بی حجاب
نویسه گردانی:
BY ḤJAB
بی حجاب. {حِ}. (ق. ص. مرکب). بدون پرده،حاجز، رادع، مانع، عائق و سَدّ. //////////////////////////////////////////////////////////// حِجاب راه تویی حافِظ از میان بَرخیز خوشا کَسی که دَر این راه بیحِجاب رَوَد. //////////////////////////////////////////////////////////// حافظ. //////////////////////////////////////////////////////////// سید شریف جرجانی در تعریفات گوید: حجاب هر چیزی باشد که مطلوب ترا بپوشد و نزد اهل حق انطباع صور کُونیه مانعه از قبول تجلی حق باشد. صاحب کشاف گوید: به کسر حاء حطی به معنی پرده. و هر چیزی که بین دو چیز دیگر مانع باشد آن را حجاب گویند. و حجاب در اصطلاح طب بر باریطون اطلاق شود. و آن دو پرده است مر دماغ را یکی سست و دیگری سخت، و حجاب حاجز که آن را حجاب مُوَرَّب نیز نامند و آن حجابی است معترض واقع بین قلب و معده. و اما حجاب مستبطن مر صدر و اضلاع را، شیخ گفته هر دو یکی باشند و وَرَم آن پرده را ذات الجنب نامند، و هو غشاءٌ یستبطن لاضلاع الصدر یُمنةً و یسرةً، و یکون للصدر کالبطانه ... کذافی بحر الجواهر. اما حجاب در اصطلاح صوفیه: بدان که پرده ای که آدمی را از قُرب حق مستور میدارد یا نورانی است و یا ظلمانی. نورانی نورِ روح باشد و ظلمانی ظلمت جسم، و مُدرِکات باطنه از نفس و عقل و سرّ و روح، هر یک را حجابی است. حجاب نفس لذات و شهوات است و لاهویت {!}. و حجاب قلب ملاحظه در غیر حق است. و حجاب عقل وقوف اوست با معانی معقوله. پس هر که به شهوات و لذات مغرور از معرفت نفس دور. و هرکه از معرفت نفس دور از معرفت خدا دور. و هرکه را مناظره بر غیر حق و غفلت از حق شد لاجرم از رسیدن به دل محروم شد. و هر که را وقوف با معانی معقوله باشد از کمال عقل دور باشد چه کمال عقل آن است که دیده در ذات و صفات خدا دارد نه آنکه مطلع معانی معقوله باشد مثل فلاسفه تا گفته اند سالک را بقدر رفع حجاب و صفای عقل او دیده عقل گشاده آید و معانی معقولات رو نماید و به اسرار معقولات مکاشف میشود، این را کشف نظری میگویند، برین اعتماد نباید کرد. و حجاب الِسّر الوقوف مع الاسرار. اگر سالک را اسرار آفرینش و حکمت وجود هر چیز منکشف شود، این را کشف الهی میگویند. پس اگر هم درین بماند، و این را مقصد اصلی پندارد، حجاب راه وی گشت. باید که قدم پیشتر نهد. و حجاب الروح المکاشفة و این را کشف روحانی گویند. و در این مقام حجاب زمان و مکان و جهت برخیزد. زمان ماضی و مستقبل یک گردد. و بیشتر کرامات درین مقام پیدا گردد. پس سالک را باید که درین مقام بسنده نکند که همه حجاب روح است. و حجاب الخفی العظمة و الکبریاء و این مقام مقام کشف صفاتی است. پس باید که ازین مقام هم قدم پیشتر نهد، تا به مقام تجلی ذات و نور حقیقی رسد. فان الواصل من لیس له التفات الی هذه الاشیاء. کذا فی مجمع السلوک. و در کشف اللغات میگوید: حجاب ظلمانی نزد صوفیه چنانکه بطون و قهر و جلال و نیز جمله صفات ذمیمه. و حجاب نورانی یعنی ظهور لطف و جمال و نیز جمله صفات حمیده.
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.