ختا خطا ختن کاتای خطای ختای
نویسه گردانی:
ḴTA ḴṬA ḴTN KATAY ḴṬAY ḴTAY
کاتای (Cathay) (/kæˈθeɪ/) [خطای/ختای] نامی است تاریخی برای چین که مدتها در اروپا [بعنوان سرزمینی متفاوت] بکار می رفت. در اوایل دوره مدرن، اروپایی ها کاتای را تمدنی کاملاً مجزا و متمایز از چین تصور می کردند. با افزایش اطلاعات درباره آسیای شرقی، کاتای همان چین شناخته و لفظ «کاتای» منحصرا مبدل به نامی خیال انگیز برای چین شد. Cathay ریشه در خیطان/خیتان Khitan دارد، [1] نام قومی صحرا گرد پیرا مغولی که از سال 916 تا 1125 بعنوان دودمان لیائو در شمال چین حکومت می کردند و بعدها، پس از سرنگونی حکومتشان بدست دودمان جین، به غرب مهاجرت کرده به مدت یک قرن پادشاهی قره خطایی/قراختاییان(لیائوی باختری) را تشکیل دادند. خطا/ختا در اصل نامی بود که مردم آسیایی مرکزی و غربی و اروپاییها به شمال چین می دادند. مارکوپولو نیز در سفرنامه اش در چینِ دوران دودمان یوان از همین نام استفاده کرده و (جنوب چین را مانجی/ Mangi) خوانده. اودوریک پوردِنونی (متوفی 1331) نیز در سفرنامه خود پیش از 1330 م. احتمالأ در فاصله1321تا1330، از ختای و خان آن گوید. کاتای برگرفته از نام خیتان هاست. شکلی از نام کاتای/ Cathai در یک سند مانوی بزبان اویغوری در حدود سال 1000 م. آمده.[2] خیتان ها خود را کیدان/ Qidan می نامند اما در زبان اویغورهای باستان، -n یا -ń نهایی تبدیل به -y شد و احتمالأ این شکل از نام منشأ ختای/خطای نویسندگان مسلمان ادوار بعد باشد.[3] بعد ها این ضبط نام از طریق مسلمانان و منابع روسی وارد اروپای قرون وسطی و اوایل دوره مدرن شد.[4] خیتان ها در بخش مسلمان نشین آسیای مرکزی شناخته شده بودند: در سال 1026 م. فرستادگان حکمران لیائو به دربارغزنوی (درغزنه، در افغانستان امروزی) رفتند این شخص "خطا خان"/"Qatā Khan" ، یعنی حاکم خطا توصیف شده. خطا یا ختا در دهه های بعد در نوشته های بیرونی و ابوسعید گردیزی آمده است.[2] نظام الملک دانشمند و وزیر ایرانی (1018-1092) در سیاست نامه خود از خطا و چین، ظاهراً به عنوان دو کشور جداگانه[2] یاد می کند (احتمالاً به ترتیب در اشاره به پادشاهی های لیائو و سونگ). رَواج این نام در جهان اسلام پس از جایگزینی دودمان ختایی لیائو با دودمان جورجی جین در اوایل قرن دوازدهم م. ادامه یافت. تاریخ ایران در توصیف سقوط پادشاهی جین به دست مغول ها (1234)، کشور فتح شده راKhitāy یا Djerdaj Khitāy (یعنی ختای جورجی "Jurchen Cathay" ) می خواند.[2] خود مغول ها در تاریخ سری خود (Secret History ) (قرن سیزدهم) هم از ختائیان ها و هم از قره ختائیان ها یاد می کنند.[2] در حدود سال 1340 فرانچسکو بالدوچی پگولوتی، تاجری از فلورانس، کتاب شیوه/دستینه تجارت= Pratica della mercatura، راهنمای تجارت در چین، کشوری که کاتای نامید، تألیف و در آن به وسعت خانبالیق (بیژینگ/پکن امروزی) و شیوه تبدیل نقره به چاو چینی که بتوان در خرید اقلام تجملی چون ابریشم بکار برد اشاره کرد.[5][6] هنوز در بسیاری از زبان های ترکی و اسلاوی واژه های مرتبط با ختای/خطای در اشاره به چین استفاده می شود. در زبان اویغوری قوم نامِ مشتق از ختای/خطای/ Khitay در اشاره به قوم هان چین، نزد گوینده و کسانی که بدان نامیده شوند تحقیر آمیز شمرده می شود و مقامات جمهوری خلق چین کوشیده اند استفاده از آن را ممنوع کنند.[4] این لفظ همچنین دلالتی شدید بر ناسیونالیسم اویغور دارد.