انضباط
نویسه گردانی:
ʼNḌBAṬ
رفتار در چارچوب برنامه ای تعیین شده یا از سوی خود یا دیگری یا یک سازمان برای پیشگیری از نابسامانی. (www.cnrtl.fr/definition/discipline)*** همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: پاتمان pātmān (پهلوی: patmān) راژنیش rāženiŝ (پهلوی: rāženiŝn)***فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
انضباط. [ اِ ض ِ ] (ع مص ) سامان گرفتن . بنوا شدن . خوب نگاهداشته شدن . نظم داشتن . (فرهنگ فارسی معین ). || (اِمص ) پیوستگی و مضبوطی . (غیاث...