حکمت فرزان
نویسه گردانی:
ḤKMT FRZʼN
حکمتhekmat معنی ۱. = فلسفه ۲. دلیل؛ علت. ۳. خِرد؛ فرزانگی. ۴. نصیحت. ⟨ حکمت اشراق: (فلسفه) نوعی فلسفۀ عرفانی که اساس آن وصول به حقایق از طریق کشف و شهود میباشد. ⟨ حکمت عملی: (فلسفه) آگاهیهای مربوط به امور و روابط انسانی، مانندِ سیاست مدن، تدبیر منزل، و تهذیب اخلاق. ⟨ حکمت مشاء: (فلسفه) شاخهای از فلسفه که اساس آن وصول به حقایق از طریق استدلال و عقل میباشد. ⟨ حکمت نظری: (فلسفه) آگاهیهای مربوط به اشیا و موجوداتی که در دسترس انسان نیست، مانندِ فلسفه، الهیات، ریاضیات، و طبیعیات. مترادف ۱. تصوف ۲. علمبرین، مابعدالطبیعه، فلسفه ۳. عرفان ۴. خرد، دانایی، فرزانگی ۵. کمال ۶. علم، فرزان، معرفت ۷. پند، اندرز ۸. دلیل، علت، سبب ۹. مشیت الهی، علم الهی برابر پارسی فرزان، فرزانش، فرزانگ
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.