[7] ختای/حطای/کاتای/کاثای و مانجی/مانزی/ماچین/ماصین وقتی سیاحان اروپایی و عرب آغاز سفر به پادشاهی مغول کردند، چین شمالی تحت فرمان مغول را با نگارش های مختلف ختای/خطای/کاثای Cathay خواندند. این نام در نوشته های جیوانی د پیان دل کارپین (حدود 1180-1252) (به صورت کیتایا/ Kitaia)، و سفرنامه ویلیام روبروک (حدود 1220-حدود 1293) (با ضبط کاتایا یا کاتایا/ Cataya / Cathaia) آمده.[8] سفر در سرزمین کوبلای خان اثر مارکو پولو داستانی به نام «جاده کاتای» دارد. رشیدالدین همدانی، ابن بطوطه و مارکوپولو همگی از چین شمالی به عنوان کاتای یاد میکردند، در حالی که چین جنوبی که دودمان سونگ اداره میکرد، مانجی، مانزی، چین یا صین نامیده می شد.[8] مانجی یا مانزی Manzi (蠻子) یا Mangi در چینی لفظی است تحقیرآمیز به معنای "بربرهای جنوب" (در دوره های متقدم از مان/ Man در اشاره به چین جنوبی که چینی نشده مانده بود استفاده می شد) و از همینرو چینی ها در توصیف خود و کشور خود بکار نمی بردند، اما مغول ها آنرا بکار توصیف مردم و سرزمین جنوب چین زدند.[9][10] نام چین جنوبی که معمولاً در نقشههای غربی قرون وسطی بکار رفته مانجی Mangi بود، لفظی که در نقشههای قرن شانزدهم هم استفاده شده.[11] یکی شمردن کاتای و چین اطلاعات بیشتر در: Europeans in Medieval China, Sino-Roman relations, Serica, and Daqin تقسیم چین به بخش های شمالی و جنوبی که دودمان های لیائو، جین و یوان در شمال و دودمان سونگ در جنوب بترتیب بر آنها حکومت کردند، در اواخر قرن سیزدهم با فتح جنوب چین بدست سلسله یوان پایان یافت. در حالی که آسیای مرکزی چین را از مدتها قبل با نامهایی مشابه کاتای میشناخت، این کشور برای مردمان آسیای جنوب شرقی و هند با نامهایی مشابه چین شناخته میشد (مثل چینا/ Cina در مالایی امروزی). در این بین، در خود چین، مردم معمولاً محل زندگی خود را به نام قلمرو دودمان حاکم میخواندند، مثلاً دا مینگ گوئو ("پادشاهی مینگ بزرگ")، یا به عنوان "پادشاهی میانه/مرکزی، جونگو (Zhongguo 中國). برای جزئیات به نام های چین رجوع شود. وقتی پرتغالی ها به آسیای جنوب شرقی رسیدند، آلفونسو آلبوکرکی (Afonso de Albuquerque مالاکا را در 1511 گشود) و (خورخه آلوارز که در سال 1513 به مصب رود مروارید رسید، سواحل جنوبی چین را فتح کرد)، شروع به نامیدن این کشور به نام رایج آن در جنوب و جنوب شرقی آسیا کردند. [12] برای اروپایی ها بلافاصله مشخص نشد که آیا این چین همان کشوری است که در سفرنامه مارکوپولو کاتای خوانده شده. بنابراین غیرمعمول نیست که در نقشههای قرن 16 لفظ "چین" را فقط برای منطقه ساحلی که اروپاییها از قبل به خوبی با آن آشنا بودند (به عنوان مثال، صرفا گوانگدونگ/خانفو/کانتون در نقشه سال 1570 آبراهام اورتلیوس) بکار برده و کاتای اسرارآمیز را در جایی در درون بوم انگارند. شیوه جراردوس مرکاتور در نمایش «پادشاهی کاتای» در سواحل اقیانوس آرام در شمال شرقی چین در تعدادی از نقشههای منتشر شده در دهههای بعد همچنان رایج بود. گروه کوچکی از یسوعیان به زعامت ماتئو ریچی که هم باسواد بودند و هم میتوانستند در سراسر چین سفر کنند از کتابهای چینی و از گفتگو با مردم از هر صنف و طبقه در مورد کشور کسب اطلاعات کردند. ماتئو ریچی در طول 15 سال اولین اقامت خود در چین (1583-1598) این ظن قوی را ایجاد کرد که "کاتایِ" مارکوپولو صرفاً نام "تاتاری" (یعنی مغولی) کشوری است که در آن سفر می کند، یعنی چین است. ریچی استدلال های خود را با نشان دادن مطابقت های متعدد بین گزارش های مارکوپولو و مشاهدات خود تقویت می کرد: - رود "یانگ تسه" پادشاهی چین را به دو نیمه تقسیم می کند که 9 استان ("سلطنت") در جنوب رود و 6 استان در شمال دارد؛ - کاتای" مارکوپولو درست در جنوب "تارتاریا/تاتارستان" است و ریچی دریافت کشوری بین پادشاهی مینگ و "تارتاریا" (یعنی سرزمین های مغولان و منچو ها) نیست. - جائی به نام "کاتای" حتی بگوش مردم چین نخورده بود. مهمتر از همه، هنگامی که یسوعی ها در سال 1598 برای اولین بار به پکن رسیدند، با تعدادی از "محمدیان/مسلمانان" یا "ترکهای عرب" نیز دیدار کردند - میهمانان یا مهاجران کشورهای مسلمان به غرب چین، به ریچی گفتند در کاتای بزرگ زندگی می کنند. همه اینها او را کاملا متقاعد کرد که کاتای در واقع همان چین است.