اجازه ویرایش برای همه اعضا

میرزا حسین خان سپهسالار مشیر الدوله

نویسه گردانی: MYRZʼ ḤSN ḴAN SPHSALAR MŠYR ʼLDWLH
مشیرالدوله "میرزا حسین‌خان سپهسالار"، یکی از صاحب منصبان و مدتی را بعد از امیرکبیر صدراعظم ایران در دربار ناصرالدین شاه بود. فهرست مندرجات ۱ - شرح حال اجمالی ۲ - مشیرالدوله قبل از صدارت ۳ - دوران صدارت ۴ - سیاست خارجی ۴.۱ - اعطای امتیاز استخراج معادن ۴.۲ - ترتیب سفر شاه به اروپا ۵ - پایان کار مشیر الدوله ۶ - پانویس ۷ - منبع ۱ - شرح حال اجمالی [ویرایش] "میرزا حسین خان" فرزند "میرزا نبی خان امیردیوان قزوینی" در سال ۱۲۴۳ ه.ق. متولد شد، اجداد وی اهل «علی آباد» مازندران بودند. پدر بزرگ وی معروف به "عابدین بیک" در «قزوین» در خدمت "شاهزاده علینقی میرزای رکن‌الدوله" حکمران قزوین به دلاکی اشتغال داشت به این سبب دشمنان "میرزا حسین خان" را "دلاک‌زاده" لقب می‌دادند. [۱] پدر وی در دستگاه حکومتی "رکن‌الدوله" مال و ثروتی ‌اندوخته و نردبان ترقی را طی نمود، به نحوی که هم یکی از دختران "فتحعلی‌شاه" را به زنی گرفت و هم به حکمرانی «اصفهان» و «فارس» رسید، وی در سال ۱۲۷۴ ه.ق. حکمران شیراز شد و در رفع اختلافات بین لشکریان و کشوریان در شیراز توفیقاتی به دست آورد و چون ترتیب عروسی "گلین خانم" دختر "احمدعلی میرزا" را با "ناصرالدین شاه" به بهترین وجه فراهم نمود، قرب و منزلت وی در نزد شاه افزایش یافت. [۲] ۲ - مشیرالدوله قبل از صدارت [ویرایش] رشد و ترقی "میرزا حسین‌خان سپهسالار" عمدتاً مرهون توجهات خاص "امیرکبیر" می‌باشد و این هم نبود؛ مگر به خاطر روابط خوبی که بین امیرکبیر و "امیردیوان" وجود داشت، امیرکبیر پس از رسیدن به صدارت چهار فرزند ذکور «امیردیوان» را به تهران خواسته و آنها را به کارهای دولتی گماشت و میرزا حسین‌خان را که فرزند بزرگ امیردیوان بود، را برای تحصیل به خارج از کشور اعزام نمود و چون فرد باهوشی بود، با زبان‌های فرانسه و عربی آشنا شد و بعد از مراجعت به کشور وکیل کارهای پدرش گردید و در وزارت «امور خارجه» مشغول انجام وظیفه شد. بعد از مرگ پدر، امیرکبیر وی را به دلیل اوضاع مالی بدی که داشت به کارپردازی هند اعزام نمود. [۳] اقامت وی در «بمبئی» به مدت سه سال به طول انجامید و بعد از سه سال با ثروت فراوانی به ایران مراجعت نمود و در سال ۱۲۷۱ه.ق. یعنی در زمان صدارت "میرزا آقاخان نوری" با سمت «جنرال قنسولی» عازم ماموریت به تفلیس شد. در سال ۱۲۷۵ ه.ق. به سمت «وزیر مختاری» ایران در اسلامبول انتخاب گردید. در سال ۱۲۸۰ ه.ق. موقتاً از اسلامبول به تهران فراخوانده شد و یکی از اجزاء اجرائی «دارالشورای» دولتی گردید و مجدداً به اسلامبول بازگشت. در سال ۱۲۸۵ ه.ق. یعنی ده سال بعد از اشتغال به سمت «جنرال قنسولی» در اسلامبول به تهران احضار و از درجۀ «وزیر مختاری» و «ایلچی گری» مخصوص به مقام «سفارت کبری» نائل آمد و مجدداً به اسلامبول رفت و مدت دو سال در این سمت مشغول انجام وظیفه بود، تا اینکه در سال ۱۲۸۷ ه.