از دست شدن
نویسه گردانی:
ʼZ DST ŠDN
از دست شدن. به معنى از دست رفتن است که کنایه از بیخودى و بىاختیارى و اضطراب کردن باشد. (فرهنگ فارسی برهان قاطع , ص61) [اَ دَ شُ دَ] از دست شدن (مص مر) از تصرف خارج شدن. از اختیار به دررفتن. ¦¦ از میان رفتن. نابود شدن. ¦¦ از خودبیخود شدن. ¦¦ ناتوان شدن. عاجز شدن. ¦¦ خشمگین شدن. عصبانى شدن. ¦¦ مردن. درگذشتن. (لغت نامه دهخدا , ص123)
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.