آهک کردن
نویسه گردانی:
ʼAHK KRDN
آهک کردن. [ هَک کَ دَ] (مص مرکب). سخت متلاشی و ازهم ریزیده کردن: بعض مارها چون بگزند مرد را آهک کنند. در گویش تهرانی: پیر کردن، مریض کردن. گویند زن پیر شهوتران مرد را آهک کند.
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.