پشتک
نویسه گردانی:
PŠTK
پشتکpoštak معنی ۱. (ورزش) حرکت معلق زدن در آب یا روی زمین. ۲. ‹پستک› [قدیمی] جامۀ کوتاه و نیمتنۀ نمدی که سابقاً بعضی از سوارکاران و تفنگداران میپوشیدند. ⟨ پشتک زدن: (مصدر لازم) معلقوارو زدن در آب یا روی زمین. اگر جبه ٔ خاره را مستحقم ز تو بس کنم پشتکی زند نیجی . سوزنی (از جهانگیری). دهخدا. با گروه دختران چشمک زند در میان حوضشان پشتک زند ملک الشعرا بهار. چو پولی دید نبود در میانه بزد پشتک ز بعدش چند وارو میرزاده عشقی. مترادف معلق، وارو
واژه های همانند
۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
پشتک . [ پ ُ ت َ ](اِ مصغر) مصغَّر پشت . || پریدن بطوری که با پشت بر آب آیند. نوعی جستن شناوران به آب یا ورزشکاران بر زمین . نوعی از باز...
پشتک . [ پ َ ت َ ] (اِ) صاحب فرهنگ شعوری گوید بمعنی شبنم است و در بعض نسخه ها بمعنی پشگ گوسفند و بز آمده است و بیت ذیل شمس فخری را شاهد ...
پشتک زن . [ پ ُت َ زَ ] (نف مرکب ) آنکه با پشتک بر آب پرد. آنکه باپشتک بجهد. رفتار با پشتک . || چهارپائی که بسبب مرض پشتک رفتار معیوب دا...
پشتک وارو. [ پ ُ ت َ ] (اِ مرکب ) رجوع به پشتک شود.
پشتک زدن . [ پ ُ ت َ زَ دَ ] (مص مرکب ) جستن شناوران به آب یا ورزشکاران بر زمین بدانگونه که در هوا بطول یکبار بگرد خود گردیده باشند.
پشتک چارکش . [ پ ُ ت َک ْ ک َ / ک ِ /ک ُ ] (اِ مرکب ) نوعی بازی و آن چنان باشد که شخص کف دستهای خود را بر زانوها گذاشته خم شود و دیگری از پ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.