کلاه گوشه شکستن

نویسه گردانی: KLAH GWŠH ŠKSTN

- کلاه گوشه شکست ؛ فخر کردن. (غیاث ) (ناظم الاطباء). مثل کلاه شکستن. (آنندراج ) : به باد ده سر و دستار عالمی یعنی کلاه گوشه ٔ آئین سروری بشکن. حافظ.

واژه های قبلی و بعدی

واژه های همانند

هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.

نظرهای کاربران

نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.

برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.

ورود