هزلیات سعدی
نویسه گردانی:
HZLYAT SʽDY
بخش بسیار کوچکی از کلیات سعدی را خبیثات و مجالسالهزل تشکیل میدهد. این بخش همان چیزی است که به هزلیات سعدی معروف است. خودِ سعدی در مقدمهٔ چندسطریِ این بخش گفتهاست: بعضی از بزرگان مرا ملزم کردند تا کتابی در هزل برایشان بنویسم به شیوه سوزنی، من به ایشان جوابی ندادم پس تهدید به قتل کردند بخاطر همین جواب امر ایشان را اجابت کردم و این ابیات را سرودم و من پناه میبرم به خدای بزرگ (برای سرودن این ابیات) این فصلی است به شیوه هزل و این شیوه را بزرگان فضل ایراد نمیگیرند برای آن که هزل در سخن مانند نمک در غذا است «الهَزلُ فِی الکلام، کَالمِلحِ فِی الطّعام» این کتاب مطابیه است و از خدا توفیق میخواهم. البته سعدی بجز در هزلیات در گلستان هم بعضا از سخنانی که توده مردم آن را زشت و خلاف اخلاق میشمارند استفاده کرده برای مثال داستانی در باب دوم گلستان (در اخلاق درویشان) حکایت ۲۷ امده با این مضمون: یکی را از بزرگان بادی مخالف در شکم پیچیدن گرفت، و طاقت ضبط آن نداشت و بیاختیار از او صادر شد. گفت: ای دوستان مرا در آنچه کردم اختیاری نبود و بزهی بر من ننوشتند و راحتی به وجود من رسید، شما هم به کرم معذور دارید. شکم زندان باد است ای خردمند ندارد هیچ عاقل باد در بند چو باد اندر شکم پیچد فروهل که باد اندر شکم بار است بر دل .یک بیت شعر از هزلیات سعدی (هرآنکس که بیشتر کون بدادندی ، نام او را مرشد نهادند) بخشها[ویرایش] هزلیات سعدی شامل سه بخش است: 1. تعدادی قطعات پراکنده و دو حکایت به نظم (شعر)، فصل اولِ آن را تشکیل میدهد. 2. بخش دوم، که به نثر است، المجالس فی الهزل و المطایَبات نام دارد که خود شامل سه مجلس شبیه وعظ است که به طنز و هزل آمیخته است. 3. بخش سوم یا المضحکات شامل لطیفههایی به نثر زیبای سعدی است. سعدی در بخش اول و دوم هزلیاتش، تفاوتی میان لغات قائل نیست و از هر لغتی به راحتی و عریانی استفاده کرده است. علاوه بر گفتوگوی آشکار از رابطهٔ جنسی میان زن و مرد و آوردنِ اسامی اندامهای جنسی که بهجای خود در ادبیات کلاسیک نامناسب شمرده میشده است، در هزلیات سعدی نثرگونههایی از نوع دیگر وجود دارد. مثلاً در یکی از این قطعاتِ هزل، خواننده را به فراموشکردنِ گزیدنِ شریک جنسی از میان انسانها دعوت میکند. سپس توصیه میکند خری ماده را با تفاصیل چنینوچنان بیابد؛ آنگاه بهتفصیل نحوهٔ انجام عمل جنسی با حیوان را توضیح میدهد و در انتها از خواننده میخواهد هنگام اوج لذت جنسی، با دستهای علف حیوان را بفریبد، و وقتی حیوان سرش را به سمتِ علف برمیگرداند، لبانش را ببوسد [کلیات سعدی، بخشِ هزلیات (انتهای کتاب)، چاپ شرکت نسبی حاج محمدحسین اقبال و شرکاء]. بخش دیگری از آثار نظم در مجموعهٔ هزلیات به وصف و ستایش رابطه همجنسگرایانه اختصاص دارد. بهعنوان مثال، در بیتِ «بااینهمه چون ...نِ تو میآرم یاد/ آبم به دهانِ ...ر برمیآید» از اشتیاقش به آمیزش جنسی مقعدی با یک مرد سخن میگوید. نقدِ صادق هدایت در یکی از آثارش به معرفی سعدی تحت عنوان «معلم اخلاق» با اشاره به هزلیات سعدی و بخشی از آثار حافظ است که در آنها این شاعران، علاوه بر ستایش رابطه همجنسگرایانه، به توصیف و تمجید بچه بازی هم پرداختهاند. لطیفهای از بخش سوم (المضحکات)[ویرایش] «گفت: هرکس امشب دو رکعت نماز بگزارد، او را حوری دهند که بالای او از مشرق تا به مغرب باشد. کسی گفت: من این نماز نکنم و این حور را نمیخواهم. گفتند: چرا؟ گفت: زیرا که اگر سرش در کنارِ من باشد و در شیراز و بغدادش گایند، مرا چه خبر بُوَد؟!»[۱] نمونه اشعار[ویرایش] آمد به نماز آن صنم کافر کیش آمد به نماز آن صنم کافرکیش ببرید نماز مومنان و درویش میگفت امام مستمند دلریش ایکاش من از پس بدمی، وی از پیش نظر منتقدان[ویرایش] گروهی معتقدند «هزلیات» و «مَضاحِک» از سعدی نیست. ایرج پزشکزاد در کتابِ خود به نام طنز فاخر سعدی مینویسد: «سعدیای که ما میشناسیم، البته اگر بخواهد، در گفتهٔ خود پردهٔ حجبوحیا را از روی واقعیتهای عشق زمینی پس بزند؛ ولی مسلماً کسی نیست که کلام خود را به آلودگیهای تنفرانگیز بکشانَد.»[۲] ذکاءالملک فروغی نیز معتقد بود که بخشِ هزلیات و خبیثات از سعدی نیست.[نیازمند منبع] صادق هدایت در «داستانِ مرغ روح» از مجموعه کتابِ ولنگاری، نمونهای از نوشتهٔ طنزی آوردهاست که به صورتی کنایی از سعدی و یک شاعر دیگر یاد میکند. اینکه برخی از صاحبنظرانِ ادبیاتِ فارسی، مانندِ محمدعلی فروغی، آثار مجموعهٔ هزلیات را ازآنِ سعدی نمیدانند و برخی دیگر این آثار را متعلق به او میدانند، متعلق به گذشته است و در آثارِ امروزی، حتی در وبگاههای اینترنتی نیز، عموماً تمایلی به بازگشودِ این موضوع دیده نمیشود. منابع[ویرایش] 1. ↑ کلیات سعدی، به تصحیح محمدعلی فروغی (ذُکاءالملک)، با مقدمهٔ عباس اقبال، شرکت نسبی حاج محمدحسین اقبال و شرکاء، ۱۳۴۲ هـ. ق 2. ↑ طنز فاخر سعدی، ایرج پزشکزاد، نشر شهاب ثاقب، چاپ اول، ۱۳۸۱ نهفتن • ن • ب • و سعدی شیرازی آثار و کتابها • کلیات (شامل بوستان، گلستان، غزلیات، مراثی، مفردات، هزلیات) یادمان • سعدیه • روز سعدی • جایزه ادبی سعدی نهادها • بنیاد سعدی • مرکز سعدیشناسی اماکن • خانهٔ منسوب به سعدی • ایستگاه متروی سعدی • دبستان سعدی • دبیرستان سعدی • درمانگاه سعدی • سینما سعدی • سینما سعدی (شیراز) • کوی سعدی (اهواز) • نمای گرمابه سعدی سعدیشناسی • سال تولد سعدی • سعدی از دست خویشتن فریاد • بنیآدم اعضای یکدیگرند سعدی پژوهان ایران • سیف فرغانی • حسن انوری • فاضل جمی • عباس حقیقی • محمدعلی فروغی • عبدالعظیم قریب • کوروش کمالی سروستانی • مظاهر مصفا • ضیاء موحد • غلامحسین یوسفی غرب • رالف والدو امرسون • آدام اولئاریوس • ادوارد براون • آندره دوریه • فریدریش روکرت • ادوارد رهاتسک • لازار کارنو • آنتوان گالان • یوهان ولفگانگ فون گوته افراد مرتبط • کوکب دختر سعدی • ابوبکر بن سعد زنگی • سعد بن ابوبکر • ابوبکر بیستون • محسن فروغی • ابوالحسن صدیقی • کاووس حسنلی • احمد کسروی • نیکلا سعدی کارنو • ماری فرانسوا سعدی کارنو فیلم و موسیقی • ساربان • بادهٔ نوشین • نوا، مرکبخوانی جستار وابسته • اسلوب معادله • خارستان • نگارستان • عجم در ادب پارسی • باغ دلگشا • رده این یک مقالهٔ خرد ادبیات است. میتوانید با گسترش آن به ویکیپدیا کمک کنید. ردهها: • ادبیات کهن فارسی • آثار سعدی • این صفحه آخرینبار در ۱ آوریل ۲۰۲۳ ساعت ۰۸:۰۷ ویرایش شدهاست.
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.