۵,۷۸۵ مورد، زمان جستجو: ۲.۴۴ ثانیه
معصوم علی شاه . [ م َ ع َ ] (اِخ ) پیشوای طریقت نعمت اللهیه در ایران و مرید علیرضا کنی بود. وی به امر پیر خود از هندوستان به ایران آمد و چن...
کلاته علی عباس . [ ک َ ت ِ ع َ ع َب ْ با ] (اِخ ) دهی است از دهستان عرب خانه ٔ بخش خوسف شهرستان بیرجند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
علی صریعالدلاء. [ ع َ ی ِ ص َ عُدْ دِ ] (اِخ ) ابن عبدالواحد بغدادی . مشهور به صریعالدلاء و مکنی به ابوالحسن .رجوع به صریعالدلاء و علی بن عبدا...
علی دهخوارقانی . [ ع َ ی ِ دِخا رِ ] (اِخ ) (خواجه ...) وی شاعر و از اهالی «بادام یار» از قرای دهخوارقان بود. و در سال 699 هَ . ق . در عهد غازان...
علی شاه مزینانی . [ ع َ هَِ م َ ] (اِخ ) (پهلوان ...) وی از همراهان شاه شجاع ، از امرای آل مظفر بود. وقتی پهلوان اسد خراسانی در کرمان آغاز م...
گربه ٔ مرتضی علی . [گ ُ ب َ / ب ِ ی ِ م ُ ت ِ ضا ع َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از ابن الوقت . کسی که نان به نرخ روز خورد.
ابوالحسن علی بن یحیی بن ابی منصور المنجم، بزرگترین پسر یحیی بن ابیمنصور و یکی از افراد مشهور خاندان بنومنجم بود. فهرست مندرجات ۱ - پیشینه ۲ - کارهای ...
علیاصغر امیرانی (۱۲۹۴ بیجار - ۱۳۶۰ تهران) بنیانگذار، مدیر و نویسنده مجله خواندنیها بود که در اویل انقلاب ایران اعدام شد.[۱]
امیرانی دارای لیس...
اِبْنِ رَشیق، ابوعلى حسن بن رشیق قیروانى (390- ذیقعدة 456ق/1000-1064م)، شاعر، ادیب، ناقدِ عصر ملوکِ صنهاجه در مغرب. پدرش رشیق، رومى ال...