رطوبت
نویسه گردانی:
RṬWBT
همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: ازغار ezqār (سغدی) نم nam (دری) نماوی namāvi (کردی)***فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
رطوبت .[ رُ ب َ ] (ع اِمص ، اِ) تر شدن . مرطوب گشتن . (فرهنگ فارسی معین ) (یادداشت مؤلف ). تری . بلل . نم . مقابل یبوست . مقابل خشکی . (یادداشت...
رطوبت سنج . [ رُ ب َ س َ ] (نف مرکب ) رطوبت سنجنده . که رطوبت را بسنجد. || (اِ مرکب )(اصطلاح فیزیک ) آلاتی را گویند که برای تعیین درجه ٔ رطو...
سیلیکا ژل بسپار ی است سهبعدی که از واحدهای چهار وجهی دیاکسید سیلیسیم تشکیل شده. ماده مادهٔ است متخلخل.[۳] از کاربردهای سیلیکاژل میتوان به کاربرد آ...