خونین و مالین
نویسه گردانی:
ḴWNYN W MALYN
خونین و مالین : [عامیانه، اصطلاح] زخمی، خونی شده. "دائی شکری وقتی از قهوخانه بیرون آمد بارش سبک شده بود. او زده بود. دائی رحمن را خوب زده بود وخونین و مالینش کرده بود." ( صادق چوبک ، کفتر باز ).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.