سوا
نویسه گردانی:
SWʼ
سوا savā: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: جدا (دری) پتین patin (سغدی)***فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۱۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
صوع . [ ص َ / صو ] (ع اِ) پیمانه . (منتهی الارب ).
صوع . (ع اِ) ج ِ صاع . (منتهی الارب ). رجوع به صاع شود.
صوع . [ ص ُ وَ ] (ع اِ) پاره ٔ گیاه خشک در میان گیاه تر. (منتهی الارب ).
ثواء. [ ث َ ] (ع مص ) ایستادن . اقامت . مقیم شدن به جائی . ثواءمکان یا بمکان ؛ اقامت دراز کردن در آن . || فرود آمدن به مکانی . || مدفون گ...
ثوع . [ ث ُ وَ ] (ع اِ) درختی است کوهی ، بلند پیوسته سبز وساقش سطبر و خوشه های آن ببطم ماند و بکاری نیاید.