ذات
نویسه گردانی:
ḎʼT
این واژه در سنسکریت دهاتو dhātu (پایه، عنصر، عنصر اولیه، جوهر، ماده ی نخستین) و در اوستایی ذاته żāta بوده است با همان معنی سنسکریت؛ و واژه های: نیذاته niżāta (نژاد، نهاد، سرشت، فطرت، خوی، اخلاق، خُلق، ذات، گوهر. رفتار، کردار، کنش، فعل، عمل، اقدام) هوذاته hu-żāta (نیکوسرشت، خوش ذات) اهوره ذاته ahurażāta (دارای سرشت اهورایی، دارای ذات خدایی) و چندین واژه ی دیگر به خوبی نشان می دهد که ذات پارسی است.***فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۳۳۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۱ ثانیه
ذات الموضوع . [ تُل ْ م َ ] (ع اِ مرکب ) صغری . صغرای قیاس ۞ . مقابل ذات المحمول ، کبری .
ذات النحیین . [ تُن ْ ن ِ ی َ ی ] (اِخ ) لقب زنی است از تیم اﷲبن ثعلبة. وی در جاهلیت روغن فروختی . روزی خوات بن جبیر انصاری بروغن خریدن ن...
ذات العواسی . [ تُل ْ ع َ ] (اِخ ) کوهی است بنوجعفر را. (المرصع).
ذات العوایم . [ تُل ْ ع َ ی ِ ] (ع اِ مرکب ، ق مرکب ) ج ِ ذات العویم .
ذات القرطین . [ تُل ْ ق ُ طَ ] (اِخ ) لقب ماریة، مادر حرث بن جبلة ابن الحرث و زوجه ٔ جبلةبن الحرث دو ملک از ملوک آل جفنه .
ذات القرنین . [ تُل ْ ق َ ن َ ] (اِخ ) موضعی است قرب مدینةالرسول میان دو کوه خرد.
ذات القرنیة. [ تُل ْ ق َ نی ی َ ] ۞ (ع اِ مرکب ) التهاب قرنیّه .
ذات العنبیة. [ تُل ْ ع ِ ن َ بی ی َ ] (ع اِ مرکب ) بیماری التهاب عنبیة است . ۞
ذات المحمول . [ تُل ْ م َ ] (ع اِ مرکب ) کبری . کبرای قیاس ۞ . مقابل ذات الموضوع که صغرای قیاس ۞ است .
وات فره ذات . [ رَ ] (اِخ ) ۞ وات فره ذات اول ، نام یکی از حکام ایرانی دوره ٔ سلوکی در پارس درقرن سوم ق . م . بوده است . سکه ٔ او به دس...