اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

آلست

نویسه گردانی: ʼALST
آلست . [ ل َ ] (اِ) سُرین . آلر. آرست :
همچون رطب اندام و چو روغنْش سراپای
همچون شبه زلفین و چو پیلسته ش آلست .

عسجدی .


در بعض فرهنگها بکلمه معنی اِست نیز داده اند.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
الست . [ اَ ل َ ] (اِ) سرین . کون فربه باشد. (فرهنگ اسدی ). کفل و سرین . (برهان قاطع) (ناظم الاطباء) (هفت قلزم ) : همچون رطب اندام و چو روغنش...
الست . [ اَ ل َ ] (ع جمله ٔ فعلیه ٔ استفهامی ) در عربی تاء آن مضموم است ولی فارسی زبانان به سکون آن تلفظ میکنند بمعنی آیا نیستم ؟ یا آیا نبا...
الست . [ اَ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش صفی آباد شهرستان سبزوار که در 7500گزی باختر صفی آباد و 2 هزارگزی شمال جاده ٔ ارابه رو ص...
اَلَسْت‌، اصطلاحى‌ است‌ برگرفته‌ از قرآن‌ که‌ بنابر نظر شماری‌ از محدثان‌، مفسران‌ و عارفان‌ به‌ پیمانى‌ اشاره‌ دارد که‌ خداوند در نشأة خاصى‌ در عالمى...
عَهد اَلَسْت یا اَلَسْت، به عهد و پیمانی اشاره دارد که خداوند در عالم ذرّ از همه آدمیان گرفته است. این اصطلاح برگرفته شده از تعبیر قرآنی «اَلَسْتُ بِر...
روز الست . [ زِ اَ ل َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) روزی که خداونددر عالم ذر خطاب بمردم کرد و «الست بربکم » فرمود. (از ناظم الاطباء). روز خلقت ...
عهد الست . [ ع َدِ اَ ل َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) زمان الست . روزی که خداوند خطاب به مردم گفت «اء لست ُ بربکم ۞ ». رجوع به الست شود : ا...
الست از ازل همچنان شان به گوش به فریاد قالوا بلی در خروش
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
الست بربکم . [ اَ ل َ ت ُ ب ِ رَب ْ ب ِ ک ُ ] (ع جمله ٔ فعلیه ٔ استفهامی ) رجوع به اَلَست شود : تو چرا الست بربکم نزنی بزن که اگر زنی همه ذ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.