میرمظفر اول
نویسه گردانی:
MYRMẒFR ʼWL
میرمظفراول Mir Mozafar || حاکم ایل ارکوازی، ایل بدره، ایل میش خاص، ایل چعب، ایل بالاوند، ایل بولی، ایل ده بالایی. ایل پنجستون، ایل ریزوند و برخی از مناطق پشتکوه. به حکم سلاطین صفوی. در سالهای ۱۰۱۰ الی ۱۰۳٨ هجری قمری به مرکز حکومتی شهر ( چوار و ایل هزاره ) کنونی در تقسیمات حال حاضر ایلام بوده است. از بنیانگذاران ایل هزاره به دلیل دارا بودن سپاه هزار نفری اش و به منشا اسمی و تسمیهای، بنیاد هزار اسپی جد او شاه شجاع الدین خورشید موسوم به مالک هزار اسپیان که مقبره شاه شجاع الدین اکنون در روستای گوشه شیَنشاه واقع و از آثار ثبتی ملی عهد سلاجقه میباشد ) میرمظفر اول ارکوازی از تبار پادشاهان سلسله اتابکان زاگرس که بالغ بر ۴۵۰ سال و اندی بر ایران و زاگرسیان حکوت کرده اند میباشد. (منبع: شرفنامه بدلیسی_تاریخ گزیده) میر پیشوند اسمی نوادگان اتابکان لر کوچک و طوایف (سلسله)های منشعب سلاله اتابکان ( شاه شجاع الدین خورشید اولین اتابک و میرشاهوردیخان آخرین اتابک که بدست شاه عباس اول صفوی در قلعه چنگوله گرفتار سپاهیان الهوردیخان سردار سپاه صفوی و در کناره سیمره توسط خود شاه عباس کشته میشود_ منبع: عالم آرای عباسی_بدلیسی_مستوفی ) مظفر از القاب عهد صفوی بوده به معنا و کاربرد مظفر. [ م ُ ظَف ْ ف َ ] (ع ص ) مظفار. (اقرب الموارد) (محیطالمحیط). فیروزمندی داده شده . (آنندراج ) (غیاث ). فیروز. (دهار). مرد به مراد خود رسیده هر چه باشد و پیروزی و نصرت یافته و جوانمرد به مراد خود رسیده هرچه باشد و فتح و ظفریافته و پیروز و منصور و پیروزی یافته . نصرت یافته . آن که بر کاری دست زند برخوردار گردد. (ناظم الاطباء). به مراد رسیده . آرزویافته . کامروا. پیروز. منصور : کدامین خواجه آن خواجه که امروز بدو نازد همی شاه مظفر منبع: کتاب ۳ جلدی امرای ماداکتو بتالیف دکتر شهلا مظفری. کتابخانه ملی الف ۹۷٨_٦٠٠_٠٤١٢٠_٨١ اول ۱۴۰۳
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.