مجرم
نویسه گردانی:
MJRM
همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: اغوان aqvān (سغدی: aqvāni) بزهکار، تبهکار (دری) ***فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
مجرم . [ م ُ رِ ] (ع ص ) گناهکار. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). گنه کار. اثیم . آثم . بزهکار. بزه مند. مذنب . (یادداشت به خط مرحوم د...
مجرم . [ م ُ ج َرْ رَ ] (ع ص ) حول مجرم ؛ سال تمام . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از آنندراج ). سال تمام و کامل . (ناظم الاطباء).
مجرم . [ م ُ ج َرْ رِ ] (ع ص ) آن که تمام می کند سال را. || بیرون آینده از چیزی . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ).
مجرم . [ م ُ رِ ] (اِخ ) مرتضی قلی بیگ بن سلطان حسن شاملو، از رؤسای عشایر ترک بود و در شعر و موسیقی و خطاطی دست داشت . وی به هندوستان مسافر...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.