اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

آلی

نویسه گردانی: ʼALY
آلی . [ لی ی ] (ع ص نسبی ) ۞ منسوب به آلت .
- جسم آلی ؛ جسمی مرکب از آلات که هر یک را منصبی جدا باشد.
- عضو آلی ؛ هر عضو که اسم کل بر جزو آن صدق نکند. مقابل عضو غیرآلی یا عضو مفرد.
- مرض آلی ؛ بیماری که متوجه عضوی آلی باشد:قولنج مرض آلی است .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۸۱ مورد، زمان جستجو: ۵.۰۸ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم . از فضلای اواخر قرن 12 و اوایل قرن 13 هجری بود. وی در سال 1141 هَ . ق . متولد شد و در 1213 هَ . ق . درگذشت . ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم ، ملقب به بوش . محدث است . (از منتهی الارب ). و مؤلف تاج العروس لقب او را «بوشی » ذکر کرده است و می نویسد ...
علی .[ ع َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن ابی بکر انصاری شافعی ، مشهور به کلبشی و کلبشاوی . رجوع به علی انصاری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن احمدبن علی بن عمر حلبی قاهری شافعی ، ملقب به نورالدین و مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی حلبی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن اسماعیل غزنوی حنفی ، ملقب به ناصرالدین . رجوع به علی غزنوی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن بختیشوع کفرطابی . پزشک و کحال قرن پنجم هجری . رجوع به علی کفرطابی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن بکش ، مکنی به ابوالحسن . وی طبیب بود، و در 25 یا 26 ذی القعده ٔ سال 394 هَ . ق . درگذشت . او را مقالاتی کو...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن بکوس ، مکنی به ابوالحسن . رجوع به ابوالحسن (علی بن ...) و نیز به علی بن ابراهیم بن بکش شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن سلمان بن سلیمان عطار دمشقی شافعی ، ملقب به علاءالدین و مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی عطار شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن سعیدبن یوسف حوفی مصری ، مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی حوفی شود.
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۵۷۹ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.