اجازه ویرایش برای همه اعضا

چاشت

نویسه گردانی: CAŠT
اول روز؛ ساعتی از آفتاب گذشته: ◻︎ از پس هر شامگهی چاشتی‌ست / آخر برداشت فروداشتی‌ست (نظامی۱: ۶۳)، ◻︎ ظلمتی را کآفتابش برنداشت / از دم ما گردد آن ظلمت چو چاشت (مولوی: ۱۱۳). ۲. غذایی که قبل از ظهر می‌خورند: ◻︎ صبح تو شام گشت و فلک بر تو چاشت خورد / تو غَمر وار در هوس شام و چاشتی(خاقانی: ۶۸۰). . صبح تو شام گشت و فلک بر تو چاشت خورد تو هم چنان در هوس شام و چاشتی. خاقانی شروانی.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
چاشت خوردن . [ خوَرْ / خُرْ دَ ] (مص مرکب ) طعام خوردن بهنگام چاشت . صبحانه یا ناهار خوردن . هنگام چاشت غذا خوردن : تَغَدّی ؛ چاشت خوردن . تَ...
چاشت خورانیدن . [ خوَ / خ ُ دَ ] (مص مرکب ) طعام دادن . غذای صبح یا ناهار کسی را خوراندن . صبحانه یا ناهار اطعام کردن . تَغدیَه ؛ چاشت خورانی...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.