تفسیر باطنی
نویسه گردانی:
TFSYR BAṬNY
تفسیر باطنی، گرایشی در تفسیر قرآن جهت کشف و تبیین معانی و معارف باطنی آن میباشد. فهرست مندرجات ۱ - معنای لغوی باطن ۲ - منظور از یاطن در قرآن ۳ - اقسام معارف و احکام قرآنی ۴ - عدم اختلاف در وجود باطن برای قرآن ۵ - مراتب باطن ۶ - متفاوت بودن تفاسیر با رویکرد باطنی ۶.۱ - از نظر شیعه امامیه ۶.۲ - از دیدگاه اسماعیلیه ۶.۳ - از نگاه صوفیان ۷ - مقصود از تفسیر باطنی ۸ - علت نامگذاری به اسماعیلیه ۹ - امامت از دیدگاه اسماعیلیه ۱۰ - پیشینه تفسیر باطنی ۱۰.۱ - تأویل قرآن توسط ابومنصور عجلی ۱۰.۲ - رواج تأیل قرآن نزد پیروان ابوالخطاب ۱۰.۳ - عدم وجود کتاب مستقل از باطنیه ۱۱ - زمینه های پیدایش و بالندگی روش تفسیر باطنی ۱۱.۱ - گرفتار شدن روش تفسیر باطنی به فرقه زدگی ۱۱.۲ - عوامل اتهامات ناروا بر ضد امامیه ۱۲ - پیش فرض تأویلات اسماعیلیه ۱۲.۱ - محور تأویلات اسماعیلیه ۱۲.۲ - از ویژگی های اسماعیلیه ۱۳ - مهمتریت دلایل اسماعیلیه در تأویلات ۱۳.۱ - دلیل اول ۱۳.۲ - دلیل دوم ۱۳.۳ - دلیل سوم ۱۴ - جایگاه ظاهر نزد باطنیه ۱۴.۱ - نادیده انگاشتن اصل بیان بودن قرآن ۱۴.۲ - قائل به اباحه مطلق بودن ۱۴.۳ - نظر ناصر خسرو در باره ظاهر و باطن دجال ۱۴.۴ - دیدگاه قاضی نعمان در باره باطن و ظاهر ۱۴.۵ - جدایی ناپذیر بودن ظاهر و باطن ۱۴.۶ - از مفاهیم بنیادین اسماعیلیه ۱۴.۷ - دو ویژگی مهم باطن ۱۴.۸ - موجودات از نگاه ناصر خسرو ۱۴.۹ - اطلاق باطنیه بر اسماعیلیه ۱۴.۱۰ - توسعه یافتن عنوان باطنیه ۱۴.۱۱ - دیدگاه قاضی نعمان در باره امر محسوس ۱۴.۱۲ - تفاوت قائل شدن میان ظاهر و باطن ۱۵ - تکفیر اسماعیلیه از سوی برخی فرق اسلامی ۱۶ - باورهای اسماعیلیه مجموعه ای از تناقضات و تعارضات ۱۷ - برخی از تأویلات اسماعیلیه ۱۸ - انحصاری بودن تأویل باطن ۱۸.۱ - انسانها از دیدگاه اسماعیلیه ۱۹ - محور بنیادین عقاید و فلسفه اسماعیلیان ۲۰ - سلسله مراتب دعات اسماعیلیه ۲۱ - علت عدم یکنواختی در تأویلات اسماعیلیات ۲۲ - از انگاره های اسماعیلیه ۲۳ - پانویس ۲۴ - منبع ۱ - معنای لغوی باطن [ویرایش] باطن در لغت به معنای پنهان در برابر ظاهر و آشکار است. [۱][۲] ۲ - منظور از یاطن در قرآن [ویرایش] منظور از باطن قرآن کریم معانی و معارف و مصادیقیاند که آیات کریمه بر آن ها دلالت پنهان دارند، در مقابل ظاهر• قرآن، معارف و احکامیاند که آیات بر آن دلالت آشکار دارند؛ ۳ - اقسام معارف و احکام قرآنی [ویرایش] به بیان دیگر معارف و احکام قرآنی دو قسم اند: ۱. معارف و احکامی که آیات کریمه قرآن بر مبنای قواعد ادبیات عرب و اصول عقلایی محاوره بر آن ها دلالت دارند که به آن ظاهر قرآن میگویند. ۲. معارفی که دلالت آیات بر آن ها برای همگان آشکار نیست و به معارف باطن قرآن موسوم اند. [۳][۴] ۴ - عدم اختلاف در وجود باطن برای قرآن [ویرایش] با وجود آنکه در اصل وجود باطن برای قرآن هیچ گونه اختلافی نیست و روایات فریقین بر آن دلالت دارند [۵][۶][۷] درباره مقصود از باطن قرآن آرای گوناگونی وجود دارند. [۸] بر اساس روایات فراوان، همه قرآن باطن دارد و باطن آن معانی و مصادیقیاند که دلالت و انطباق آیات بر آن ها آشکار نیست. ۵ - مراتب باطن [ویرایش] باطن مراتبی دارد؛ مراتب آن در سطح دلالت هاى عرفى بوده، براى توده مفسران با تلاش علمى مناسب فهم پذیر است ، ولی برخی مراتب آن از دلالت های عرفی آیات فراترند و جز رازدانان بهره مند از علوم الهی کسی توان فهم آن ها را ندارد. [۹][۱۰] برخی عنوان تفسیر باطنی را بر تفسیر صوفی و عرفانی نیز اطلاق کرده اند. [۱۱] برخی نیز آن را زیر مجموعه تفسیر اشاری دانسته اند. [۱۲] (تفسیر عرفانی) ۶ - متفاوت بودن تفاسیر با رویکرد باطنی [ویرایش] به هر روی تفاسیری با رویکرد باطنی در میان شیعه اثنی عشری ، باطنیه ( اسماعیلیه ) و عارفان و صوفیان فراهم آمده است که با هم متفاوت اند؛ ۶.۱ - از نظر شیعه امامیه از نظر شیعه امامیه ، مقاصد قرآن صرفاً در معانی ظاهری الفاظ خلاصه نمیشوند، بلکه مقاصدی عمیقتر در ورای ظاهر الفاظ نهفتهاند و باطن قرآن هیچ گاه ظاهر آن را باطل نمیکند، بلکه به منزله روحی است که جسم خود را حیات میبخشد. [۱۳][۱۴] افزون بر اینکه تفسیر باطن قرآن شرایط و ضوابط خاص خود را دارد. [۱۵][۱۶] به باور علامه طباطبایی باید میان معنای ظاهری و باطنی آیه ربط طولی و دلالت مطابقی باشد. [۱۷] در روایات تفسیری [۱۸] و تعابیر دانشمندان [۱۹] به معانی باطن قرآن تأویل نیز گفته شده است. [۲۰] ۶.۲ - از دیدگاه اسماعیلیه در دیدگاه تفسیر باطنی اسماعیلی، از دلالت آیات به گونه رأی محور یاد میشود. از نظر آنان، مبنای تفسیر ، رأی و نظر مفسرانشان است. این گروه از آیات قرآنی برای تأیید آرای خویش بهره میگیرند؛ برای مثال، ناصر خسرو واژه «قرآن» را در قالب نظام فکری اسماعیلی تأویل کرده و از رهگذر آن ۴ حرف این واژه را (که از نظر او قرین یکدیگرند) به مقولاتی مانند ناطق، اساس، جد و نفس (اصول فکری اسماعیلی [۲۱] معطوف دانسته است. [۲۲] ۶.