حضار
نویسه گردانی:
ḤḌAR
همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: نورچیکان (سغدی با پسوند جمع آن) وینندان vinandān (سغدی: venande با پسوند آن) وینندل vinandel (سغدی: venande با پسوند جمع لکی اِل)***فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۵۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
لابیرنت. ا. (به انگلیسی: Labyrinth از یونانی: λαβύρινθος labyrinthos ) ماز (maze)، هزار تو ، هزارچم ، حلزونی و جز آن. ریشه این واژه در اساطیر یونان اس...