[13] یسوعیان مستقر در چین بسرعت به همکاران خود در گوا (هند پرتغالی ها) و اروپا در مورد کشف هویت کاتای-چین اطلاع دادند. به عنوان مثال این مطلب در نامه سال 1602 همکار ریچی، دیِگو پانتوجا، که در سال 1605 بهمراه دیگر نامه های یسوعیان در اروپا منتشر شد، آمده است.[14] با این حال، یسوعیان هند قانع نشدند، زیرا به گفته منابع اطلاعاتی آنها (تُجّاری که به پایتخت های مغولان هند (آگرا و لاهور سفر کرده بودند)، کاتای - کشوری که می شد از طریق کاشغر بدان رسید - جمعیت مسیحی بزرگی داشت، در حالی که یسوعیان در چین هیچ مسیحی نیافته بودند.[15][16] علت پنداشتِ قدیم مُطَّلِعان مسلمان آسیای مرکزی که چینِ دودمان مینگ کشوری است سخت مسیحی را می توان با شباهت های متعدد بین آیین های کلیسایی مسیحی و بودایی- از داشتن مجسمه های مجلل و لباس های کلیسایی گرفته تا سرودهای گریگوری- که باعث می شود این دو دین بچشم تاجر مسلمان بسیار شبیه یکدیگر باشند، توضیح داد.[17] بسا که موجب پیدایش اسطوره جان پریستر همین پنداشت باشد. یسوعیان هند بمنظور حل و فصل بحث و جدل بر سر چین و کاتای، برادری غیر روحانی پرتغالی به نام بنتو دی گویس را به سفر اکتشافی زمینی به شمال و شرق فرستادند تا به کاتای برسد و یک بار برای همیشه دریابد کاتای همان چین است یا کشوری دیگر. گویس تقریباً سه سال (1603-1605) را با کاروانهای تُجّار مسلمان از افغانستان، بدخشان، کاشغر و پادشاهی سیالیس/قرهشهر(به لاتینKashgaria) گذراند. در سال 1605، در سیالیس، او نیز متقاعد شد که مقصدش چین است، زیرا با اعضای کاروانی که از پکن به کاشغر بازمیگشتند، ملاقات کرد که اطلاع دادند در بیجینگ/پکن مقیم همان مسافرخانه ای شدند که یسوعیهای پرتغالی اقامت دارند. (در واقع، آنها همان «ساراسنها/اعرابی» بودند که چند ماه قبل به ریچی تأیید کرده بودند که در «کاتای» هستند). دی گویس در شوژو، گانسو- اولین شهر پادشاهی مینگ چین که به آن رسید - در انتظار دریافت تذکره حرکت به سمت بیجینگ/پکن درگذشت. اما، به قول هنری یول، همین سفر اکتشافی باعث شد «کاتای... سرانجام از نظر محو شده تنها چین در ذهن و دهان مردم باقی ماند».[18] با این همه هنوز در اروپا نتیجه گیری ریچی و دی گویس برای همه کاملاً قانع کننده نبود. ساموئل پُرچِس، که در سال 1625 ترجمه انگلیسی نامه پانتوجا و روایت ریچی را منتشر کرد، به این فکر افتاد که شاید هنوز بتوان کاتای را در جایی در شمال چین یافت.[16] در این دوره، بسیاری از نقشهنگاران کاتای را در سواحل اقیانوس آرام، در شمال بیجینگ (پکن) قرار میدادند که قبلاً برای اروپاییها شناخته شده بود. مرزهای ترسیم شده روی برخی از این نقشهها ابتدا کاتای را به بخش شمال شرقی چین تبدیل میکند (مثلاً نقشه 1595 کار جراردوس مرکاتور)، یا بعداً، نقشه منطقه ای که چین را با دیوار بزرگ و احتمالاً برخی از کوهها و/یا بیابان از کاتای جدا میکند. مانند نقشه 1610 اثر جودوکوس هاندیوس یا نقشه 1626 کار جان اسپید (JohnSpeed). یان یولیوس لودِوِک دایفِداک J. J. L. Duyvendak این فرضیه را مطرح کرد که بی اطلاعی از این حقیقت که "چین" همان "کاتای" قدرتمند مارکوپولو است باعث شد فرماندار هند شرقی، یان پیترزون کوئنِ هلندی، سیاست "شوم" (برای هلندی ها) «صرفاً یک پادشاهی شرقی دیگر» را در قبال پادشاهی خاندان مینگ پیش گیرد.