۳ - از نگاه صوفیان صوفیان نیز با وجود باور به ظاهر قرآن، با جهت گیری خاص در تفسیر، از نگرشی باطنی برخوردار بوده اند؛ نهایت اینکه وجه غالب مواجهه آن ها واعظانه وتر بیتی بوده است البته در کنار باطن قرآن به ظاهر نیز باور دارند. [۲۳] (تفسیر عرفانی) ۷ - مقصود از تفسیر باطنی [ویرایش] مقصود از تفسیر باطنی در این مقاله همان روش تفسیر باطنی فرقه اسماعیلیه است که به سبب باطنگراییافراطی آنان، عنوان تفسیر باطنی بیشتر بر آثار و اندیشه های آنان اطلاق شده است. ۸ - علت نامگذاری به اسماعیلیه [ویرایش] این گروه از شیعه از آن جهت که امامت اسماعیل، فرزند امام صادق (علیهالسلام) را باور دارند به اسماعیلیه [۲۴] موسوم اند. [۲۵][۲۶][۲۷][۲۸] ۹ - امامت از دیدگاه اسماعیلیه [ویرایش] آنان بر این پندارند که امام صادق (علیهالسلام) در زمان حیات خود، به امامت او اشاره کرده و شیعه را به سویش رهنمون گشته و دستور پیروی از وی را داده است.[۲۹] این فرقه به نام های دیگری نیز همچون باطنیه و تعلیمیه شناخته شده اند. [۳۰][۳۱][۳۲] ۱۰ - پیشینه تفسیر باطنی [ویرایش] ریشه اصلی تفسیر باطنی را باید نزد غالیان شیعه بین النهرین در قرن دوم به ویژه گروه های مغیریه ، منصوریه و خطّابیه جست و جو کرد؛ مغیرة بن سعید (مقتول در ۱۱۹ ق.) ظاهراً نخستین مسلمانی است که برای حروف الفبا معانی رمزی قائل بوده و نیز برخی آیات قرآن کریم را تأویل میکرده است. [۳۳][۳۴] ۱۰.۱ - تأویل قرآن توسط ابومنصور عجلی ابومنصور عجلی (م. ۱۲۴ ق.) رهبر غالیان منصوریه نیز قرآن مجید را تأویل میکرد، چنان که «سماء» را تمثیلی از آل محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و امامان (علیهمالسلام) و «ارض» را تمثیلی از پیروان آنها [۳۵] و با انکار بهشت و دوزخ آن ها را نام دو شخص دانسته است؛ همچنین واجبات و محرمات را به کسانی که دوستی و دشمنی با آن ها واجب است تأویل برده است. ۱۰.۲ - رواج تأیل قرآن نزد پیروان ابوالخطاب بعداً تأویل آیات قرآن نزد پیروان ابوالخطاب (مقتول در ۱۳۸ ق.) بنیانگذار فرقه خطابیه رواج بیشتری یافت. [۳۶][۳۷] در واقع وی نخستین کسی است که در میان مسلمانان نهضتی با خصوصیت باطنی تأسیس کرد. احتمالا جهات مختلف تأویل از این فرقه ـ که گفته شده به فرقه های اسماعیلی بسیار نزدیک بودند ـ به نهضت اسماعیلیه نفوذ کرد، حتی برخی محققان، خطّابیه را از بنیانگذاران اسماعیلیه میدانند. [۳۸] ۱۰.۳ - عدم وجود کتاب مستقل از باطنیه از باطنیه کتابی مستقل در تفسیر قرآن در دست نیست و کسی از آن ها تفسیر جامعی از قرآن تدوین نکرده است. به نظر ذهبی شاید سرّش این باشد که نتوانستهاند با عقاید خود در همه قرآن آیه به آیه پیش روند و برای یکایک آیات قرآن طبق عقاید خویش معنای باطنی بیان کنند. آنچه از آن ها در تفسیر قرآن یافت شده نصوصی پراکنده لابه لای تألیفات دانشمندان آن هاست یا آنچه دیگران از آن ها نقل کرده اند. [۳۹] ۱۱ - زمینه های پیدایش و بالندگی روش تفسیر باطنی [ویرایش] روایات مشهور به «ظهر و بطنِ» قرآن، گزارش شده در منابع روایی شیعه [۴۰] [۴۱][۴۲] و سنّی [۴۳][۴۴][۴۵] زمینه ساز زایش و بالندگی روش تفسیر باطنی در حوزه فرهنگ اسلامی اند. این روایات از لحاظ تاریخی نخستین بار اندکی پس از نزول آغازین آیات قرآن از شخص پیامبراکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) صادر شده است. بعدها عنوان باطن در کلام صحابه ، تابعان به ویژه امامان شیعه (علیهمالسلام) در روایات تفسیری و تأویل آیات قرآنی به کار رفت، تا حدی که یکی از اسباب اختلاف احادیث تفسیری معصومان (علیهمالسلام) اراده معنای ظاهر و باطن از آیه دانسته شده است. [۴۶][۴۷] ۱۱.۱ - گرفتار شدن روش تفسیر باطنی به فرقه زدگی با ظهور فرقه اسماعیلیه در قرن دوم هجری به علل مختلف تاریخی ـ مذهبی و تفسیر نادرست آنان از روایات ظهر و بطن، روش شناخت معانی باطنی آیات دچار کاستی شد و در نهایت این روش تفسیری را به فرقه زدگی مذهبی گرفتار کرد. از آنجا که این گروه در مسیری انحرافی و آمیخته به غلوّ و گزافه گویی در حق پیشوایان دینی نمودار شد و میکوشید تا جریان فکری خود را به مکتب اهل بیت (علیهمالسلام) منسوب کند، امامان اهل بیت (علیهمالسلام) شیعی به ویژه امام صادق (علیهالسلام)، به شدت آنان را طرد کردند. [۴۸][۴۹] ۱۱.۲ - عوامل اتهامات ناروا بر ضد امامیه عدم تبیین منطقی روشِ تفسیر باطنی، بایسته ها و ابزارهای لازم آن توسط اسماعیلیان زمینه ساز اتهامات ناروایی ضد امامیه بوده است. در دوره معاصر نیز کسانی چون گلدزیهر [۵۰] ذهبی [۵۱] و ابوزهره [۵۲] با تکرار همان شبهه ها و نقدها تفسیر شیعه دوازده امامی را به حزبگرایی و آمیختگی به تعصب متهم کردهاند که بخشی از آن از خلط انگاره های اسماعیلی با مبانی تفسیری شیعه دوازده امامی ناشی میشود. ۱۲ - پیش فرض تأویلات اسماعیلیه [ویرایش] پیش فرض تأویلات اسماعیلیه و توجیه کننده آن، نظریه مثل و ممثول و ظاهر و باطن داشتن امور تکوینی و تعمیم آن به امور دینی و تشریعی است. آنان با توجه به این نظریه تأویل را به همه امور دینی تعمیم داده [۵۳][۵۴] حتی پدیدههایی مانند بول ، استنجا و آمیزش جنسی را دارای تأویل و باطن میدانند. اسماعیلیه هرچند اساس و امام را معلم تأویل میدانند و معتقدند تلاویلاتشان را از آن ها گرفته اند؛ ولی هیچ گاه تأویلات خود را به آنان مستند نکرده اند. ۱۲.