ق. ترتیب عزیمت ناصرالدین شاه به عتبات عالیات را فراهم ساخت، بعد از این مسافرت است که خدمات وی در بغداد و عتبات و خارج از کشور موافق طبع ناصرالدین شاه قرار گرفت و شاه او را با خود به تهران آورده، ابتدا «وزارت عدلیه» و «وزارت وظالیف و اوقاف» و سپس در سال ۱۲۸۸ ه.ق. به لقب «سپهسالاری اعظم» مفتخر گشت و همچنین سمت «سرداری کل سپاه ایران» به وی واگذار شد. او همچنین در این سال جزو اعضای «دارالشورای کبری» در آمد، تا اینکه در ۲۹ شعبان سال ۱۲۸۸ ه.ق. از طرف ناصرالدین شاه به صدراعظمی انتخاب گردید. [۴] ۳ - دوران صدارت [ویرایش] هنگامی که "مشیرالدوله" مقدمات سفر ناصرالدین شاه به عتبات عالیات را فراهم نمود، به دستور شاه از اسلامبول عازم بغداد گردید، بعد از زیارت عتبات ناصرالدین شاه وی را از رفتن به استامبول بازداشته، با خود به ایران آورد و پس از چندی وی را به عضویت دارالشورای کبری انتخاب نمود و مدتی نگذشت که شاه جهت سر و سامان دادن به اوضاع سپاهیان ایران مشیرالدوله را به «وزارت اعظم عساکر» منصوب و لقب «سپهسالاری» به وی اعطا کرد. وی یک ماه و نیم بعد از طی صدور فرمانی به منصب صدارت عظمی ارتقای مقام یافت. [۵] او بعد از رسیدن به مقام صدر اعظمی بخشنامه‌هایی خطاب به کارکنان دولت و حکام ولایات صادر کرد و آنها را از رشوه‌خواری و قوم و خویش‌بازی برحذر داشت و هر کس که از اجرای دستورات وی تعدی کرد، را تنبیه و مجازات نمود. [۶] اقدامات مشیرالدوله در بدو صدارت او یادآور اقدامات امیرکبیر بود و مردم فکر می‌کردند، امیرکبیر، دومی ظهور کرده است و مشکلات ایران به زودی بر طرف خواهد شد؛ اما بر خلاف انتظارات مردم، اقدامات مشیرالدوله بیشتر در راستای اهداف بیگانگان بود. [۷] تنها چهل و هفت روز از صدارت وی سپری نگردیده بود که "ملکم خان" را از ترکیه به تهران احضار و به معاونت صدارت منصوب کرد و بعد از چندی وی را به سمت «وزیر مختاری ایران» در لندن اتخاب نمود. [۸] در ابتدای صدارت وی قحطی عجیبی ایران را فرا گرفت و مردم این را به فال بد زدند و او نیز برای بر طرف کردن این ظن مردم دست به بذل مال زد و مال بسیاری را بین مردم تقسیم کرد. مشیرالدوله همچنین بعد از انتخاب به صدارت در صدد بر آمد، تا قسمتی از مسؤلیت‌های قبلی خود را به دیگران واگذار نماید. [۹] ۴ - سیاست خارجی [ویرایش] از نظر سیاست خارجی مشیرالدوله بعد از انتخاب به صدراعظمی شروع به همکاری نزدیک با انگلیسی‌ها نمود و به قدری در این زمینه با دست و دلبازی عمل کرد که سرنوشت ایران را دربست در اختیار انگلیسی‌ها قرار داد، زیرا وی ترقی و پیشرفت ایران را در نزدیکی کامل با انگلیسی‌ها می‌دانست. انگلیسی‌ها نیز از فرصت استفاده کرده، شروع به بهره‌برداری نمودند، اولاً اینکه به خواسته‌های خود در تعین حدود سیستان و بلوچستان و کسب امتیاز اقتصادی دست یافتند و ثانیاً با کسب امتیاز فراوان در ایران