[19] احتمالا آخرین میخ به تابوت تصور وجود کاتای به عنوان کشوری جدا از چین وقتی کوبیده شد که در سال 1654 مستشرق هلندی یاکوبوس گولیوس به یسوعی ساکن چین، مارتینو مارتینی، که از لیدن می گذشت، برخورد. گولیوس زبان چینی نمی دانست، اما با زیج ایلخانی، اثر منجم ایرانی نصیرالدین طوسی، که در سال 1272 تکمیل شد و در آن به شرح تقویم چینی ("کاتایان") پرداخته بود آشنا بود.[20] گولیوس در دیدار با مارتینی شروع به برشمردن نام دوازده برجی کرد که به گفته نصیرالدین، "کاتایانی ها" روز را بدان تقسیم می کردند - و مارتینی، که البته فارسی نمی دانست، توانست فهرست را پی گیرد؛ نام 24 فصل شمسی نیز همخوانی داشت. به نظر می رسد همین موضوع که مارتینی بسرعت در پیوست/ "Additamentum" اطلس چین خود منتشرکرد سرانجام اکثر محققان اروپایی را متقاعد ساخت چین و کاتای یکی بیش نیستند.[16] حتی در آن زمان، برخی از مردم همچنان کاتای را متمایز از چین میدانستند، مانند جان میلتون در دفتریازدهم بهشت گمشده (1667).[21] در 1939، گیاهشناس ژاپنی هیسائو میگو (به ژاپنی: 御江久夫)[22][23]) مقالهای در مجله موسسه علوم شانگهای منتشر کرد که در آن به توصیف زنبق کاتاینسیس (به معنی زنبق چینی) پرداخت.[24] سیر تحول ریشه شناختی سیر تحول ریشه شناختی از خیتان به کاتای در مسیر حرکت این لفظ به سمت غرب چنین است: مغولی/کلاسیک مغولی: ᠬᠢᠲᠠᠳQitad, Hyatad (Khyatad) اویغوری: خىتای (Xitay) فارسی: ختای (ختای) قرقیزستان: Кытай (Kytai) قزاق: قىتای، Қыtaй، Qıtay تاتاری کازان: Кытай (Qıtay) روسی: Китай (Kitay) اوکراینی: Китай (Kytaj) بلاروسی: Кітай (Kitaj) بلغاری: Китай (Kitay) گرجی: ხატაეთი (خاتاتی (باستانی یا منسوخ)) ازبکی: Хитой (Xitoy) لهستانی: کیتاج صربی: Kitaj (Китaj) کرواتی: کیتاج لاتین قرون وسطی: Cataya، Kitai ایتالیایی : Catai اسپانیایی : Catay پرتغالی: Cataio یا Catai فرانسوی، انگلیسی، آلمانی، هلندی، اسکاندیناویایی:[نیازمند منبع] Cathay هنوز در بسیاری از زبان های ترکی و اسلاوی شکلی از "کاتای" (به عنوان مثال روسی Китай/کیتای) به عنوان نام امروزی متداول چین بجا مانده. در جاوه ای، لفظ (Katai, Katé) (کاتای، کاته) داریم،[25] که به «آسیای شرقی» اشاره دارد که در لغت به معنای «کوتوله» یا «پا کوتاه» در زبان امروزی است.[نیازمند منبع]. در زبان انگلیسی، لفظ Cathay گاهی اوقات در اشاره به چین به کار می رفت، اگرچه به طور فزاینده ای فقط به معنایی خیال انگیز، تا این که در قرن 19 که به طور کامل "چین" بجایش نشست. شخصی از Cathay (یعنی فردی چینی) نیز به انگلیسی به عنوان Cathayan یا Cataian نوشته شده. با این حال در زبان انگلیسی دو لفظ "چین" و "کتای" تاریخچه ای تقریباً برابر هم دارند. کاتای هنوز خیال انگیزانه بکار می رود. خط هوایی ملی هنگ کنگ کاتای پاسیفیک/ Cathay Pacific نام دارد. نام یکی از بزرگترین بانک های تجاری تایوان، کاتای یونایتد است. رمان آفرینش اثر گور ویدال از این نام در اشاره به «ایالتهای بین یانگ تسه و رودهای زرد» استفاده میکند، زیرا داستان رمان در قرنهای پنجم و ششم قبل از میلاد میگذرد. کاتایِ ازرا/عِزرا پاوند (1915) مجموعه ای از اشعار کلاسیک چینی است که آزادانه به شعر انگلیسی ترجمه شده است. در Warhammer Fantasy، تخیل مجدد خارقالعادهای از جهان که بعنوان محیطی برای رمانها و بازیهای مختلف تولیدیGames Workshop استفاده میشود، گراند کتای بزرگترین پادشاهی انسانی است که در شرق دور صحنه و بر اساس چین قرون وسطی قرار دارد.