۱ - محور تأویلات اسماعیلیه در آثار اسماعیلیه هرچند از امامان اهل بیت (علیهمالسلام) یاد شده است، محور تأویلات آن ها، ناطقان، اساسان، حجج، دعات و دیگر سلسله مراتب و حدود و درجات دینی آنان اند. [۵۵] [۵۶] ۱۲.۲ - از ویژگی های اسماعیلیه از ویژگی های اسماعیلیه تمسک به تأویل در شرح متون اسلامی است که در بیشتر موارد ذوقی و آمیخته با ادله غیر علمی است. از نظر دانشوران اسماعیلی متون دینی رموز و اشاراتی به حقایق پنهانی و اسرار نهانیاند که باید کشف شوند. [۵۷] آنان در بیان لزوم و ضرورت تأویل به ارائه شواهدی از کتاب و سنت پرداخته و اعتقاد به ظاهر و باطن داشتن دین را واجب دانسته اند [۵۸] [۵۹] ۱۳ - مهمتریت دلایل اسماعیلیه در تأویلات [ویرایش] به هر روی مهمتر ین ادله این گروه عبارتاند از: ۱۳.۱ - دلیل اول هر ظاهری که به حس درآید مشتمل بر باطنی است که زوج و قرین آن است، زیرا «شئ» در آیه «ومِن کُلِّ شَیء خَلَقنا زَوجَینِ لَعَلَّکُم تَذَکَّرون» [۶۰] شامل همه الفاظ تنزیل نیز میشود و تنها خداوند ، یگانه است و زوج ندارد و جز او قوام هر چیزی به زوجیت است، بنابراین هر چیزی از جمله تنزیل ، ظاهر و باطنی دارد. در قرآن کریم از ظاهر و باطن نعمت و گناه نام برده شده است: «واَسبَغَ عَلَیکُم نِعَمَهُ ظـهِرَةً وباطِنَةً»، [۶۱] «وذَروا ظـهِرَ الاِثمِ وباطِنَهُ». [۶۲][۶۳] ۱۳.۲ - دلیل دوم برخی آیات قرآن را به هیچ روی نمیتوان بر ظاهرش حمل کرد. کرمانی ذیل آیه «اِذ یُغَشّیکُمُ النُّعاسَ اَمَنَةً مِنهُ ویُنَزِّلُ عَلَیکُم مِنَ السَّماءِ ماءً لِیُطَهِّرَکُم بِهِ ویُذهِبَ عَنکُم رِجزَ الشَّیطـنِ ولِیَربِطَ عَلی قُلوبِکُم ویُثَبِّتَ بِهِ الاَقدام» [۶۴] می نویسد: شکی نیست که پلیدی و رجز شیطان همان کفر ، شک ، شبهه ، نفاق ، جهل ، گمراهی و نظایر آن هاست و جای آن دل و اوهام و نفوس انسان هاست و عاقلانه نیست که مانند این امور با آب ظاهری که از آسمان فرو میبارد و کافر و مؤمن در استفاده از آن یکساناند زایل شوند، بنابراین چاره ای جز تأویل آن نیست [۶۵] همچنین به نظر اسماعیلیه آیه شریفه «و اَلَّوِ استَقـموا عَلَی الطَّریقَةِ لاَسقَینـهُم ماءً غَدَقـا» [۶۶] را نمیتوان بر معنای ظاهریش حمل کرد و مراد از «الطَّریقَة» پیامبر و امام بعد از اوست و مراد از «ماءً غَدَقـا» علم فراوان است، زیرا در آب ظاهری، مؤمن و فاسق مساویاند و به اهل استقامت اختصاص ندارد. [۶۷] ۱۳.۳ - دلیل سوم قرآن کریم بیانگر آیات آفاقی و انفسی است: «سَنُریهِم ءایـتِنا فِی الاَفاقِ و فی اَنفُسِهِم حَتّی یَتَبَیَّنَ لَهُم اَنَّهُ الحَقُّ» [۶۸] و الفاظ قرآن، مثلهاییاند که آیات آفاقی و انفسی ممثول آن هستند [۶۹] از این رو باطنیه الفاظ قرآن را بر مراتب هستی مانند عقل اوّل، نفس کل و عقول عشره یا مراتب انسانی مانند «ناطق» و «اساس» حمل میکنند. آن ها بر این باورند که خداوند دین را بر مثال خلایق آورده است، از این رو از پدیده های هستی بر مسائل دینی استدلال میکنند. [۷۰] افزن بر آنچه گذشت آیاتی که بر مَثَل بودن بسیاری از آیات قرآن تأکید دارند مانند [۷۱][۷۲][۷۳] یا بر تأویل داشتن آیات قرآن دلالت دارند مانند؛ [۷۴][۷۵] و احادیث بیانگر اشتمال قرآن بر ظاهر و باطن از دیگر ادله باطنیه اند. [۷۶] ۱۴ - جایگاه ظاهر نزد باطنیه [ویرایش] باطنگرایی افراطی و بی ضابطه در تأویل متون دینی، از ویژگی های اسماعیلیه در میان فرق اسلامی است. [۷۷] [۷۸] بررسی آثار آنان به روشنی نشان میدهد که این فرقه از آغاز باطنگرا بوده و نظام فکری و آیین آنان بر اصل کلی اعتقاد به باطن آموزه های دینی استوار بوده است. [۷۹][۸۰] ۱۴.۱ - نادیده انگاشتن اصل بیان بودن قرآن برخی از فِرَق اسماعیلی در سایه باطنگرایی افراطی خود به گونه ای اصل بیان بودن قرآن را نادیده انگاشته و رسیدن به باطن آیات را مستلزم نفی ظاهر آن تلقّی کرده اند. آنان با این رویکرد بهطور کلی از ظاهر احکام و معارف قرآن روی برتافتهاند و ظواهر را رهزن حقایق وحیانی تلقّی کرده، بیان قرآن را تنها در حق اهل تأویل، آن هم به معنایی خاص و بیگانه از ظواهر قرآنی، صحیح دانسته اند. [۸۱] ۱۴.۲ - قائل به اباحه مطلق بودن ترویج این نگرش زمینه ساز انتساب قول به اباحه مطلق و نسخ احکام شریعت به آنان بوده که البته اسماعیلیان این ادعا را رد کرده اند [۸۲] و قطعاً درباره همه آنان هم درست نیست. ۱۴.۳ - نظر ناصر خسرو در باره ظاهر و باطن دجال از مجموع سخنان ناصر خسرو برمی آید که او ظاهر و باطن هر دو را معتبر میدانسته است. [۸۳] وی تصریح میکند که دجالِ ظاهریان آن است که باطن را باطل کند و دجالِ باطنیان آن است که ظاهر را باطل کند. [۸۴] ۱۴.۴ - دیدگاه قاضی نعمان در باره باطن و ظاهر قاضی نعمان از دیگر دانشمندان اسماعیلیه نیز تصریح میکند که باید به ظاهر و باطن هر دو پایبند بود و ظاهر و باطن را با هم اقامه کرد و عمل به یکی از آن دو مجزی نیست. [۸۵] ۱۴.۵ - جدایی ناپذیر بودن ظاهر و باطن برخی تصریح کردهاند که نظریه پردازان اسماعیلی همگی بر جدا نشدن ظاهر از باطن تصریح کرده اند [۸۶] با این حال برخی دانشوران اسماعیلی باطن را بر ظاهر مقدم دانسته، رستگاری را در گرو توجه به باطن میدانند. [۸۷] ۱۴.۶ - از مفاهیم بنیادین اسماعیلیه به هر روی مفاهیم ظاهر و باطن و تنزیل و تأویل از مفاهیم بنیادین و ساختاری نظام باطنی اسماعیلیان به شمار میآیند. ۱۴.