوست آن ضدعفونی‌کننده است [موزیگ و شرام . معارف گیاهی، ج‌3، ص: 286 و اما از نظر حکمای طب سنتی ایران ارغوان گرم مایل به اعتدال است و از نظر خواص معتقدند که گلهای آن کمی شیرین است و آن را می‌خورند مفرح است. خوردن گل آن اخلاط لزج را خارج می‌کند و برودت معده و کلیه را مرتفع می‌سازد و سنگ مثانه را خرد می‌کند و برای صاف کردن صدا نافع است. خوردن دم‌کرده گل آن قی‌آور است و جهاز تنفسی و معده را پاک می‌کند و خوردن دم‌کرده پوست ریشه آن به مقدار 8 گرم قی‌آور است. گرد سوخته ریشه آن خونریزی را بند می‌آورد و خضاب خوبی است و زنان از آن به عنوان مداد ابرو استفاده می‌کنند. مژگان را رشد داده و دراز می‌کند. از نظر قی‌آوری آن را باید با عناب خورد. گلهای ارغوان بسیار معطر است و در فرانسه مانند کور آن را در سرکه پرورده نموده و نوعی ترشی درست می‌کنند و یا در سایر ترشی‌ها به عنوان ادویه معطر مخلوط می‌نمایند. معارف گیاهی، ج‌3، ص: 287
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
ارغوان . [ اَ غ َ ] (اِ) درختی باشد بغایت سرخ و رنگین ، طبیعت آن سرد و خشک است ، اگر از بهار آن شربتی سازند و بخورند رفع خمار کند و چوب آنرا ...
ارغوان . [ ] (اِخ ) قریه ای است بزرگ در ولایت و سنجاق معمورةالعزیز، و آن در قضای گبان معدنی ودر جنوب غربی فرات واقع است . (قاموس الأعلام...
ارغوان: این واژه در اکدی: ارگمنو argamanu؛ و در آرامی: ارگوانا argavAnA بوده که در سغدی ارغوان و در پهلوی ارگوان و ارغوان آمده است؛ ولی از آن جایی که ...
ارغوان تن . [ اَ غ َ ت َ ] (اِخ ) مریخ . (آنندراج ) : بالات ، شجاع ارغوان تن زیر تو عروس ارغنون زن .خاقانی .
ارغوان خد. [ اَ غ َ خ َدد ] (ص مرکب ) سرخ چهره . معشوق گلعذار.
ارغوان بار. [ اَ غ َ ] (نف مرکب ) بارنده ٔ ارغوان . || خونبار:چون غراب است این جهان بر من از آن زلف غراب ارغوان بار است چشمم زان لب چون ...
گل ارغوان . [ گ ُ ل ِ اَ غ َ ](ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) گلی است سرخ . (فرهنگ اسدی نخجوانی ). نام گیاهی است ارغوانی رنگ . نام نباتی است . رجو...
غنچه ٔ ارغوان . [ غ ُ چ َ / چ ِی ِ اَ غ َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از شراره ٔآتش و اخگر. (انجمن آرا) (آنندراج ). کنایه از شراره ٔآتش باشد...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
دربند ارغوان شاه . [ دَ ب َ دِ اَ غ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کبودگنبد بخش کلات شهرستان دره گز، واقع در 4هزارگزی شمال کبودگنبد با 904 تن سک...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.