[26] Cathay بیشتر به عنوان اسم خاص رایج است، مانند Cathay Pacific Airways یا Cathay Hotel Cathay Bank بانکی با شعب متعدد در سراسر ایالات متحده و سایر کشورها است. Cathay Cineplex مجتمع سینمایی به مدیریت سازمان Cathay در سنگاپور. Cathay United Bank و Cathay Life Insurance به ترتیب شرکت های خدمات مالی و شرکت بیمه مستقر در تایوان اند. References Citations 1. • "Cathay". Encyclopædia Britannica Online. Encyclopædia Britannica. 2009. Retrieved 23 June 2009. • • Wittfogel (1946), p. 1. • • Sinor, D. (1998), "Chapter 11 – The Kitan and the Kara Kitay", in Asimov, M.S.; Bosworth, C.E. (eds.), History of Civilisations of Central Asia, vol. 4 part I, UNESCO Publishing, ISBN 92-3-103467-7 • • James A. Millward & Peter C. Perdue (2004). S.F. Starr (ed.). Xinjiang: China's Muslim Borderland. M.E. Sharpe. p. 43. ISBN 9781317451372. • • Spielvogel, Jackson J. (2011). Western Civilization: a Brief History, Boston: Wadsworth, Cencage Learning, p. 183, ISBN 0-495-57147-4. • • See the following source for the title "Cathay and the Way Tither": Editors of the Encyclopædia Britannica. "Francesco Balducci Pegolotti." Encyclopædia Britannica (online source). Accessed 6 September 2016. • • Dillon, Michael (2003). Xinjiang: China's Muslim Far Northwest. p. 177. • • Wittfogel (1946), p. 2 • • Henry Yule; Henri Cordier (1967), Cathay and the Way Thither: Preliminary essay on the intercourse between China and the western nations previous to the discovery of the Cape route, p. 177 • • Tan Koon San (15 August 2014). Dynastic China: An Elementary History. The Other Press. p. 247. ISBN 9789839541885. • • Donald F. Lach (15 July 2008). Asia in the Making of Europe, Volume I: The Century of Discovery. The University of Chicago Press. p. 817. ISBN 9780226467085. • • Matteo Ricci, writing less than a century after the events, states: "Today the people of Cochin and the Siamese as well, from whom the Portuguese learned to call the empire China, call this country Cin". (Gallagher (1953), pp. 6–7) • • Gallagher (trans.) (1953), pp. 311–312. Also, in p.7, Ricci and Trigault unambiguously state, "the Saracens, who live to the west, speak of it [China] as Cathay". • • Lach & Van Kley (1993), p. 1565. Pantoja's letter appeared in Relación de la entrade de algunos padres de la Compania de Iesus en la China (1605) • • Yule, pp. 534–535 • • Lach & Kley (1993), pp. 1575–1577 • • Gallagher, p. 500; Yule, pp. 551–552 • • Henry Yule (1866), p. 530. • • Duyvendak, J. J. L. (1950), "Review of "Fidalgos in the Far East, 1550–1770. Fact and Fancy in the History of Macao" by C. R. Boxer", T'oung Pao, Second Series, BRILL, 39 (1/3): 183–197, JSTOR 4527279 (specifically pp. 185–186) • • van Dalen, Benno; Kennedy, E.S.; Saiyid, Mustafa K., "The Chinese-Uighur Calendar in Tusi's Zij-i Ilkhani", Zeitschrift für Geschichte der Arabisch-Islamischen Wissenschaften 11 (1997) 111–151 • • "Why Did Milton Err on Two Chinas?" Y. Z. Chang, The Modern Language Review, Vol. 65, No. 3 (Jul., 1970), pp. 493–498. • • De-Yuan Hong; Stephen Blackmore (2015). The Plants of China. Cambridge University Press. pp. 222–223. ISBN 9781107070172. • • "中国植物采集简史I — 1949年之前外国人在华采集(三)" (in Chinese). 