عذاب
نویسه گردانی:
ʽḎʼB
همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: آزار، شکنجه ŝekanje، کویست kovist (دری) ابژم abžam، ابگم abgam (پارتی) دژین dažin (لکی) خنشیاک xanŝyāk (سغدی) ***فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
ازاب . [اِ ] (اِخ ) آبی است بنی عنبر را. (از منتهی الارب ).
ازعب . [ اَ ع َ ] (ع ص ) ناکس کوتاه بالا و زشت هیأت فربه . (منتهی الارب ). ستبر.
کنایه از آرامش و ایمنی به حد کمال موجود بودن.
دریا رفته است تو گویی به خواب - هیچ نمی خورد تکان آب از آب
رفته گویی همه ذرات به خواب - ن...