بیزاری
نویسه گردانی:
BYZʼRY
بیزاریbizāri معنی ۱. آزردگی. ۲. تنفر. مترادف ۱. اشمئزاز، تنافر، تنفر، دلزدگی، رمیدگی، ضجرت، کراهت، ملال، ملالت، نفرت، وازدگی ≠ اشتیاق، رغبت، علاقه، علاقه مندی ۲. ابراء، برائت ۳. طلاق، جدایی، متارکه،، دوری، تَبَرّا. انگلیسی: Detestation، loathing
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
بیزاری . (حامص ) برائت : تبری ، تبرئه ؛ بیزاری از فام و عیب . براءة. (یادداشت مؤلف ). تنصل ؛ از گناه بیزاری کردن . (زوزنی ).- بیزاری جستن ؛ ت...