زرق و برق
نویسه گردانی:
ZRQ W BRQ
پیرایه های چشمگیر ولی کم ارزش (فرهنگ فارسی امروز؛ غلامحسین صدری افشار، نسرین و نسترن حکمی). درخشش پارچه، کفش یا چیز دیگری یا با پولک یا با نخ های رنگی پرتو دار. زرق واژه ای عربی و به معنی رنگ آسمان است و برق در سنسکریت بره barh به معنی درخشیدن بوده است. همتای پارسی این است: براج و درخش brājo-draxŝ (سنسکریت ـ دری).*** فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
برق و زرق . [ ب َ ق ُ زَ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) درخشش و تابندگی . تلألؤ. روشنی و ساختگی . (غیاث ). زرق و برق .