بازیگران عصر طلائی
نویسه گردانی:
BAZYGRʼN ʽṢR ṬLAʼY
بازیگران عصر طلایی نگاهی است انتقادی بر منش و رفتار سیاسی افراد سر شناس سیاسی و نظامی در دوران رضاخان. ابراهیم خواجه نوری روشی برگزیده که خوب و بد دیدگاه خود را بیان کرده و بر این باور است که برداشت های او نیز می تواند دستخوش خطا باشد. این کتاب با شیوه ای روایی و جذاب خواننده را با مسائل آن عصر آشنا می سازد. ابراهیم خواجهنوری نویسندهای توانا و محققی پرکار بود. وی در کنار مشاغل سیاسی و فعالیتهای اجتماعی خود، دست از تألیف و تحقیق و ترجمه برنداشت و همانطورکه در بخش آثار او آمدهاست، وی جدای از فعالیت مطبوعاتی، تعداد زیادی کتاب نیز تألیف و ترجمه نمود. البته بیشتر شهرت خواجهنوری به خاطر انتشار مجموعه کتابهای بازیگران عصر طلایی است، که نخست به صورت جزوههایی از سوی او ارائه میگردید.[۵] وی نخستین مجلدات از این مجموعه کتابهای پرخواننده را بعد از شهریور سال ۱۳۲۰ و با بهرهگیری از فضای آزادی که در آن ایام پدید آمده بود، ارائه کرد. این کتابها از همان نخستین سالهای انتشار محبوب شدند و مورد استقبال طبقات مختلفی قرار گرفتند. خواجهنوری در ارتباط با این مجموعه کتابها مدعی گردیده بود که قصد دارد در چارچوب آن به انتشار شرح حال کلیهٔ کسانی بپردازد که در دوران رضاشاه مصدر شغل یا سمت مهمی بودهاند. در این راستا او موفق شد که بیوگرافیهای کامل و خواندنی را از چند نفر از بازیگران «عصر طلایی» (کنایه از دوران سلطنت رضاشاه پهلوی)، منتشر سازد، امّا سایر بیوگرافیها همچنان نانوشته ماند. افرادی که شرح حالهای آنها در مجموعهٔ بازیگران عصر طلایی توسط خواجهنوری نوشته شد، عبارت بودند از: محمدحسین آیرم، عبدالحسین تیمورتاش، امیرخسروی، طهماسبی، دبیراعظم بهرامی، سید حسن مدرس، علیاکبر داور، سپهبد امیراحمدی، علی سهیلی، علی دشتی، علی وکیلی. خواجه نوری در زمان حیاتش موفق شد که این کتابها را که از بهترین منابع تاریخ معاصر ایران بهشمار میآیند انتشار دهد، امّا انتشار سایر مجلدات آن متوقف شد. امّا در میان مجموعهٔ کتابهای بازیگران عصر طلایی، مهمتر از همهٔ شرح حالها، شرح حال «سربازیگر عصر طلائی» (رضاشاه) بود که طی دورانی که این کتابها منتشر میشد، در این زمینه آگهیهای مکرر انتشار مییافت، امّا کتاب مذکور، هیچگاه به چاپ نرسید. دکتر باقر عاقلی، در بخشی از شرح حال ابراهیم خواجهنوری دربارهٔ انتشار «سربازیگر عصر طلایی» مینویسد: «یکی از نزدیکان خواجهنوری که من [=عاقلی] به قول او اعتماد کامل دارم، برایم حکایت کرد که روزی محمدرضاشاه، خواجه نوری را احضار میکند و میگوید چون نوشتههای شما بسیار جالب است، قبل از انتشار «سربازیگر عصر طلائی» نوشتهٔ خودتان را بدهید من بخوانم. خواجهنوری امتثال امر میکند و نوشته را به شاه میدهد، امّا پس از مدتی شاه برای او پیغام میفرستد که فعلاً موقع انتشار این مطالب نیست. این نوشته نزد من امانت خواهد بود تا در موقع لازم برای چاپ، آن را در اختیار شما بگذارم.»[۵] این قول البته هیچگاه عملی نشد.
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۳ ثانیه
بازیگران عصر طلایی نگاهی است انتقادی بر منش و رفتار سیاسی افراد سر شناس سیاسی و نظامی در دوران رضاخان. ابراهیم خواجه نوری روشی برگزیده که خوب و بد دید...