گپ
نویسه گردانی:
GP
گپ /gap/ معنی حرف؛ سخن؛ کلمه. ⟨ گپ زدن: (مصدر لازم) [عامیانه] حرف زدن؛ سخن گفتن: ◻︎ هرکجا زلف ایازی دید خواهی در جهان/ عشق بر محمود بینی و گپ زدن بر عنصری (سنائی۲: ۳۱۹). فرهنگ فارسی عمید مترادف و متضاد تکلم، حرف، سخن، گفتگو، محاوره دیکشنری انگلیسی ترکی عربی causerie, chitchat, gab, small talk
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
گ با فتحه و پ با ساکن. با مصدر گپیدن، به معنی (سخن گفتن، صحبت کردن، حرف زدن و گفتگو) می باشد، در زبان عامه با مصدر مرکب( گپ زدن) بکار برده می شود.
گپ زدن . [ گ َ زَ دَ ] (مص مرکب ) گفتن . سخن گفتن .بیهوده و دراز گفتن . پر گفتن . پرگویی کردن . در تداول عامه نیز مستعمل است . رجوع به گپ شو...