علم نظر
نویسه گردانی:
ʽLM NẒR
علم نظر. [عِ مِ نَ ظَ]. (ا. مر.). فن نگاه کردن خوبان و معشوقان: کمال دلبری و حسن در نظربازی است به شیوه ٔ نظر از نادران دوران باش. حافظ (یادداشت مؤلف). &&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&& از بتان "آن" طلب ار طالب حسنی ای دوست این کسی گفت که در علم نظر بینا بود. *********************************************************************************************************************************** حافظ
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
صبیح المنظر. [ ص َ حُل ْ م َ ظَ ] (ع ص مرکب ) زیباروی . جمیل . رجوع به صبیح شود.
قبیح المنظر. [ ق َ حُل ْ م َ ظَ ] (ع ص مرکب ) زشت رو. بدترکیب . بدگل .