مهار
نویسه گردانی:
MHAR
کلمه ی (مهار ) به معنی تکه چوبی است که متصل به دو ریسمان است که تیکه چوب در دهان بز شیر خوار قرار می گیرد و توسط ریسمان محکم به سرش بسته می شود تا جلوگیری کند از مکیدن شیر از پستان بز . که به ترکی گَم نامیده نامیده می شود . ًٌٍِ
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
محار. [ م َ ] (ع مص ) حور. محارة. حَور. بازگشتن . (منتهی الارب ). باز گشتن از چیزی و به چیزی . (از لسان العرب ). || کاستن و کم گردیدن . (منته...
محار. [ م َح ْ حا ] (اِخ ) عمربن مسعود. رجوع به عمربن مسعود و الاعلام زرکلی شود.