اجازه ویرایش برای همه اعضا

تجمل

نویسه گردانی: TJML
این واژه ی عربی امروزه در زبان پارسی به صورت نام و به معنی زیور است؛ و معنای مصدری ندارد و یا به صورت جمع (تجملات) به کار می رود یا با پسوند پارسی گرایی (تجمل گرایی) می آید. همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: ماهو (دری) تجملات: ماهوپِه (ماهو با پسوند جمع پارسی کهن پِه) ***فانکو آدینات 09163657861
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
تجمل . [ ت َ ج َم ْ م ُ ] (ع مص ) نکوحالی نمودن . (تاج المصادر بیهقی ) (دهار). آراسته شدن و جمال و نیکویی روی رابر خود بستن . (شرح قاموس ). خ...
تجمل . [ ت َ ج َم ْ م ُ ] (اِخ ) حکیم سیدعظیم الدین حسین . از مردم لکهنوست ۞ ، فکرش بلند و طبعش نیکو. از وطن مألوف رخت به شهر مدرس کشید و...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.