روس‌ها را ترسانیده و این کشور را وادار کردند، تا قراردادی پیرامون منافع دو کشور در ایران منعقد نمایند. نقشۀ انگلیسی‌ها جهت حکمیت پیرامون بلوچستان و سیستان با اعزام "سر فردریک گلد اسمیت کمیسر" و حاکم دولت انگلیس در ایران به مرحله اجرا در آمد و قسمت‌هایی از سیستان و بلوچستان از ایران جدا شد و صدراعظم ایران در این رابطه به اظهارات "میرزا معصوم خان انصاری" کمیسر ایران مبنی بر تعلق اراضی کیچ، بلیده، جاسق، دزک،... به ایران اعتنایی ننمود و به وی گفت موافق رضای مامور انگلیس عمل نماید. [۱۰] ۴.۱ - اعطای امتیاز استخراج معادن آنچه بیش از همۀ اقدامات مشیرالدوله موجب بدنامی وی گردید، اعطای امتیاز استخراج کلیه معادن ایران به "بارون ژولیوس دو رویتر یهودی"، آلمانی الاصل تابع انگلیس بود. که در بیست و چهار فصل در ۱۸ جمادی الثانی ۱۲۸۹ ه.ق. به امضاء رسید و به موجب آن استخراج کلیه معادن ایران از جمله ذغال‌سنگ، آهن و سرب، ایجاد راه آهن از بحر خزر تا خلیج فارس، دایر کردن تراموای شهری، اجارۀ گمرکات و به طور کلی همۀ منافع ثروت ملی ایران را به مدت هفتاد سال با شرایط سهل و مناسبی در اختیار رویتر قرا می‌داد. [۱۱] این امتیاز که با پرداخت رشوه‌های کلان به افراد ذی‌نفوذ به انعقاد رسیده بود، در ظاهر به یک صراف انگلیسی؛ ولی در باطن به خود دولت انگلستان، واگذار شده بود. این قرارداد اعتراضاتی در ایران به دنبال داشت که وطن پرستان، روحانیون، حکام و مامورین دولتی که منافع آنها در خطر افتاده بود و عمال سیاست خارجی که به حق دلسوز منافع کشور بودند، بهمراه دولت روسیه را می‌توان جزء این معترضین شمرد. [۱۲] تزار روسیه به این امتیازنامه اعتراض کرده و ناصرالدین شاه وعده داد که آن را لغو کند. [۱۳] اگر چه این قرارداد به خودی خود ملغی شد؛ زیرا در قرار داد قید شده بود که بعد از شش ماه از بسته شدن قرار داد باید طرف انگلیسی کار خود را شروع کند که این کار عملی نشد؛ اما امضای آن باعث ایجاد اولین جرقه‌های آزادی خواهی در ایران شد. ۴.۲ - ترتیب سفر شاه به اروپا اقدام دیگر مشیرالدوله در این زمان ترتیب سفر شاه به اروپا بود که خواست با این سفر عظمت اروپا را به شاه نشان دهد. [۱۴] مشیرالدوله شاه را به منظور نزدیکی هر چه بیشتر با انگلستان و جلب همکاری صمیمانه با آن دولت به لندن برد؛ ولی این امر محقق نشد، بلکه دولت انگلستان با ترساندن دولت روسیه او را وادار به حل اختلافات بین دو کشور کرد. [۱۵] دستاوردهای این سفر برای شاه و مشیرالدوله نتیجه عکس داد و باعث شد، عده‌ای از شاهزادگان و مخالفین مشیرالدوله در اصطبل قصر شاه بست بنشینند و از طرفی در تهران آشوب ایجاد شود و خواستار بر کناری صدراعظم شوند؛ لذا شاه بعد از ورود از راه روسیه به ایران، مشیرالدوله را از صدارت بر کنار و حاکم رشت کرد. [۱۶] بعد از چند ماه که از بر کناری مشیرالدوله می‌گذشت و آرامش بر کشور حکمفرما شد، شاه او را «وزیر امور خارجه» کرد و چون کشور فاقد صدر اعظم بود شاه امور را بین "میرزا یوسف مستوفی الممالک" و "مشیرالدوله" تقسیم کرد. [۱۷] ۵ - پایان کار مشیر الدوله [ویرایش] مشیرالدوله بعد از برکناری از صدارت تا سال ۱۲۹۸ ه.