۷ - دو ویژگی مهم باطن برتر بودن از ظاهر و مراد اصلی از آیات و احکام بودن، دو ویژگی باطن دانسته شده و همجواری باطن و ظاهر به سان همجواری روح و جسم تبیین شده که تنها در صورت اجتماع با همدیگر، فهم آن دو امکانپذیر خواهد بود.[۸۸] در این نگاه، ناگزیر هر محسوسی ظاهر و باطنی دارد؛ ظاهرش چیزی است که حواس بر آن واقف میشوند و باطنش چیزی که علم آن را به دست میآورد. [۸۹] ۱۴.۸ - موجودات از نگاه ناصر خسرو در نگاه ناصر خسرو هر موجودی یا ظاهر است یا باطن؛ آنچه ظاهر است هرگز پوشیده نشود و آنچه پوشیده است هرگز آشکار نشود. [۹۰] اگر چیزهای باطن نبود هیچکس را بر یکدیگر فضل نبود، زیرا چیزهای ظاهر مرخلق را بر یک مرتبه است [۹۱] هیچ ظاهری نیست جز آنکه پایداریش به باطن آن است [۹۲] ۱۴.۹ - اطلاق باطنیه بر اسماعیلیه بر همین اساس اطلاق باطنیه به اسماعیلیان در نگاشته های آغازین ملل و نحل شناسی اسلامی [۹۳] ترجمان باورمندی شدید آنان به سویه باطنی معارف دینی در کنار سویه ظاهری آن است. [۹۴] [۹۵] ۱۴.۱۰ - توسعه یافتن عنوان باطنیه البته عنوان باطنیه بعدها توسعاً و به خصوص در نوشته های جدلی و کلامی درباره شخص یا گروهی به کار رفت که معتقد یا متهم به انکار معنای ظاهری آیات، احادیث یا احکام دینی بود و بر معنای باطنی آن ها تأکید داشت. [۹۶] ۱۴.۱۱ - دیدگاه قاضی نعمان در باره امر محسوس سخن قاضی نعمان در این معنا روشن است: هر امر محسوسی دارای ظاهر و باطنی است که ظاهر آن با حواس درک میشود و به باطن آن تعلق میگیرد. بدین خاطر هر ظاهر محسوسی شامل باطنی است که زوج و همراه آن است». [۹۷] قاضی نعمان در تأکید بر ایمان به ظاهر و باطن و عمل به هر دو به ظاهر آیاتی چون «وذروا ظاهِرَ الاثمِ وباطِنَه» [۹۸] و «اَسبَغَ عَلَیکُم نِعَمَهُ ظاهِرَةً وباطِنَةً» [۹۹] تمسک کرده است. [۱۰۰] ۱۴.۱۲ - تفاوت قائل شدن میان ظاهر و باطن برخی از دانشوران اسماعیلی میان ظاهر و باطن چنین تفاوت گذاشتهاند که ظاهر همان شریعت و باطن همان حقیقت است و صاحب شریعت حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و صاحب حقیقت علی بن ابی طالب (علیهالسلام) است، بر همین اساس تبلیغ نیمی از دین را بر عهده رسول (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و تبلیغ نیم دیگر را بر عهده وصی او، علی (علیهالسلام) قرار دادهاند که اساس نامیده میشود. منزلت اساس به سبب آنکه صاحب مقام تأویل است به سان شب و منزلت رسول را از آن رو که صاحب مقام تنزیل ظاهر است به سان روز گفته اند. [۱۰۱][۱۰۲] ۱۵ - تکفیر اسماعیلیه از سوی برخی فرق اسلامی [ویرایش] البته تکیه بر تأویل های نامناسب و ذوقی و بدون هیچ ضابطه شرعی، عرفی و لغوی موجب بی اعتنایی به آنان و حتی تکفیرشان از سوی برخی فرق اسلامی شده است. [۱۰۳] ۱۶ - باورهای اسماعیلیه مجموعه ای از تناقضات و تعارضات [ویرایش] برخی باورهای این فرقه را مجموعه ای از تناقضات و تعارضات خوانده و با استناد به نمونههایی بر این رأیاند که همه فرق ضاله و منحرف همانند بابیه ، بهائیه و قادیانیه ، تأویلات مربوط به آیات قرآن را از اسماعیلیان گرفتهاند تا عقاید باطل و زشت خود را رواج دهند. [۱۰۴] هرچند در صحت این ادعاها تردید هست و دست کم بخشی از این نسبت ها محصول تعصب و دشمنی با این گروه است. [۱۰۵] ۱۷ - برخی از تأویلات اسماعیلیه [ویرایش] از تأویل های نامناسب و ذوقی [۱۰۶] آنان میتوان به تأویل تین و زیتون در آیه شریفه «والتّینِ والزَّیتون» [۱۰۷] به عقل کل و نفس [۱۰۸] و فقرا و مساکین در آیه شریفه «اِنَّمَا الصَّدَقـتُ لِلفُقَراءِ والمَسـکینِ» [۱۰۹] به ناطقان و اساسان [۱۱۰] و صلات در آیه «اَلَّذینَ یُؤمِنونَ بِالغَیبِ ویُقیمونَ الصَّلوة [۱۱۱] به امام حسین و امامان از ذریه او [۱۱۲] اشاره کرد. ۱۸ - انحصاری بودن تأویل باطن [ویرایش] در کنار مفاهیم ظاهر و باطن و تنزیل، خاص و عام نیز اصطلاحات پرکاربرد دیگری هستند که در نظام باطنی اسماعیلیان به چشم میخورند و پیوندی استوار با مفاهیم یاد شده دارند؛ ۱۸.۱ - انسانها از دیدگاه اسماعیلیه در نگاه اسماعیلیان، افراد بشر دو گروهاند خاص و عام؛ عام اکثریت غیر اسماعیلی، متشرعان عادی و پیروان ظاهر دین هستند که تنها میتوانند مفاهیم سطحی، آشکار و ظاهری مذهب را درک کنند. گروه خاص نیز نخبگانیاند که با پیمودن مراحلی به باطن این مفاهیم دست مییابند. از این گروه خاص در آثار اسماعیلی به «وصی»، «اساس»، «حجت» و «امام» یاد میشود. درک رموز و اشارات، وابسته به تعلیم امام است. [۱۱۳] فهم اسرار شریعت ممکن نیست، مگر از طریق ائمه و انصار ائمه و دعات امام . ۱۹ - محور بنیادین عقاید و فلسفه اسماعیلیان [ویرایش] اساساً محور بنیادین عقاید و فلسفه اسماعیلیان اخذ و تعلیم از امامان است و به همین سبب آنان به « تعلیمیه » موسوم اند. آنان بر این باورند که اگر کسی معارف را از غیر امام بگیرد همانند گوسالهپرستان قوم موسی (علیهالسلام) است. [۱۱۴] تأویل آیات و رسیدن به راز و رمز آن، سیمرغی است که شکار هرکس نشود، بلکه وظیفه ای است خطیر که تنها بر عهده امامان و اوصیای دین است. پیوسته امامت سنگ زیرین تأویلات و فلسفه آن بوده است، زیرا بر اساس معارف اسماعیلیان