اجازه ویرایش برای همه اعضا

اغلب

نویسه گردانی: ʼḠLB
همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: بیش تر (دری) فرایست farāyest (مانوی: frāyist)***فانکو آدینات 09163657861
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
اغلب . [ اَ ل َ ] (ع ص ، اِ) مرد چیره و ستبرگردن و دلاور. ج ، غُلب . (منتهی الارب ) (آنندراج ): رجل اغلب ؛ مرد چیره و ستبرگردن و دلاور. ج ، غُلب...
اغلب . [ اَ ل َ ](اِخ ) بنو...، سلسله ای از حکمرانان افریقا در زمان خلافت عباسیان بودند که بر تونس و مراکش و صفحات دیگرحکومت میکردند و دارال...
اغلب . [ اَ ل َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن اغلب بن سالم مکنی به ابوعقال ، حکمران پنجم از سلسله ٔ اغالبه بود که پس از برادرش بحکمرانی رسید. ر...
اغلب . [ اَ ل َ ] (اِخ ) ابن سالم بن عقال بن خفاجه تمیمی از شجاعان و پیشوایان و جد سلسله ٔ بنواغلب از ملوک افریقا بود. وی از همدستان ابومسل...
اغلب . [ اَ ل َ ] (اِخ ) ابن عمروبن عبیدةبن حارثة عجلی از بنی عجل بن لجیم از طائفه ٔ ربیعه از شاعران حماسه سرا و معمر بود. وی جاهلیت و اسلام...
اغلب . [ اَ ل َ ] (اِخ ) ابن حرزم کلبی . شاعری است از عرب . (از یادداشتهای مؤلف ).
آل اغلب . [ ل ِ اَ ل َ ] (اِخ ) ۞ نام سلسله ای از پادشاهان افریقیه از دست بنی عباس . مقر سلطنت قیروان و قلمرو آنان در شمال افریقا بوده است ...
اغلب عجلی . [ اَ ل َ ع ِ ] (اِخ ) همان اغلب بن عمروبن عبیده ... شاعر راجز است . و ابیات زیر از اوست :جأوا بزوریهم و جئنا بالاصم شیخ لنا قد کان...
ابراهیم بن اغلب . [ اِ م ِ ن ِ اَ ل َ ] (اِخ ) ابن سالم . سردودمان اغالبه از مردم مرورود. اغلب پدر ابراهیم در سال 148 هَ.ق . بحکومت افریقیه ...
اقلب . [ اَ ل َ ] (ع ص ) مرد برگشته لب . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (اقرب الموارد). بازگردیده لب . (مهذب الاسماء).آنکه لب وی باز...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.