۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
تقلا. [ ت َ ق َل ْ لا ] (اِ) در تداول عامه ، کوشش بلیغ. تلاش . جهد. سعی . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). || دست و پا زدن برای رهایی از...
تقلا. [ ت َ ] (اِخ ) سلیم بن خلیل بن ابراهیم (1265-1310 هَ .ق .). مؤسس جریده ٔ الاهرام مصر وی در کفر شیمه ٔ لبنان متولد شد و بمصر مه...
تقلع. [ ت َ ق َل ْ ل ُ ] (ع مص ) برکنده شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). ازبن برکنده شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطبا...
تغلا. [ ت ِ غ َل ْ لا ] (از ع ، اِ) شدت عطش و اضطرابی که در بیمار، ویژه بیماری تب پیدا شود. (ناظم الاطباء).