اجازه ویرایش برای همه اعضا

سبقت

نویسه گردانی: SBQT
همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: پیشی (دری) پرپت parpat (اوستایی: پئیری پت pairipat) فرویس farvis (اوستایی: fravis). ***فانکو آدینات 09163657861
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
سبقت . [ س ِ ق َ ] (از ع ، مص ) از مصادر مجعول است و در زبان عربی بجای آن سبق استعمال کنند. (از مجله ٔ دانشکده ادبیات تبریز). پیشی گرفتن . ...
سبقت جستن . [ س ِ ق َ ج ُ ت َ ] (مص مرکب ) پیشی جستن . پیش افتادن خواستن : مروت نیست سبقت جستن از کوتاه پروازان وگرنه نامه ام پیش از کبوتر...
سبقت کردن . [ س ِ ق َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) پیش افتادن . پیشی گرفتن : هرکه دستش بر زبان سبقت کند مرد است مردورنه هر ناقص جوانمرد است در مید...
سبقت گرفتن . [ س ِ ق َ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) پیش افتادن . پیشی گرفتن : زهق . زهوق . پیشی گرفتن بر دیگران . (منتهی الارب ) : ز همراهی نفس بی...
سبقت گیرنده . [ س ِ ق َ رَ دَ / دِ ] (نف مرکب ) پیشی گیرنده . آنکه در کارها سبقت گیرد و جلو افتد. سَبّاق . (منتهی الارب ).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.