درون شد درون روی در آمد در آمدن
نویسه گردانی:
DRWN ŠD DRWN RWY DR ʼAMD DR ʼAMDN
ورودvorud معنی ۱. به جایی درآمدن؛ داخل شدن. ۲. شروع شدن. ۳. [قدیمی] به آبشخور وارد شدن. مترادف دخول، رسید، مدخل، وصول برابر پارسی اندررفت، راهیابی، درونروی، درونشد
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.