این موضوع اساسیترین رکن دین است. [۱۱۵] آنان ظاهر و باطن را میان رسول و وصی او قسمت کرده و دعوت به ظاهر را سهم رسول و دعوت به باطن را سهم وصی وی خوانده اند. [۱۱۶] آنان معتقدند همان طور که ظاهر قرآن، معجزه رسول (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) است، باطن قرآن معجزه اهل بیت (علیهمالسلام) است. [۱۱۷] از نظر کرمانی، متفکر مشهور اسماعیلی، یکی از ادله ضرورت وجود امام نیازمندی قرآن و احادیث به تأویل است که رسیدن به آن جز از طریق وی ممکن نیست. [۱۱۸] با اینکه اسماعیلیان تأویل را کار امام میدانند، در کتاب های آنان هیچ استنادی به سخن امامی دیده نمیشود، مگر اینکه گفته شود دعات، حجج و حواریان از امام اخذ و به دیگران منتقل میکردند. [۱۱۹] ۲۰ - سلسله مراتب دعات اسماعیلیه [ویرایش] در سه کتاب تأویل دعائم الاسلام اثر قاضی نعمان، وجه دین از ناصر خسرو و کتاب الکشف اثر جعفر بن منصورالیمن ، محور تأویلات ارائه شده سلسله مراتب دعات اسماعیلیهاند که متشتت و غیر همسان مینمایند. ۲۱ - علت عدم یکنواختی در تأویلات اسماعیلیات [ویرایش] این عدم یکنواختی خود مرهون تدریجی بودن این نظام بوده است؛ گویا تمامی معارف دینی، احکام شریعت و آیات قرآن رموز و اشاراتیاند به دعوت و سلسله مراتب دعوت دینی و معانی کلی و اشخاص معیّنِ مورد قبول آن ها. [۱۲۰] با توجه به پیشتازی غلات و خطابیه در باطنگرایی افراطی به ویژه در تطبیق برخی از مفاهیم دینی بر اشخاص معین [۱۲۱] و ارتباط اسماعیلیه با آنان سبب بدبینی برخی به احادیث بیانگر اشتمال قرآن بر ظاهر و باطن شده و مدعی شدهاند که این گونه روایات ساخته و پرداخته اسماعیلیان و بی ارزش است. [۱۲۲] ۲۲ - از انگاره های اسماعیلیه [ویرایش] شایان ذکر است که ادعای انحصار فهم باطن به امامان و مبلغان اسماعیلی از انگاره های اسماعیلیه بوده است. [۱۲۳][۱۲۴] [۱۲۵] آنچه ذهبی تحت عنوان «الشیعة و موقفهم من تفسیر القرآن الکریم»[۱۲۶] در معرفی تفسیر شیعه و امامیه اثنی عشریه آورده است غالباً چیزی جز دیدگاه های باطنیه و فرقه های این مذهب یا تأویلاتی برگرفته از برخی تفاسیر غیر مشهور و درجه سوم شیعه نیست که غالباً مؤلف آن نیز تصریح میکند تأویلاتی احتمالی و غیر قطعی است. [۱۲۷] منابع ۱) اختیار معرفة الرجال (رجال کشّی) (م ۳۳۰ ق)، الطوسی (م ۴۶۰ ق)، به کوشش میرداماد و رجائی، قم، آل البیت (علیهمالسلام) لاحیاءالتراث، ۱۴۰۴ ق؛ ۲) اربعة کتب اسماعیلیه، به کوشش اشتروطمان، بغداد، مکتبة المثنی، ۱۲۸۱ ق؛ ۳) اساس التأویل، النعمان المغربی (م ۳۶۳ ق)، به کوشش عارف نام، بیروت، دارالثقافه؛ ۴) اسماعیلیه، گروه مذاهب اسلامی، قم، مرکز تحقیقات ادیان و مذاهب، ۱۳۸۱ ش؛ ۵) الاسماعیلیه تاریخ و عقاید، احسان الهی ظهیر، پاکستان، ترجمان السنة، ۱۴۰۶ ق؛ ۶) بحارالانوار، المجلسی (م ۱۱۱۰ ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ ق؛ ۷) البرهان فی تفسیر القرآن، البحرانی (م ۱۱۰۷ ق)، قم، البعثة، ۱۴۱۵ ق؛ ۸) التأویل فی مختلف المذاهب، معرفت، التقریب بین المذاهب، ۱۴۲۷ ق؛ ۹) تفسیر العیاشی، العیاشی (م ۳۲۰ ق)، به کوشش رسولی محلاّتی، تهران، المکتبة العلمیة الاسلامیه؛ ۱۰) تفسیر و مفسران، معرفت، قم، التمهید، ۱۳۷۳ ش؛ ۱۱) التفسیر والمفسرون، الذهبی، قاهره، دارالکتب الحدیثة، ۱۳۹۶ ق؛ ۱۲) التفسیر والمفسرون، معرفت، مشهد، الجامعة الرضویة، ۱۴۱۸ ق؛ ۱۳) الحرکات الباطنیه، مصطفی غالب، بیروت، دارالاندلس؛ ۱۴) خوان الاخوان، ناصر خسرو (م ۴۸۱ ق)، به کوشش قویمی، تهران، کتابخانه بارانی، ۱۳۳۸ ش؛ ۱۵) دائرة المعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر بجنوردی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ، ۱۳۷۲ ش؛ ۱۶) دانشنامه جهان اسلام، زیر نظر حداد عادل و دیگران، تهران، بن یاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۷۸ ش؛ ۱۷) راحة العقل، احمد الکرمانی (م ۴۱۲ ق)، به کوشش مصطفی غالب، بیروت، دارالاندلس، ۱۹۶۷ م؛ ۱۸) روح المعانی، الآلوسی (م ۱۲۷۰ ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛ ۱۹) روش شناسی تفسیر قرآن، محمود رجبی و دیگران، تهران، الهادی، ۱۳۷۹ ش؛ ۲۰) روشهای تأویل قرآن، محمد کاظم شاکر، قم، دفتر تبلیغات، ۱۳۷۶ ش؛ ۲۱) شیعه در اسلام، سید محمد حسین طباطبائی (م ۱۴۰۲ ق)، به کوشش خسرو شاهی، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۶ ش؛ ۲۲) صحیح ابن حبان، علی بن بلبان الفارسی (م ۷۳۹ ق)، به کوشش شعیب الارنوؤط، الرسالة، ۱۴۱۴ ق؛ ۲۳) علوم الحدیث (مجله)، تهران، مرکز علوم حدیث؛ ۲۴) الفرق بین الفرق، عبدالقاهر بن طاهر البغدادی، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۱۷ ق؛ ۲۵) فرق الشیعه، النوبختی (م ۳۱۰ ق)، بیروت، دارالاضواء، ۱۴۰۴ ق؛ ۲۶) قرآن در اسلام، طباطبایی، (م ۱۴۰۲ ق)، به کوشش خسرو شاهی، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۶ ش؛ ۲۷) الکافی، الکلینی (م ۳۲۹ ق)، به کوشش غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۷۵ ش؛ ۲۸) کتاب الکشف، جعفر بن منصور الیمن، به کوشش اشتروطمان، لندن، ۱۹۵۲ م؛ ۲۹) گرایشها و مذاهب اسلامی در سه قرن نخست هجری، ابوحاتم رازی، تر جمه آقانوری، قم، مرکز تحقیقات ادیان و