خان
نویسه گردانی:
ḴAN
خان ( rifling) به شیارهای موازی و مارپیچی در داخل لوله برخی تفنگها و دیگر جنگافزارها گفته میشود. وجود خان باعث میشود که گلوله با چرخش حول محور حرکت خود از لوله خارج شود. خان با ایجاد حرکت چرخشی در گلوله باعث پایداری ژیروسکوپی گلوله و افزایش دقت تیراندازی میشود. درگیری خان با نوارهای پیشران پرتابهها باعث چرخش پرتابه میشود.[۱] خان در دو نوع چپ گرد و راست گرد وجود دارد. کار افزودن خان به لوله سلاحها یا دیگر لولهها را «خانکِشی» میگویند https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AE%D8%A7%D9%86_(%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%AD%D9%87) https://en.wikipedia.org/wiki/Rifling
واژه های همانند
۶۲۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۹ ثانیه
زبردست خان . [ زَ ب َ دَ ] (اِخ ) از امراء والاشاهیان ۞ و صاحبان مناصب بزرگ دربار شاه جهان امپراطور متوفی 1076 هَ . ق . هند است . میرعبدالرزاق...
قاروان خان . [ رْ ] (اِ مرکب ) کاروان خان . این خطابی است ایرانی . (از سفرنامه ٔ شاه ایران ) (آنندراج ).
علیقلی خان . [ ع َ ق ُ ] (اِخ ) (حاج ...)ملقب به سردار اسعد. او فرزند سوم حسینقلی خان ایلخانی بختیاری بود. وی یکی از سران جنبش آزادی خواهی ...
علیقلی خان . [ ع َ ق ُ ] (اِخ ) ابن شاه وردی خان ، والی لر کوچک . وی تا آخر عمر به صورت تبعید در خراسان می زیست و برخی اشعار او را نصرآبادی ن...
عربشاه خان . [ ع َ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گرمادوز، بخش کلیبر شهرستان اهر. ناحیه ای است کوهستانی .هوای آن معتدل مایل به گرمی است . ...
طایانک خان . (اِخ ) پادشاه یا خان طایفه ٔ نایمان مغول که چنگیزبر او ظفر یافت . حمداﷲ مستوفی آرد: در سنه ٔ تسع و تسعین و خمسمائة چنگیزخان بر او...
شیبانی خان . [ ش َ ] (اِخ ) رجوع به شیبانی محمد و شیبک خان و فهرست اعلام حبیب السیر چ خیام ج 4 شود.
ده قره خان . [ دِه ْ ق َ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گوهر بخش بافت شهرستان سیرجان . واقع در 36هزارگزی شمال باختری بافت . سکنه ٔ آن 227 تن...
ده عباس خان . [ دِه ْ ع َب ْ با ] (اِخ ) دهی است از بخش میان کنگی شهرستان زابل . واقع در شش هزارگزی جنوب باختری ده دوست محمد. سکنه ٔ آن 195 ...
گذر تقی خان . [ گ ُ ذَ رِ ت َ ] (اِخ ) محله ای است در طهران ، در جنوب خیابان سپه و شمال سنگلج .