پایدار. (نف مرکب ) ثابت . (رشیدی ). باثبات . دائم . باقی . استوار. ستوار. پادار. (جهانگیری ). قائم . با تاب و توان . قوی . مستقیم . وطید. ...
پایدار آمدن . [ م َ دَ ] (مص مرکب ) پایدار ماندن : اگر روز ما پایدار آمدی جهان را بسی خواستار آمدی .فردوسی .
پایدار بودن . [ دَ ] (مص مرکب ) مقاومت کردن : من باری ار به هجو فتم خیزم تو پایدار باش که تا نفتی .سوزنی .
پایدار ماندن . [ دَ ] (مص مرکب ) باقی ماندن . بر قرار ماندن . ثابت ماندن : نماند کسی در جهان پایدارهمه نام نیکو بود یادگار. فردوسی ....
توسعه پایدار (Sustainable development) برآوردن نیازهای امروزین مردم است همراه با حفظ محیط زیست طوریکه همیشه بتوان این نیازها را برآورد. ی...
اصطلاح توسعه پایا یا پایدار در اوایل سالهای دهه ۱۹۷۰ درباره محیط و توسعه بکار رفت. از آن زمان سازمانهای بینالمللی که خواهان دستیابی به محی...