中国科学院昆明植物研究所标本馆. 1 December 2014. Retrieved 9 October 2015. • • "Iridaceae Iris cathayensis Migo". ipni.org (International Plant Names Index). Retrieved 21 January 2014. • • "Ini Delapan Ramalan Joyoboyo tentang Nusantara yang Dipercaya Sakti". Detik News. (in Indonesian, transcription of King Jayabaya's prophecy) • Zak, Robert (19 October 2021). "Our first look at Total War: Warhammer 3's Cathay army in action is spectacular". PC Gamer. Retrieved 11 January 2022. Sources • Karl A. Wittfogel and Feng Chia-Sheng, "History of Chinese Society: Liao (907–1125)". in Transactions of American Philosophical Society (vol. 36, Part 1, 1946). Available on Google Books. • Trigault, Nicolas S. J. "China in the Sixteenth Century: The Journals of Mathew Ricci: 1583–1610". English translation by Louis J. Gallagher, S.J. (New York: Random House, Inc. 1953) of the Latin work, De Christiana expeditione apud Sinas based on Matteo Ricci's journals completed by Nicolas Trigault. Of particular relevance are Book Five, Chapter 11, "Cathay and China: The Extraordinary Odyssey of a Jesuit Lay Brother" and Chapter 12, "Cathay and China Proved to Be Identical." (pp. 499–521 in 1953 edition). There is also full Latin text available on Google Books. • "The Journey of Benedict Goës from Agra to Cathay" – Henry Yule's translation of the relevant chapters of De Christiana expeditione apud Sinas, with detailed notes and an introduction. In: Yule, Sir Henry, ed. (1866). Cathay and the way thither: being a collection of medieval notices of China. Issue 37 of Works issued by the Hakluyt Society. Translated by Yule, Sir Henry. Printed for the Hakluyt society. pp. 529–596. • Lach, Donald F.; Van Kley, Edwin J. (1994), Asia in the Making of Europe, Chicago: University of Chicago Press, ISBN 978-0-226-46734-4. Volume III, A Century of Advance, Book Four, East Asia. • v • t • e Liao dynasty topics History • Goryeo–Khitan War o First conflict o Second conflict o Third conflict • Chanyuan Treaty • Northern Liao • Western Liao o Battle of Qatwan • Eastern Liao • Later Liao See also • Khitan people o Yelü clan • Emperors • Memorial for Yelü Yanning • Administrative divisions • Coinage • History of Liao Categories: • Names of China • History of China Navigation menu • Not logged in • Talk • Contributions • Create account • Log in • Article • Talk • Read • Edit • View history Search • Main page • Contents • Current events • Random article • About Wikipedia • Contact us • Donate Contribute • Help • Learn to edit • Community portal • Recent changes • Upload file Tools • What links here • Related changes • Special pages • Permanent link • Page information • Cite this page • Wikidata item Print/export • Download as PDF • Printable version Languages • العربیة • Deutsch • Español • Français • 한국어 • Italiano • Polski • Português • 中文 Edit links • This page was last edited on 20 June 2022, at 17:58 (UTC).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.