ق. در قید حیات بود، در این فاصله وی سمت‌هایی از قبیل عضویت در هیئت شش نفره وزارت جنگ را بر عهده داشت. در فاصله سال‌های ۱۲۹۳ ه.ق. و ۱۲۹۴ ه.ق. در وزارت جنگ و خارجه تلاش نمود، تا اصلاحات بهتری به عمل آورد و در سال ۱۲۹۷ ه.ق. از وزارت «امور خارجه» و «سپهسالاری» معزول و به حکومت «قزوین» منصوب گردید، بعد از مدتی برای سرکوبی فتنه "شیخ عبیدالله" به آذربایجان اعزام گردید و پس از ختم این قائله مجدداً به تهران آمد و ناصرالدین شاه او را برای تسلیت‌گویی به مناسبت قتل "الکساندر دوم" امپراتور روسیه به آنجا اعزام کرد و پس از مراجعت او را «نائب التولیه» خراسان کرد و به دنبال آن شاه سفری به مشهد رفت و در ۲۱ ذیحجه سال ۱۲۹۸ ه.ق. در مشهد در سن پنجاه و هفت سالگی وفات نمود و معروف است که مرگ او به امر شاه و با مسمومیت بوده است. [۱۸] ۶ - پانویس [ویرایش] ۱. ↑ ساسانی، خان مللک، سیاستگران دوره قاجار، ص۵۹. ۲. ↑ ساسانی، خان مللک، سیاستگران دوره قاجار، ص۶۰- ۵۹. ۳. ↑ اعتماد‌السلطنه، محمدحسن‌، صدر التواریخ، ص۲۶۳. ۴. ↑ محمود، محمود، تاریخ روابط سیاسی ایران و انگلیس، ج۳، ص۹۰۸ – ۹۰۹. ۵. ↑ محمود، محمود، تاریخ روابط سیاسی ایران و انگلیس، ج۳، ص۹۱۶. ۶. ↑ بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران، ج۴، ص۴۱۲. ۷. ↑ ساسانی، خان ملک، سیاستگران دوره قاجار، ص۷۶. ۸. ↑ ساسانی، خان ملک، سیاستگران دوره قاجار، ص۷۱. ۹. ↑ امین‌الدوله، میرزا‌علی‌خان، خاطرات سیاسی امین الدوله، ص۴۲. ۱۰. ↑ بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران، ج۴، ص۴۱۶. ۱۱. ↑ مهدوی، هوشنگ، تاریخ روابط خارجی ایران، ص۱۶۳. ۱۲. ↑ ساسانی، خان ملک، سیاستگران دوره قاجار، ص۷۵ – ۷۶. ۱۳. ↑ ساسانی، خان ملک، سیاستگران دوره قاجار، ص۷۵ - ۷۶. ۱۴. ↑ هوشنگ‌ مهدوی، عبدالرضا، تاریخ روابط خارجی ایران، ص۱۶۴. ۱۵. ↑ خواجه نوری، محمود، تاریخ دیپلماسی ایران، ص۱۹۳. ۱۶. ↑ خان ملک ساسانی، سیاستگران دوره قاجار، ص۸۱. ۱۷. ↑ بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران، ج۴، ص۴۱۷. ۱۸. ↑ ساسانی، خان ملک، سیاستگران دوره قاجار، ص۹۲. ۷ - منبع [ویرایش] سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «میرزا حسین خان سپهسالار قزوینی»، تاریخ بازیابی۹۵/۸/۳۰. رده‌های این صفحه : تاریخ ایران | تراجم | رجال سیاسی عصر قاجار | قاجار | مقالات پژوهه | وزیران عصر قاجار
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۱.۴۲ ثانیه
میرزا حسین‌خان مشیرالدوله سپهسالار اعظم مردی نام‌آشنا در تاریخ قاجار است که عده کثیری از مردم تهران و نیز ایران نام او را به‌خاطر مسجد و مدرسه سپهسالا...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.