مذاهب، ۱۳۸۲ ش؛ ۳۰) گرایش های تفسیری در میان مسلمانان، ایگناس گلد زیهر، تر جمه: طباطبایی، تهران، ققنوس، ۱۳۸۳ ش؛ ۳۱) مجمع الزوائد، الهیثمی (م ۸۰۷ ق)، به کوشش العراقی و ابن حجر، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۴۰۲ ق؛ ۳۲) مرآة الانوار و مشکوة الاسرار (مقدمه تفسیر البرهان)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، اعلمی، ۱۴۱۹ ق؛ ۳۳) مسند ابی یعلی، احمد بن علی بن المثنی (م ۳۰۷ ق)، به کوشش حسین سلیم، بیروت، دارالمأمون للتراث؛ ۳۴) المصابیح فی اثبات الامامه، احمد الکرمانی (م ۴۱۲ ق)، به کوشش مصطفی غالب، بیروت، دارالمنتظر، ۱۴۱۶ ق؛ ۳۵) المصباح المنیر، الفیومی (م ۷۷۰ ق)، قم، دارالهجرة، ۱۴۰۵ ق؛ ۳۶) معانی الاخبار، الصدوق (م ۳۸۱ ق)، به کوشش غفاری، قم، انتشارات اسلامی، ۱۳۶۱ ش؛ ۳۷) المعجزة الکبری، محمد ابوزهره، قاهره، دارالفکر العربی، ۱۴۱۸ ق؛ ۳۸) معجم رجال الحدیث، الخوئی (م ۱۴۱۳ ق)، بیروت، ۱۴۰۹ ق؛ ۳۹) معرفت (ماهنامه)، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (قدس سره)؛ ۴۰) مفردات، الراغب (م ۴۲۵ ق)، نشر الکتاب، ۱۴۰۴ ق؛ ۴۱) مقالات الاسلامیین، علی بن اسماعیل (م ۳۳۰ ق)، به کوشش هلموت ریتر، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛ ۴۲) مکاتب تفسیری، علی اکبر بابایی، تهران، سمت، ۱۳۸۱ ش؛ ۴۳) الملل والنحل، الشهرستانی (م ۵۴۸ ق)، به کوشش سید کیلانی، بیروت، دارالمعرفه، ۱۳۹۵ ق؛ ۴۴) المنتخب من کتب ابن تیمیه، علوی بن عبدالقادر السقاف؛ ۴۵) منطق تفسیر قرآن (مبانی و قواعد تفسیر)، محمد علی رضایی، قم، جامعة المصطفی، ۱۳۸۷ ش؛ ۴۶) المواقف فی علم الکلام، عبدالرحمن احمد الایجی (م ۷۵۶ ق)، بیروت، عالم الکتب؛ ۴۷) المیزان، الطباطبایی (م ۱۴۰۲ ق)، بیروت، اعلمی، ۱۳۹۳ ق؛ ۴۸) وجه دین، ناصر خسرو، تهران، اساطیر، ۱۳۸۲ ش؛ ۲۳ - پانویس [ویرایش] ۱. ↑ مفردات، الراغب (م ۴۲۵ ق)، ج۱، ص۵۱، نشر الکتاب، ۱۴۰۴ ق. ۲. ↑ المصباح المنیر، ج۱، ص۵۲، الفیومی (م ۷۷۰ ق)، قم، دارالهجرة، ۱۴۰۵ ق.] ۳. ↑ مکاتب تفسیری، علی اکبر بابایی، ج۲، ص۲۰، تهران، سمت، ۱۳۸۱ ش. ۴. ↑ معرفت (ماهنامه)، ج۱، ص۷، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (قدس سره). ۵. ↑ البرهان فی تفسیر القرآن، البحرانی (م ۱۱۰۷ ق)، ج۱، ص۴۴ - ۴۷، قم، البعثة، ۱۴۱۵ ق. ۶. ↑ بحارالانوار، المجلسی (م ۱۱۱۰ ق)، ج۸۹، ص۹۵ - ۱۰۱، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ ق. ۷. ↑ روح المعانی، الآلوسی (م ۱۲۷۰ ق)، ج۱، ص۸، بیروت، دار احیاء التراث العربی. ۸. ↑ مکاتب تفسیری، علی اکبر بابایی، ج۲، ص۱۳ - ۲۰.، تهران، سمت، ۱۳۸۱ ش. ۹. ↑ مکاتب تفسیری، علی اکبر بابایی، ج۲، ص۲۰ ـ ۲۲، تهران، سمت، ۱۳۸۱ ش. ۱۰. ↑ علوم الحدیث (مجله)، ش ۴۲، ص ۱۰ ـ ۱۱، تهران، مرکز علوم حدیث. ۱۱. ↑ تفسیر و مفسران، معرفت، ج۲، ص۹۵۹.، قم، التمهید، ۱۳۷۳ ش. ۱۲. ↑ منطق تفسیر قرآن (مبانی و قواعد تفسیر)، محمد علی رضایی، ج۱، ص۲۴۷ - ۲۴۸.، قم، جامعة المصطفی، ۱۳۸۷ ش. ۱۳. ↑ شیعه در اسلام، سید محمد حسین طباطبائی (م ۱۴۰۲ ق)، ج۱، ص۷۸ - ۸۱، به کوشش خسرو شاهی، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۶ ش. ۱۴. ↑ قرآن در اسلام، طباطبایی، ج۱، ص۴۴ - ۵۰.، (م ۱۴۰۲ ق)، به کوشش خسرو شاهی، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۶ ش. ۱۵. ↑ التفسیر والمفسرون، معرفت، ج۱، ص۲۴ - ۳۱، مشهد، الجامعة الرضویة، ۱۴۱۸ ق. ۱۶. ↑ التأویل فی مختلف المذاهب، معرفت، ج۱، ص۳۹ - ۴۴.، التقریب بین المذاهب، ۱۴۲۷ ق. ۱۷. ↑ المیزان، الطباطبایی (م ۱۴۰۲ ق)، ج۳، ص۶۴ - ۶۵.، بیروت، اعلمی، ۱۳۹۳ ق. ۱۸. ↑ التفسیر والمفسرون، معرفت، ج۱، ص۲۰ - ۲۱.، مشهد، الجامعة الرضویة، ۱۴۱۸ ق. ۱۹. ↑ روشهای تأویل قرآن، محمد کاظم شاکر، ج۱، ص۲۰۵ - ۲۱۵.، قم، دفتر تبلیغات، ۱۳۷۶ ش. ۲۰. ↑ محمد کاظم شاکر، قم، دفتر تبلیغات، ۱۳۷۶ ش. ۲۱. ↑ روشهای تأویل قرآن، محمد کاظم شاکر، ج۱، ص۲۰۵ - ۲۱۵.، قم، دفتر تبلیغات، ۱۳۷۶ ش. ۲۲. ↑ وجه دین، ناصر خسرو، تهران، اساطیر، ۱۳۸۲ ش. ۲۳. ↑ التأویل فی مختلف المذاهب، معرفت، ج۱، ص۵۶.، التقریب بین المذاهب، ۱۴۲۷ ق. ۲۴. ↑ گرایشها و مذاهب اسلامی در سه قرن نخست هجری، ابوحاتم رازی، ج۱، ص۱۲۰ ـ ۱۲۱.، تر جمه آقانوری، قم، مرکز تحقیقات ادیان و مذاهب، ۱۳۸۲ ش. ۲۵. ↑ الفرق بین الفرق، عبدالقاهر بن طاهر البغدادی، ج۱، ص۶۸، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۱۷ ق. ۲۶. ↑ فرق الشیعه، النوبختی (م ۳۱۰ ق)، ج۱، ص۶۷ - ۶۸، بیروت، دارالاضواء، ۱۴۰۴ ق. ۲۷. ↑ الملل والنحل، الشهرستانی (م ۵۴۸ ق)، ج۱، ص۱۹۶ – ۱۹۷، به کوشش سید کیلانی، بیروت، دارالمعرفه، ۱۳۹۵ ق. ۲۸. ↑ الملل والنحل، الشهرستانی (م ۵۴۸ ق)، ج۱، ص۲۲۶.، به کوشش سید کیلانی، بیروت، دارالمعرفه، ۱۳۹۵ ق. ۲۹. ↑ گرایشها و مذاهب اسلامی در سه قرن نخست هجری، ابوحاتم رازی، ج۱، ص۱۲۰ - ۱۲۱.، تر جمه آقانوری، قم، مرکز تحقیقات ادیان و مذاهب، ۱۳۸۲ ش. ۳۰. ↑ الملل والنحل، الشهرستانی (م ۵۴۸ ق)، ج۱، ص۱۹۶ – ۱۹۷، به کوشش سید کیلانی، بیروت، دارالمعرفه، ۱۳۹۵ ق. ۳۱. ↑ الملل والنحل، الشهرستانی (م ۵۴۸ ق)، ج۱، ص۲۲۶، به کوشش سید کیلانی، بیروت، دارالمعرفه، ۱۳۹۵ ق. ۳۲. ↑ المنتخب من کتب ابن تیمیه، علوی بن عبدالقادر السقاف، ج۱، ص۷۹ - ۸۰.. ۳۳. ↑ الفرق بین الفرق، عبدالقاهر بن طاهر البغدادی، ج۱، ص۲۱۸ - ۲۲۰، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۱۷ ق. ۳۴. ↑ المواقف فی علم الکلام، عبدالرحمن احمد الایجی (م ۷۵۶ ق)، ج۳، ص۶۷۲.