ساتراپ
نویسه گردانی:
SATRʼP
ساتراپ شکل یونانی شدهٔ واژهٔ خشتر پاون (به معنای نگهبان قلمرو)(به پارسی باستان: xšaθrapāwn) است که در زمان هخامنشیان به فرماندار یا استاندار یکی از بخشهای شاهنشاه ی گفته میشد.مثلا ساتراپ ایلام که همان خوزستان است. ساتراپی های شاهنشاهی هخامنشی ساتراپهای شاهنشاهی هخامنشی در کنار هر ساتراپ، یک فرمانده که عهدهدار نظامیان هخامنشی مستقر در ساتراپی و یک دستیار، به ساتراپی اعزام میشدند. وظیفه فرمانده سپاهیان این بود تا کنترل نظامیان از دست ساتراپها خارج باشد و امکان شورش به حداقل برسد. وظیفه دستیار مدیریت مالیات و خراج به دولت مرکزی بود. در کنار این اقدامات، ماموران مخفی نیز به ایالتهای شاهنشاهی فرستاده میشدند تا بر عملکرد ساتراپهای اعزامی نظارت داشته و در صورت نیت ساتراپها برای شورش، به دربار و شاهنشاه اطلاع بدهد. این ماموران به "چشم و گوش شاه" مشهور بودند. ریشهشناسی ویرایش واژهٔ خشترپاون از پارسی باستان، در پهلوی شَترپان و در زبان پارسی نو به شکل شَهربان درآمده است که این واژه در زبان یونانی به ساتراپ تبدیل شدهاست[۱] (Satrap). شهربان به چم(معنی) استاندار به کار می رفته است و واژه عربی شرطة به معنی شهربان و پلیس از همین واژه پهلوی «شَتر» به معنی «شهر» گرفته شده است. شرطة همچنین نام بخشی از شهر بغداد است. [نیازمند منبع] اسکندر و سلوکوس (۳۱۲–۲۸۱ پیش از میلاد) جانشین او نیز سرزمینهای خود را به شهربانیهای فراوانی بخش کرده بودند. سرزمینهای سلوکوس ۷۲ بخش و برای هر کدام یک شهربان برگمارد ولی شهربانیهای او کوچکتر از شهربانیهای هخامنشی و اسکندر بوده است.[۲] در دوران سلوکیان ویرایش از سال ۳۳۰ تا ۳۲۸ پیش از میلاد شماری از ایرانیان توسط اسکندر به عنوان ساتراپ گمارده میشوند و برخی از فرماندهان ایرانی در ارتش اسکندر مشغول به کار میگردند. به این ساتراپها، فَرَتَرَکه گفته میشد.[۳] منابع ویرایش مشیرالدوله، حسن پیرنیا، ایران باستان،"قسمت تمدنی و فرهنگی تاریخ دورهٔ هخامنشیان" پیرنیا، حسن خان مشیرالدوله، ایران باستان (باستانی)، ج ۱ ص ۴۳۸ و ج ۲ ص ۱۴۶۷ و ج ۳ ص ۲۰۹۳ CHRONOLOGY OF IRANIAN HISTORY PART 1 iranicaonline.org آیکون خرد این یک مقالهٔ خرد تاریخ است. میتوانید با گسترش آن به ویکیپدیا کمک کنید. آخرین ویرایش ۲۴ روز پیش توسط HujiBot انجام شده
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
ساتراپ . (اِ) ۞ این کلمه ، یونانی شده ٔ خَشثْرَپَون بمعنی والی است که به پارسی کنونی باید شهربان گفت و کلمه ٔ شهر را در آن زمان بمعنی ...
ساتراپ ساتراپها. [ پ ِ ] (اِخ ) عنوانی است که گودرز اول بیستمین پادشاه اشکانی (42 - 51م .) در کتیبه ای بزبان یونانی که در کوه بیستون باق...