اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خطمی

نویسه گردانی: ḴṬMY
خطمی . [ خ َ/ خ ِ می ی ] (ع اِ) ۞ خیرو.(آنندراج ) (ناظم الاطباء). نباتی است . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ). غِسل . (مهذب الاسماء). خیروی ِ دشتی .(دهار). ملوکیةالشجر. عودالیسر. شحم البرح . آلثئا. ملوخیه . وردالزوانی . (یادداشت بخط مؤلف ). هشت دهان . (صیدنه ٔ ابوریحان بیرونی ). خطمی از اسپرغمهاست . (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). گلش بهمه رنگی بود بسیار بقا باشد وعروقش چند سال بجا ماند. (نزهةالقلوب ) :
خیری و خطمی و نیلوفر و بستان افروز
همچنانست که بر تخته ٔ دیبا دینار.

سعدی .


- خطمی بری ؛ نوعی خطمی است که بعربی آنرا شحم البرح می گویند. (یادداشت بخط مؤلف ).
- خطمی خطائی ؛ بهترین انواع گل خیرو است . در آغاز شکفتن برنگ سفید می باشد تا دو پهر پس بسرخی زند پس سرخی او کمتر شدن گیرد و بعد از غروب باز برنگ اصلی بازآید. (آنندراج ). منثور. (یادداشت بخط مؤلف ) :
همچو خطمی خطائی هر زمان در باغ دهر
چهره دیگرگون مرا از خجلت عصیان شود.

نزاری (از آنندراج ).


- خطمی درختی ؛ نوعی از خطمی است که بوته ای چون درخت دارد. رجوع به درخت خطمی شود.
- خطمی درختی چینی ؛ گیاهی است که گل سرخ آتشی دارد. (یادداشت بخط مؤلف ).
- خطمی فرنگی ؛ نوعی گل است که شبیه به گل خطمی است . (یادداشت بخط مؤلف ).
- خطمی کوچک ؛ خبازی . رجوع به خبازی در این لغت نامه شود.
- خطمی مجلسی ؛ نوعی گل است . (یادداشت بخط مؤلف ) ۞ .
- لعاب خطمی ؛ لعابی که از خطمی حاصل آید. وخیفه . (منتهی الارب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
خطمی . [ خ َ می ی ] (ع ، ص نسبی ) منسوبست به خطمه که بطنی است از انصار. (از انساب سمعانی ).- ذات الخطمی ؛ نام مسجد حضرت رسول (ص ) در مسیر ...
گل خطمی . [ گ ُ ل ِخ َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) گیاهی است معروف و از انواع خبازی شمرده اند گل آن سفید و سرخ و الوان مختلف و بهترین همه ...
گل خطمی . [ گ ُ خ ِ] (اِخ ) دهی است از دهستان تبادکان بخش حومه ٔ ارداک شهرستان مشهد واقع در 2هزارگزی جنوب مشهد. هوای آن معتدل و دارای 253...
خطمی خوشک . [ خ َ خوَ / خ ُ ش َ ] (اِ مرکب ) پنیرک . (یادداشت بخط مؤلف ). رجوع به پنیرک در این لغت نامه شود.
عمار خطمی . [ ع َم ْ ما رِ خ َ ] (اِخ ) ابن أوس بن خالدبن عبیدبن امیةبن عامربن خطمه ٔ انصاری خطمی . «ذهبی » نام او را عمار و «ابن حجر» آن ر...
عماره ٔ خطمی . [ ع ُ رَ ی ِ خ َ ] (اِخ ) ابن أوس بن خالدبن عبیدبن امیةبن عامربن خطمه ٔ انصاری خطمی . صحابی بود. رجوع به عماره ٔ انصاری (ابن...
ختمی . [ خ َ ] ۞ (اِ) نام گیاهی از تیره ٔ پنیرکیان ۞ با ساقه های بلند و گلهای درشت تر با خواص پنیرک . جنسی از آن ختمی درختی است ۞ که ...
ختمی . [ خ َ ] (اِخ ) تخلص یکی از شعرای قرن دهم هَ . ق . عثمانی بوده و بیت زیر از اوست :کندم کوزم یا شیله دونر برد کرمنم چرخ فلکده کمسه ...
ختمی . [ خ َ ] (اِخ ) سلطان حسین . املاء دیگر سلطان حسین خطی است بنا بر نقل حاشیه ٔ صفحه 110 مجالس النفایس امیر علیشیر نوائی از نسخه ٔ ج . ر...
خَتمی (نام علمی Althaea officinalis) سرده‌ای از گیاهان است از تیره پنیرکیان یکساله و خودرو، گل و میوه و ریشه آن مصرف دارویی دارد. گل ختمی به ارتفاع...
« قبلی صفحه ۱ از ۲ ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.