، بیروت، عالم الکتب. ۳۵. ↑ دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج ۶، ج۱، ص۹، ص ۲۸۷ - ۲۹۰.، مقالات الاسلامیین، علی بن اسماعیل (م ۳۳۰ ق)، به کوشش هلموت ریتر، بیروت، دار احیاء التراث العربی. ۳۶. ↑ الملل والنحل، الشهرستانی (م ۵۴۸ ق)، ج۱، ص۱۷۹ - ۱۸۱، به کوشش سید کیلانی، بیروت، دارالمعرفه، ۱۳۹۵ ق. ۳۷. ↑ المواقف فی علم الکلام، عبدالرحمن احمد الایجی (م ۷۵۶ ق)، ج۳، ص۶۸۰.، بیروت، عالم الکتب. ۳۸. ↑ دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج ۸ ص۶۸۱ ، ۷۰۱، زیر نظر بجنوردی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ، ۱۳۷۲ ش. ۳۹. ↑ التفسیر والمفسرون، الذهبی، ج۲، ص۲۳۹.، قاهره، دارالکتب الحدیثة، ۱۳۹۶ ق. ۴۰. ↑ الکافی، الکلینی (م ۳۲۹ ق)، ج۱، ص۳۷۴، به کوشش غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۷۵ ش. ۴۱. ↑ تفسیر العیاشی، العیاشی (م ۳۲۰ ق)، ج۱، ص۱۰ - ۱۲، به کوشش رسولی محلاّتی، تهران، المکتبة العلمیة الاسلامیه. ۴۲. ↑ معانی الاخبار، الصدوق (م ۳۸۱ ق)، ج۱، ص۲۵۹.، به کوشش غفاری، قم، انتشارات اسلامی، ۱۳۶۱ ش. ۴۳. ↑ مجمع الزوائد، الهیثمی (م ۸۰۷ ق)، ج۷، ص۱۵۲، به کوشش العراقی و ابن حجر، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۴۰۲ ق. ۴۴. ↑ صحیح ابن حبان، علی بن بلبان الفارسی (م ۷۳۹ ق)، ج۱، ص۲۷۶، به کوشش شعیب الارنوؤط، الرسالة، ۱۴۱۴ ق. ۴۵. ↑ مسند ابی یعلی، احمد بن علی بن المثنی (م ۳۰۷ ق)، ج۹، ص۸۱ - ۸۲.، به کوشش حسین سلیم، بیروت، دارالمأمون للتراث. ۴۶. ↑ الکافی، الکلینی (م ۳۲۹ ق)، ج۱، ص۳۷۴، به کوشش غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۷۵ ش. ۴۷. ↑ روش شناسی تفسیر قرآن، محمود رجبی و دیگران، ج۱، ص۲۹۱ - ۲۹۳.، تهران، الهادی، ۱۳۷۹ ش. ۴۸. ↑ اختیار معرفة الرجال (رجال کشّی) (م ۳۳۰ ق)، الطوسی (م ۴۶۰ ق)، ج۲، ص۵۹۳ - ۵۹۴، به کوشش میرداماد و رجائی، قم، آل البیت (علیهمالسلام) لاحیاءالتراث، ۱۴۰۴ ق. ۴۹. ↑ معجم رجال الحدیث، الخوئی (م ۱۴۱۳ ق)، ج۴، ص۲۰۴ - ۲۰۶.، بیروت، ۱۴۰۹ ق. ۵۰. ↑ گرایش های تفسیری در میان مسلمانان، ایگناس گلد زیهر، ج۱، ص۲۶۹.، تر جمه: طباطبایی، تهران، ققنوس، ۱۳۸۳ ش. ۵۱. ↑ التفسیر والمفسرون، الذهبی، ج۲، ص۳۲.، قاهره، دارالکتب الحدیثة، ۱۳۹۶ ق. ۵۲. ↑ المعجزة الکبری، محمد ابوزهره، ج۱، ص۵۷۶.، قاهره، دارالفکر العربی، ۱۴۱۸ ق. ۵۳. ↑ وجه دین، ناصر خسرو، تهران، اساطیر، ۱۳۸۲ ش. ۵۴. ↑ النعمان المغربی (م ۳۶۳ ق)، به کوشش عارف نام، بیروت، دارالثقافه. ۵۵. ↑ اساس التأویل، النعمان المغربی (م ۳۶۳ ق)، ج۱، ص۸ - ۹، به کوشش عارف نام، بیروت، دارالثقافه. ۵۶. ↑ اسماعیلیه، گروه مذاهب اسلامی، ج۱، ص۳۰۶ - ۳۰۷.، پاکستان، ترجمان السنة، ۱۴۰۶ ق. ۵۷. ↑ اسماعیلیه، گروه مذاهب اسلامی، ج۱، ص۲۵۳ - ۲۵۴.، پاکستان، ترجمان السنة، ۱۴۰۶ ق. ۵۸. ↑ اسماعیلیه، گروه مذاهب اسلامی، ج۱، ص۲۶۵، پاکستان، ترجمان السنة، ۱۴۰۶ ق. ۵۹. ↑ اساس التأویل، النعمان المغربی (م ۳۶۳ ق)، ج۱، ص۱۵ - ۲۰.، به کوشش عارف نام، بیروت، دارالثقافه. ۶۰. ↑ ذاریات/سوره۵۱، آیه۴۹. ۶۱. ↑ لقمان/سوره۳۱، آیه۲۰. ۶۲. ↑ انعام/سوره۶، آیه۱۲۰. ۶۳. ↑ اساس التأویل، النعمان المغربی (م ۳۶۳ ق)، ج۱، ص۲۸ - ۳۲.، به کوشش عارف نام، بیروت، دارالثقافه. ۶۴. ↑ انفال/سوره۸، آیه۱۱. ۶۵. ↑ المصابیح فی اثبات الامامه، احمد الکرمانی (م ۴۱۲ ق)، ج۱، ص۵۴.، به کوشش مصطفی غالب، بیروت، دارالمنتظر، ۱۴۱۶ ق. ۶۶. ↑ جنّ/سوره۷۲، آیه۱۶. ۶۷. ↑ اساس التأویل، النعمان المغربی (م ۳۶۳ ق)، ج۱، ص۳۹ - ۴۰.، به کوشش عارف نام، بیروت، دارالثقافه. ۶۸. ↑ فصّلت/سوره۴۱، آیه۵۳. ۶۹. ↑ اساس التأویل، النعمان المغربی (م ۳۶۳ ق)، ج۱، ص۸.، به کوشش عارف نام، بیروت، دارالثقافه. ۷۰. ↑ راحة العقل، احمد الکرمانی (م ۴۱۲ ق)، ج۱، ص۳۸ - ۳۹.، به کوشش مصطفی غالب، بیروت، دارالاندلس، ۱۹۶۷ م. ۷۱. ↑ زمر/سوره۳۹، آیه۲۷. ۷۲. ↑ فرقان/سوره۲۵، آیه۳۹. ۷۳. ↑ اساس التأویل، النعمان المغربی (م ۳۶۳ ق)، ج۱، ص۳۰ - ۳۱.، به کوشش عارف نام، بیروت، دارالثقافه. ۷۴. ↑ آل عمران/سوره۳، آیه۷. ۷۵. ↑ اساس التأویل، النعمان المغربی (م ۳۶۳ ق)، ج۱، ص۳۱.، به کوشش عارف نام، بیروت، دارالثقافه. ۷۶. ↑ اساس التأویل، النعمان المغربی (م ۳۶۳ ق)، ج۱، ص۲۹.، به کوشش عارف نام، بیروت، دارالثقافه. ۷۷. ↑ اسماعیلیه، گروه مذاهب اسلامی، ج۱، ص۲۵۲، پاکستان، ترجمان السنة، ۱۴۰۶ ق. ۷۸. ↑ روشهای تأویل قرآن، محمد کاظم شاکر، ج۱، ص۲۰۵ - ۲۵۹.، قم، دفتر تبلیغات، ۱۳۷۶ ش. ۷۹. ↑ دانشنامه جهان اسلام، زیر نظر حداد عادل و دیگران، ج۱، ص۵۵۴، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۷۸ ش. ۸۰. ↑ الحرکات الباطنیه، مصطفی غالب، ج۱، ص۹۲ ـ ۹۳.، بیروت، دارالاندلس. ۸۱. ↑ معرفت (ماهنامه)، ج۱، ص۱۰ - ۱۶، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (قدس سره). ۸۲. ↑ اسماعیلیه، گروه مذاهب اسلامی، ج۱، ص۵۴۶.، پاکستان، ترجمان السنة، ۱۴۰۶ ق. ۸۳. ↑ مکاتب تفسیری، علی اکبر بابایی، ج۲، ص۷ - ۸.