شوق
نویسه گردانی:
ŠWQ
حالت روانی تندی که یا ناگهانی یا با رخدادی یا دیدن یا شنیدن چیزی پیدا شده و انگیزاننده برای انجام دادن کاری است. (https://www.cnrtl.fr/definition/ferveur) همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: هاز (پهلوی) پایس pāyos (مانوی: payos)***فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۱۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
شوق و ذوق . [ ش َ / شُو ق ُ ذَ / ذُو ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) شوق ذوق . خرسندی و خوشحالی .
شوق و شعف . [ ش َ / شُو ق ُ ش َ ع َ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) شوق و شور. خرسندی و شادمانی .
شوق داشتن . [ ش َ / شُو ت َ ] (مص مرکب ) راغب بودن . اشتیاق داشتن . (ناظم الاطباء) : چه ذوق از ذکر پیدا آید او راکه پنهان شوق مذکوری ندارد....
شوغ . (اِ) شغه . سنگین شدن دست و پای بود و آن را به ترکی ایشتی (؟) گویند. (فرهنگ اسدی ). آن گوشت باشد که در دست و پای سخت شده باشد چون ...