خانم
نویسه گردانی:
ḴANM
خانم: همتای پارسی این واژه ی مغولی، افزون بر بانو، این است: فرمنژ farmenž (سغدی: framenc).*** فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۳۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
عبداﷲآباد خانم . [ ع َ دُل ْ لا ن ُ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان عزیزآباد بخش فهرج شهرستان بم . واقع در20هزارگزی باختر فهرج و 2هزارگزی شو...
کانی سفید خانم . [ س َ / س ِ ن ُ ] (اِخ ) دهی است از روستاهای سقز. رجوع به کریم ایاغچی شود.
خانم بازی کردن . [ ن ُ ک َ دَ] (مص مرکب ) زنا کردن . جنده بازی کردن . فحشا کردن .
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
خدمعلی سلطان خانم . [ خ َ دَ ع َ س ُ ن ُ ] (اِخ ) وی همشیره ٔ سلطان موصلو و زن شاه طهماسب اول صفوی و مادر اسماعیل میرزا وسلطان محمد و جده ٔ ش...