، تهران، سمت، ۱۳۸۱ ش. ۸۴. ↑ وجه دین، ناصر خسرو، ج۱، ص۲۸۰ - ۲۸۱.، تهران، اساطیر، ۱۳۸۲ ش. ۸۵. ↑ اساس التأویل، النعمان المغربی (م ۳۶۳ ق)، ج۱، ص۳۶.، به کوشش عارف نام، بیروت، دارالثقافه. ۸۶. ↑ روشهای تأویل قرآن، محمد کاظم شاکر، ج۱، ص۲۲۲ - ۲۲۳.، قم، دفتر تبلیغات، ۱۳۷۶ ش. ۸۷. ↑ خوان الاخوان، ناصر خسرو (م ۴۸۱ ق)، ج۱، ص۲۵۷ - ۲۵۸.، به کوشش قویمی، تهران، کتابخانه بارانی، ۱۳۳۸ ش. ۸۸. ↑ اسماعیلیه، گروه مذاهب اسلامی، ج۱، ص۲۵۵ - ۲۵۸.، پاکستان، ترجمان السنة، ۱۴۰۶ ق. ۸۹. ↑ اساس التأویل، النعمان المغربی (م ۳۶۳ ق)، ج۱، ص۲۸.، به کوشش عارف نام، بیروت، دارالثقافه. ۹۰. ↑ وجه دین، ناصر خسرو، ج۱، ص۶۲ - ۶۷.، تهران، اساطیر، ۱۳۸۲ ش. ۹۱. ↑ وtitrgt; /spanجه دین، ناصر خسرو، ج۱، ص۶۳.، تهران، اساطیر، ۱۳۸۲ ش. ۹۲. ↑ وجه دین، ناصر خسرو، ج۱، ص۶۲ - ۶۴.، تهران، اساطیر، ۱۳۸۲ ش. ۹۳. ↑ اسماعیلیه، گروه مذاهب اسلامی، ج۱، ص۲۴۴، پاکستان، ترجمان السنة، ۱۴۰۶ ق. ۹۴. ↑ التفسیر والمفسرون، الذهبی، ج۲، ص۹.، قاهره، دارالکتب الحدیثة، ۱۳۹۶ ق. ۹۵. ↑ اسماعیلیه، گروه مذاهب اسلامی، ج۱، ص۲۵۰، پاکستان، ترجمان السنة، ۱۴۰۶ ق. ۹۶. ↑ دانشنامه جهان اسلام، زیر نظر حداد عادل و دیگران، ج۱، ص۵۵۴، تهران، بن یاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۷۸ ش. ۹۷. ↑ اسماعیلیه، گروه مذاهب اسلامی، ج۱، ص۲۵۶ - ۲۵۷، پاکستان، ترجمان السنة، ۱۴۰۶ ق. ۹۸. ↑ انعام/سوره۶، آیه۱۲۰. ۹۹. ↑ لقمان/سوره۳۱، آیه۲۰. ۱۰۰. ↑ اسماعیلیه، گروه مذاهب اسلامی، ج۱، ص۲۵۶ - ۲۵۷، پاکستان، ترجمان السنة، ۱۴۰۶ ق. ۱۰۱. ↑ اربعة کتب اسماعیلیه، به کوشش اشتروطمان، ج۱، ص۲۹ - ۳۰، بغداد، مکتبة المثنی، ۱۲۸۱ ق. ۱۰۲. ↑ اساس التأویل، النعمان المغربی (م ۳۶۳ ق)، ج۱، ص۲۸ - ۲۹.، به کوشش عارف نام، بیروت، دارالثقافه. ۱۰۳. ↑ التفسیر والمفسرون، معرفت، ج۲، ص۲۵۲.، مشهد، الجامعة الرضویة، ۱۴۱۸ ق. ۱۰۴. ↑ اسماعیلیه، گروه مذاهب اسلامی، ج۱، ص۶۵۱.، پاکستان، ترجمان السنة، ۱۴۰۶ ق. ۱۰۵. ↑ اسماعیلیه، گروه مذاهب اسلامی، ج۱، ص۲۵ - ۳۱، پاکستان، ترجمان السنة، ۱۴۰۶ ق. ۱۰۶. ↑ روشهای تأویل قرآن، محمد کاظم شاکر، ج۱، ص۲۲۹ - ۲۵۳، قم، دفتر تبلیغات، ۱۳۷۶ ش. ۱۰۷. ↑ تین/سوره۹۵، آیه۱. ۱۰۸. ↑ وجه دین، ناصر خسرو، ج۱، ص۹۸.، تهران، اساطیر، ۱۳۸۲ ش. ۱۰۹. ↑ توبه/سوره۹، آیه۶۰. ۱۱۰. ↑ وجه دین، ناصر خسرو، ج۱، ص۲۱۲.، تهران، اساطیر، ۱۳۸۲ ش. ۱۱۱. ↑ بقره/سوره۲، آیه۳. ۱۱۲. ↑ کتاب الکشف، جعفر بن منصور الیمن، ج۱، ص۲۴.، به کوشش اشتروطمان، لندن، ۱۹۵۲ م. ۱۱۳. ↑ اسماعیلیه، گروه مذاهب اسلامی، ص۲۷۸ -۲۸۵، پاکستان، ترجمان السنة، ۱۴۰۶ ق. ۱۱۴. ↑ اساس التأویل، النعمان المغربی (م ۳۶۳ ق)، ج۱، ص۹.، به کوشش عارف نام، بیروت، دارالثقافه. ۱۱۵. ↑ الحرکات الباطنیه، مصطفی غالب، ج۱، ص۹۷ - ۹۸.، بیروت، دارالاندلس. ۱۱۶. ↑ اسماعیلیه، گروه مذاهب اسلامی، ج۱، ص۴۷۴.، پاکستان، ترجمان السنة، ۱۴۰۶ ق. ۱۱۷. ↑ اساس التأویل، النعمان المغربی (م ۳۶۳ ق)، ج۱، ص۳۱.، به کوشش عارف نام، بیروت، دارالثقافه. ۱۱۸. ↑ المصابیح فی اثبات الامامه، احمد الکرمانی (م ۴۱۲ ق)، ج۱، ص۶۴ - ۶۶.، به کوشش مصطفی غالب، بیروت، دارالمنتظر، ۱۴۱۶ ق. ۱۱۹. ↑ روشهای تأویل قرآن، محمد کاظم شاکر، ج۱، ص۲۸۶ ، قم، دفتر تبلیغات، ۱۳۷۶ ش. ۱۲۰. ↑ اسماعیلیه، گروه مذاهب اسلامی، ج۱، ص۲۸۵.، قم، مرکز تحقیقات ادیان و مذاهب، ۱۳۸۱ ش. ۱۲۱. ↑ اسماعیلیه، گروه مذاهب اسلامی، ج۱، ص۲۶۱.، قم، مرکز تحقیقات ادیان و مذاهب، ۱۳۸۱ ش. ۱۲۲. ↑ اسماعیلیه، گروه مذاهب اسلامی، ج۱، ص۲۶۲.، قم، مرکز تحقیقات ادیان و مذاهب، ۱۳۸۱ ش. ۱۲۳. ↑ اسماعیلیه، گروه مذاهب اسلامی، ج۱، ص۲۵۴، قم، مرکز تحقیقات ادیان و مذاهب، ۱۳۸۱ ش. ۱۲۴. ↑ اسماعیلیه، گروه مذاهب اسلامی، ج۱، ص۲۷۸، قم، مرکز تحقیقات ادیان و مذاهب، ۱۳۸۱ ش. ۱۲۵. ↑ دانشنامه جهان اسلام، زیر نظر حداد عادل و دیگران، ج۱، ص۵۵۵، تهران، بن یاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۷۸ ش. ۱۲۶. ↑ التفسیر والمفسرون، الذهبی، ج۲، ص۵ - ۴۵.، قاهره، دارالکتب الحدیثة، ۱۳۹۶ ق. ۱۲۷. ↑ مرآة الانوار و مشکوة الاسرار (مقدمه تفسیر البرهان)، به کوشش گروهی از علما، ج۱، ص۸۸ - ۱۰۰.، بیروت، اعلمی، ۱۴۱۹ ق. ۲۴ - منبع [ویرایش] دائرة المعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله «تفسیر باطنی»، شماره۵۱. ردههای این صفحه : تفاسیر باطنی | تفاسیر شیعه | تفسیر | روش های تفسیری | قرآن شناسی ورود به سامانه / ایجاد حساب کاربریالعربیة | اردو | Türkçe آخرین مطالب اضافه شده بحث مقاله پیشرفته جستجو... نمایش تاریخچه ویرایش خواندن صفحه نخست درج مطلب آخرین مطالب اضافه شده اشتراکگذاری مدرسه فقاهت کتابخانه ویکی پرسش جعبهابزار صفحه تصادفی فهرست الفبایی راهنمای ویکیفقه راهنمای تصویری سیاست و ضوابط: تلاش ویکیفقه تدوین دانشنامهایی در حوزه علوم اسلامی است. یکی از سیاستهای اصلی آن رعایت احترام به صاحبان نظریه است. اتقان و مستند بودن مطالب یکی دیگر از سیاستهاست که در نگارش مطالب باید رعایت شود. تدوین مطالب توسط طلاب قم، مشهد، نجف و سایر حوزههای علمیه با رعایت اتقان و استناد، انجام میشود.
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.